حدیث یا جملۀ قصاری هست که میگوید انسان عاقل دو روز پیاپی را به یک شیوه نمیگذارند. مشابه همین را میتوان دربارۀ دو سال پیاپی هم گفت. وقتی به گذشته نگاه میکنم، بعضی از تغییرات کوچک و بزرگی که در سبک زندگیام دادهام همچون نقاط عطفی هستند که زندگی را به قبل و بعد از خودشان تقسیم میکنند؛ مثلا شروع خاطرهنویسی، استفاده از بولتژورنال و تلاش برای حذف پسماند. به چشم من، تغییر روح مقدس زندگی است که باید به استقبالش رفت. خیلی قدردان کسانی هستم که راههای تغییر را نشانم دادهاند. همچنین بخشی از جاذبۀ کتابها برایم به این دلیل است که منبع بیپایانی از ایدههای تغییر هستند.
در این یادداشت از سه کتابی نام میبرم که بهترین ایدههای تغییر سال گذشته را به من عرضه کردند؛ کتابهایی که به خاطرشان سال گذشته با همۀ دشواریهایش، به سالی متفاوت از سالهای قبل تبدیل شد. هرسۀ این کتابها از نوع تمرینمحورند؛ یعنی با مطالعۀ صرف و بدون به کار بستن توصیههایشان چیز خاصی عایدتان نمیشود. هرسۀ این کتابها برای من که در ابتدای راه به کار بستنشان هستم، برکت فراوانی داشتهاند. و در نهایت، هرسۀ این کتابها لایق معرفی و مرور طولانیتری هستند. میکوشم در آینده، در یادداشتهای مجزا، به هر کدام بیشتر بپردازم.
نوشتۀ کارن آرمسترانگ/ ترجمۀ مرضیه سلیمانی/ نشر نو
آیا انسان خودخواه است یا نوعدوست؟ کارن آرمسترانگ، بانوی دینپژوه، متقاعد شدهاست که به رغم همۀ واقعیتهای ترسناک و ناامیدکنندۀ امروزی، شفقت و دیگردوستی و فراتررفتن از خودخواهی، در ژنتیک انسان حک شده است. به عقیدۀ او، پرورش این ویژگی بالقوه که ما را از جانوران ابتداییتری چون خزندگان متمایز میکند، بخشی از برنامۀ اصلی همۀ ادیان جهان است. او بینشها و بصیرتهای حاصل از مطالعۀ طولانیمدت ادیان را برای تدوین یک راهنمای دوازده مرحلهای شفقت به کار بردهاست.
روح حاکم بر کتاب، روح احترام به سنن دینی و قومی و نیز روح امید و ایمان نسبت به انسانیت است. خانم آرمسترانگ از «اصولِ اصولِ اصولِ دین» سخن میگوید و به خواننده کمک میکند تا با جوهر خالص معنویت انسانی که رنگ و بوی تعصب و فرقهپرستی نگرفته تماس برقرار کند. اگر به عرفان، اخلاقیات کاربردی و مطالعۀ ادیان علاقه دارید یا اگر دغدغهمند آشتی و صلح جهانی هستید، این کتاب با روح شما سخن خواهد گفت.
نوشتۀ کال نیوپورت/ ترجمۀ ناهید ملکی/ نشر نوین
در طبیعت پدیدههای زیادی هستند که از قانون «کمتر، بیشتر است» پیروی میکنند؛ مثلا انتخاب طبیعی و هرس سیناپسی. اما فرهنگ امروزی ما تاکید یکجانبهای بر بیشتر داشتن دارد و فضیلت پرهیز را به کلی از یاد بردهاست. کال نیوپورت، نویسندۀ کتابهای مینیمالیسم دیجیتال و کار عمیق، طرفدار پروپاقرص این فضیلت فراموششده است.
نیوپورت در کتابش استدلال میکند که حداکثرگرایی دربارۀ ابزارهای دیجیتال ما را به قهقرایی از وابستگی و اتلاف وقت و انرژی میکشاند و به بازیچهای در دست شرکتهای بزرگ تکنولوژی تبدیل میکند. او ضدتکنولوژی نیست، اما فقط از آن دسته تکنولوژیهایی استفاده میکند که بهترین ابزار ممکن برای رسیدن به مهمترین اولویتهایش هستند. راه حل او مبتنی بر یک دورۀ سی روزۀ کنارهگیری از تکنولوژی دیجیتال، و سپس انتخاب سختگیرانۀ حداقلهای ضروری است.
راه حل نیوپورت بر زندگی خودم تاثیر بسیار مثبتی داشته که باید در پستی جداگانه به آن بپردازم. معتقدم در آیندۀ نزدیک، یکی از اشکال اصلی استبداد و انقیاد، استبداد شرکتهای بزرگ تکنولوژی سایبری خواهد بود. این ابزارها همچنین به وسیلهای برای کنترل بیشتر در دست استبدادهای کلاسیک تبدیل شدهاند. از این رو مینیمالیسم دیجیتال فقط روشی برای افزایش کارایی شخصی نیست؛ بلکه همچنین سنگری است برای مقاومت و دفاع از آزادی فردی.
نوشتۀ جیسون فانگ/ ترجمۀ حمید هاشمی/ انتشارات میلکان
همۀ آنهایی که از رژیمهای کم کالری لاغری استفاده کردهاند میدانند که این رژیمها نه تنها دشوار و کمبازدهاند و اثراتشان پایدار نیست، بلکه به راحتی میتوانند تبدیل به یک وسواس فکری شوند؛ به طوری که حتی وقتی رژیم ندارید در ذهنتان کالری شماری کنید.
جیسون فانگ، پزشک متخصص کلیه، به خاطر شغلش موارد زیادی از نارسایی کلیه را میدید که با چاقی و دیابت ناشی از چاقی مرتبط بودند. تلاش او برای کمک به بیمارانش برایش روشن کرد که «نظریۀ کالری» هم در تبیین و هم در درمان چاقی نارساست. او رفته رفته به «نظریۀ هورمونی چاقی» رسید که علت اصلی چاقی را افزایش سطح انسولین خون و کاهش حساسیت سلولها به انسولین میداند. راه حل او مبتنی بر حذف کربوهیدراتهای تصفیه شده (مثل شکر و آرد سفید)، حذف میانوعدهها و دورههایی از روزهداری طبی است.
استدلالهای فانگ در دفاع از نظریۀ هورمونی چاقی و راه حل کاهش وزن پیشنهادیاش، با دانش قبلی من دربارۀ فیزیولوژی اعصاب و غدد و تنظیم هورمونی چاقی (که به عنوان دانشجوی روانشناسی در دانشگاه کسب کردهبودم) سازگار بود. مطالعۀ این کتاب را، حداقل به خاطر دید تازهای که دربارۀ چاقی میدهد به کسانی که با این موضوع درگیرند پیشنهاد میکنم.
***
راستی، شما کدام یک از کتابهایی را که در سال گذشته خواندهاید به دیگران پیشنهاد میکنید؟