ویرگول
ورودثبت نام
?Jk?
?Jk?
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

زندگی کوتاه 5

+ ته...چت شده تو که دوست داشتی زیر بارون خیس بشی..... _ اما نه با توعه..... + منظورت چیه.......تهیونگ کمی صداشو اورد پایین با لحن سرد گفت _ ما نمی تونیم باهم باشیم...... + چی تهیونگ داری چی میگی....... _ تو برای من تموم شدی...... +منظوری نداری درسته..... _برعکس منظور دارم چون... من... ازت منتظرم جونگ کوکا.....+ اما تو قول دادی ته....._ اون مال چند روز قبل بود تو فقط برای خوش گذرونیم بودی نه چیزی دیگه ایی برو دنبال زندگیت و هیچوقت هم بهم زنگ نزن چون نمی خوام ریختت رو ببینم جئون جانگ کوک......جونگ کوک یقه ی کت تهیونگ رو گرفت صدا شو برد بالا.......+ چطوری برم دنبال زندگیم چطوری بهت نزنم چطوری می تونم بهت فکر نکنم چطوری بگو چطورییی.......یقشو ول کردو به پز خندی بهش نگاه کردو ادامه حرفشو زد.......+ میدونی چیه......اروم دستشو روی قلبش گذاشت......+ میدونی چیه این قلبم همیشه برای تو میزد وقتی تو رو دید عاشقت شد میدونی من نبودم که تو رو انتخاب کردم این قلبم بود که تو رو انتخاب کرد اما تو نابودش کردی و بعد میگی برو دنبال زندگیم چطوری با قلبی که شکستیش و قلبی که مال توعه چطوری زندگیم کنم......چطوریییییی......جونگ کوک نیست روی زمین و شروع کرد به گریه کردن......._ اصلا واسم مهم نیست چطوری می خوای زندگی کنی چون واسم مهم نیستی.........تهیونگ چترشو از روی زمین برداشت و سوار ماشینش شد....... کوک فکر می کرد این یه نفر دیگست ولی نمی تونست چشمش رو روی حقیقت ببنده به سختی از روی زمین بلند شدو به طرف خونش رفت درو باز کردو رفت توی اتاقش توی ایینه به خودش نگاه می کردو با خودش حرف میزد....... + تو بدرد زندگی نمی خوری تو اون چیزی نیست که تهیونگ می خواد ته ته تو رو دوست نداره جونگ کوک اون یکی دیگه رو دوست دارهههههههه...... وسایل های روی میزشو انداخت پایین به گلی که تهیونگ براش خریده بود خبره شد بهش نزدیک شد.... + ازت متنفرم کیم تهیونگ متنفر.... گلدون رو برداشت پرتش کرد روی زمین......... + هم ازت متنفرم هم دوست دارم تهیونگ من بدون تو چیکار کنم چیکااااار ....... (یه هفته بعد) .... & هعی کوک حالت بهتر شد...... + خوبم هیونگ....... & هعی اخم نکن بهت نمیاد لبخند بزن.... حالا شد........ + ..... توی این هفته با خودم کنار اومدم دوباره اومد مشغول کار شدم با خودم گفتم شاید اینطوری بتونم حواسمو پرت کنم........عاه واقعا خستم کافه رو تعطیل کردمو رفتم خونه یه نامه دیدم از زمین برش داشتم....... از طرف کیم ....+ یعنی کی می تونه باشه......پاکتو باز کردمو شروع کردم به خوندن......+جئون جانگ کوک ... ازدواج کیم تهیونگ و آه یونهی....... نامه رو توی دستاش مچاله کردو توی سطل اشغال انداختش...... + می خوای منو ببینی هنوز گریه می کنم باشه میام اقای کیم میام برای عروسیت تا منو ببینی چه قدر عوض شدم

زندگیجونگ کوکزمینamp هعیبرو دنبال
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید