امروز میخوام در خصوص تاریخ بازی به صورت عامیانه براتون توضیح بدم .
میخوام شما رو وارد یه بازی کنم . تصور کنید ، تخیل کنید که انسان قار نشینی هستید و به عنوان مرد خانواده شما قراره به شکار برید .
در گذشته زن ها داخل غار یا محل سکونت بودند و منتظر این بودند که مرد خانواده با دیگر مردها که یک قبیله کوچک یا بزرگی رو تشکیل میدادند برای شکار بیرون برن .
قطعا این افراد کودکان و یا نوجوانانی داشتن که هنوز آمادگی این را نداشتن که در کنار پدرانشان باشند و به خاطر خطراتی که داشت به شکار بروند .
تصور کنید پدران و مادران این کودکان با استفاده از ابزارهای اولیه که در طبیعت بوده مثل تیکه های چوب درخت ، سنگ ها و حتی استخوان هایی که از شکار به جا مانده ، بچه ها را تشویق میکردند که با این ابزارها مشغول بازی شوند .
برخی اوقات خودشان کنار اتیش مینشستند و این ابزارها را رو کنار هم میزاشتن و براشون معناهای مختلفی تعریف میکردن . بعد ها این معانی تبدیل به قوانین میشده و مدام تغییرات فیزیکی داشته و اینجا انسان متوجه میشه که با استفاده از ابزارهایی که در طبیعت هست میتونه یک سرگرمی طراحی کنه و در ادامه همینطور داستان این سرگرمی را به نسل بعدی انتقال دادن و در هر نسل بیشتر تکمیل میشد و به صورت یادگاری به نسل بعدی انتقال پیدا میکرد .
تا جایی که در طول زمان بازی؛ تبدیل به قوانین پیچیده و منحصر به فردی شده این سبک از بازی ها ، به بازی انتزاعی یا ابسترکت معروف هست