با خودم فکر می کنم یعنی روزهای بچگی ما پدر و مادرهامون آرزو کردند که ما زودتر بزرگ بشیم؟!
چرا روزهای کودکی باید زود تموم بشه!
شبهای سرد زمستون زیر بارش برف، مهمان مادربزرگ بودیم با غذای محلی مخصوص زمستون یه غذای انرژی زا و گرم و خوشمزه. بچه ها با سر و صدا و بزرگترها با اشتیاق بیشتر دور سفره می نشستیم.
حالا همه جدا از هم هر کس یک طرف دنیا این غذا رو یا درست می کنه یا همون مامان مهربون براش می فرسته که تنهایی با یاد خاطرات اون سفره ی بلند و اون سوز و سرما بشینه بخوره و در دل حسرت بکشه که چرا آرزو کردین زودتر بزرگ بشیم که از هم دور بشیم!
دارم به بچه ها نگاه می کنم و با خودم تصمیم می گیرم دیگه منتظر این نباشم که بچه هام زودتر بزرگ بشند بذار خاطرات کودکی شون انقدر عمیق و شاد رقم بخوره ، حداقل از وجود هم کلی خاطره داشته باشن و خاطره ی اونها تنهایی خودشون تو یک آپارتمانی باشه که مادرشون با اینکه برادر و خواهر داره و کلی دایی و خاله، اون هم داره تنهایی از غذاهای زمستونیش می خوره که اونا(بچه ها) علاقه ای به خوردنش ندارند.
من باید دلم برای اونها بسوزه که هر روز و هر شب میرن پشت پنجره و منتظر برف میشینن، تمام پاییز رو منتظر وعد ه ی من در شب چله بودند که برف میاد ولی وقتی برف اومد خواب بودن و فرداش سفیدی کم رنگی رو دیدن که تا اومدن از دست درسهای مدرسه خلاص بشن و برن برف بازی همه ی برفها آب شدن!
برف هایی که خودم در کودکی تو پوتینهام حسش می کردم، تا از خواب بیدار می شدیم و در رو باز می کردیم یه تپه برف جمع شده روبرومون میدیدم که همسایه ی بغلی برای رونق کسب و کارش برفها رو پارو کرده بود و لطفش شامل حال بقیه ی همسایه هام شده بود.
نه مدرسه ای تعطیل بود و نه سرویسی در کار بود. آنچنان با ذوق رو برف ها راه می رفتیم و بدو بدو که انگار دوست داشتیم رد پای ما اولین بار رو برف بمونه و با گذاشتن کلی رد پا به مدرسه می رسیدیم
حالا پوتین ها گرمتر خونه ها خیلی گرمتر ماشینها گرم گرم اما کوووو برف ؟!
برای دیدن برف هم باید به کوه و دشت و خارج این هیاهو بزنی.
اینها تنها یه گوشه از تفاوتهای کودکی مون هست ، اونها غرق بازی کودکانه ،برف نباشه ،گل هست و من غرق خاطرات کودکانه
منتظر آینده نباشیم همین حالاشم شاید بهترین روزهاشه روزی شاید از این تنهاتر هم شدیم....................!
و تو ای برف می دونم میایی اما وقتی اومدی کولاک کن!
برف یک بهانه ست دلم دورهمی های گذشته را می خواهد!!!
