?Jk?·۲ سال پیشتنهام نزار³+ ببخشید بیبی خیلی دلم برات تنگ شده بود... یعنی بهش بگم که چی شده...... دستامو کمی شل تر کردم که دردش نگیره..... _ میدونی چه قدر دلم واست ت…
?Jk?·۲ سال پیشتنهام نزار² دکتر : متاسفم خانم شما سرطان داره ...... + چی چی س سرطان اخه چرا..... دکتر: اتفاقی که شاید برای هرکسی بیوفته....... + .. با اسم سرطان انگا…
?Jk?·۲ سال پیشسوءتفاهم 9_ بعدش چی شد الان خانم تون کجاست...... + یه اتفاقی افتاد از هم جدا شدیم بعدش فهمیدم اشتباه کردم هرجا دنبالش گشتم ولی خوب پیداش نکردم تقریبا…
?Jk?·۲ سال پیشعشق خونین ¹⁴ اه نشد نه جونگ کوک باید تمرکز بکنی.............. _ خوب سوبین بریم...... سوبین : اهوم اره......... سوبین : خوب دیگه خداحافظ...... _ خداحفظ.…
?Jk?·۲ سال پیشسوءتفاهم 8_شما اشپزی بلدین...... + اهوم پس چی فکر کردی خودت بلدی بچه خر خون..... _ ها نه.. خوب دیگه با اجازتون دیگه من میبرم و اینکه متاسفم.... + هعی…
?Jk?·۲ سال پیشعشق خونین 13سوبین : یه چیزی هست که داری ازم پنهون می کنی درسته یه موضوع خیلی مهم مگه نه.......... _ من چرا همچین کاری بکنم.....چیزه من یکم کاری دارم که…
?Jk?·۲ سال پیشزندگی کوتاه( پارت اخر)+ ..... توی این هفته با خودم کنار اومدم دوباره اومد مشغول کار شدم با خودم گفتم شاید اینطوری بتونم حواسمو پرت کنم........عاه واقعا خستم کافه…
?Jk?·۲ سال پیشعشق خونین¹²+ من نمی خوام ولم کن........ دست خودت نیست خونت ببوی شرینی میده و من بهش نیاز دارم نگران نباش نمیمیری........ خوناشام دندوناشو گذاشت روی گر…
?Jk?·۲ سال پیشزندگی کوتاه 5خوب بچه ها داستانم از طرییق سایت تستچی حذف شده و دبگه نمی زارن داسان رو بزارم بجاش از ان طریق داستان رو بخوند بابای