بسیاری از ما به دنبال انجام دادن کارهای خوب هستیم و بیشتر به کمیت فکر میکنیم تا کیفیت. فکر میکنیم که اگر بیشتر کلاس برویم، بیشتر مطالعه کنیم و یا... نتیجه ی بهتری دارد و از کیفیت، تا حدی غافل هستیم.
الّذی خَلَقَ المَوتَ و الحیاةَ لِیبلُوَکُم أحسَنُ عَمَلاً.[1] خداوند، مرگ و زندگی را بیافرید تا شما را بیازماید که کدام یک کاری بهتر می کنید.
از امام صادق(ع) درباره ایه مزبور، روایت شده است: لیس یعنی أکثر عملاً ولکن أصوبکم عملاً.[2] مقصود، عمل بیشتر نیست، بلکه عمل بهتر است.
همچنین امیرالمومنین(علیهالسلام) می فرمایند: النّاسُ أبناءُ ما یحسِنون.[3]
مردم، فرزند چیزی هستند که آن را نیکو می دانند (انجام می دهند).
می دانیم که هر کس به پدرش شناخته می شود. مثلاً می گویند: فرزند فلانی است. امّا اگر انسان، چیزی را نیکو بداند و نیکو انجام دهد (تخصّص داشته باشد)، به آن نیز شناخته می شود. مثلاً می گویند: فلانی پزشک خوبی است، فلانی صنعتگر خوبی است. به عبارت دیگر، تخصّص انسان می تواند جایگزین نام پدرش شود و آن را تحت الشّعاع قرار دهد، چنان که در معرّفی هر متخصّص، به جای این که بگویند فرزند فلانی است، می گویند تخصّصش فلان است.
مقصود امیرالمؤمنین، این است که کیستی هر کس را نه نسبتش، که تخصّصش معلوم می کند. مهم نیست که هر کس فرزند کیست، مهم، این است که خودش چیست. ارزش انسان نه به گوهرش، که به هنرش است. به گفته نظامی، در نصیحت به فرزندش:
چون شیر، به خود، سپه شکن باش فرزند خصال خویشتن باش
یکی از مکتب های رایج در جهان، سمبُلیسم است؛ امّا این هم دانستنی است که رایج ترین مکتب در میان ما سمبَلیسم است. تعبیر «سمبَل کردن» در گذشته نبود؛ از بس کارهایمان سرسری و فاقد کیفیت شد، این تعبیر و مانند این،ساخته شد. امروزه بسیاری پیرو سمبَلیسم هستند و کارشان، سمبل کردن کار! هیچ کاری را درست و استوار انجام نمی دهند و به حفظ ظاهری اکتفا می ورزند.
[1] سوره مُلک، ایه 2. نیز، ر.ک: سوره کهف، ایه7 و 30؛ سوره هود، ایه7.
[2] الکافی، کلینی، تهران: المکتبة الإسلامیة، ج2،ص13.
[3] تحف العقول، ابن شُعبه حَرّانی، تصحیح: علی اکبر غفّاری، ص208.