Sh_arezoدرپناهگاه نویسندگان·۳ ماه پیشدرک؟دَرَکقبل تر ها در دوران عافیت، هر چه از رنج های غیر قابل توضیحی که خودم هم درکشان نمیکردم میگفتم؛همه مرا درک میکردند.این درک شدن برایم شادی ای…
Sh_arezo·۳ ماه پیشپولمو میخوامنمیخواستم بیام اینجا،ولی خب اومدم.سلام.سلام به شما دوستان،سلام به نازیلای چند سال بعد.راستش این روزا،خیلی جالبن. قبلا کنترل زندگیم یا دست…
Sh_arezo·۴ ماه پیشمنم که طعمه قلابم مرا شکار کن ای ماهیفقط بیاید امشب این اهنگ رو با متنش فریاددددد بزنیممممم."تو در مسافت بارانی و غم درشکه ای از اشک استو اشک شیهه کوتاهی من و تو آخورمان مرگ اس…
Sh_arezo·۴ ماه پیشمنطق تا منطقاین مدت که درگیر فکر کردن به ازدواجم،به یه چیز جالبی پی بردم.دیدید مردم ازدواج رو دو دسته میکنن؟ ازدواج منطقی و ازدواج عاشقانه.بعد میگن از…
Sh_arezoدرپناهگاه نویسندگان·۴ ماه پیشیادت بخیر بچگیما میگوییم دخترا شیرن،مثل شمشیرن. برادر خرخون سارا می گوید شیرتون پاکتیه،شمشیرتون پلاستیکیه.