زيارت از ريشه ي (زَور) است. اصل اين واژه به معناي ميل و عدول از چيزي است. زائر حقيقي از غير مزور (زيارت شده) جدا گشته و به سوي او رو مي آورد؛ اين جدا شدن تنها نبايد ظاهري و مادي باشد بدين معنا كه فقط از محيط زندگي خود جدا شده، به سوي محبوب حركت كنيم؛ بلكه بايد قلب را از ماسواي مزور، جدا كرده و از هر چه دوست ندارد رو بر گردانده، به سوي او رو كنيم. و اینجا صحن "آزادی" است...
جایی که باید از تمام وابستگی ها و دلبستگی هایدروغین آزاد شویم. از تمام غل و زنجیرهایی که برای خودمان ساخته ایم, جدا شویم...
و تنها رو به تو می آوریم ای سید و مولای ما....
****
مروح کن دل و جان را، دل تنگ پریشان را
گلستان ساز زندان را، برین ارواح زندانی