عزت نفس چیست؟برای ایجاد عزت نفس در سخنوری لازم است اول بدانیم عزت نفس به چه معناست تا بتوانیم آن را در تمام مراحل زندگی از جمله سخنرانی در خودمان ایجاد کنیم.در تعریف عزت نفس باید گفت: هر کسی، تعبیری از آن دارد و میتوان در معنای عزت نفس به تمام آن مفاهیم استناد کرد؛ بنابراین نمیتوان آن را در چند کلمه یا یک جمله خلاصه کرد. گفته شده عزت نفس، باور و اعتقاد فرد از ارزشها و اهمیتی است که فرد برای خودش قائل است.
می توان گفت عزت نفس معنایی بسیار نزدیک به حرمت نفس دارد. در تعریف حرمت نفس، کاملترین معنا این است که فرد برای خودش حرمت قائل است و بسیاری از کارها که در شأنش نیست را انجام نمیدهد؛ و کسی که حرمت نفس دارد قطعاً عزت نفس هم دارد و هرگز به خودش اجازه نمیدهد هر کاری را ولو آنکه به نفعش باشد، انجام دهد.
کسی که از عزت نفس بالایی برخوردار است، خودش را تسلیم نگرش و اعتقادات دیگران نمیکند و به اصول و ارزشهای خود پایبند است و مطمئناً شخصی با این خصوصیات، همیشه از رفتارهای خودش رضایت دارد؛ مثلاً کاری نمیکند که در آینده جلوی دیگری سرافکنده باشد.
کسی که از عزت نفس بالایی برخوردار است، ترس از مشکلات ندارد و عزت نفس، جزئی از سرشت او شده و نفسش اجازه نمیدهد غیر از این باشد. ما میتوانیم این خصیصه اخلاقی را در خودمان پرورش دهیم.
درست همانقدر که عزت نفس بالا انسان را به اوج میرساند، عزت نفس پایین انسان را به قهقرا میبرد.
گاهی معنای عزت نفس و اعتماد به نفس مترادف گرفته میشود، و در ادامه به خوبی خواهید دریافت که در امر مهمی مانند سخنرانی مواردی که باعث ایجاد عزت نفس در سخنوری میشود با مواردی که باعث ایجاد اعتماد به نفس در سخنوری میشود کاملا تفاوت دارد. به این معنا که شاید کسی از اعتماد به نفس بالایی برخوردار باشد و در عین حال از عزت نفس پایینی برخوردار باشد. بد نیست با یک مثال این تفاوتها را روشن کنیم.
فرض کنید شخصی به روی سِن میرود و با تمام قوا شروع به سخنرانی میکند و یک سخنرانی طوفانی به راه میاندازد به گونهای که حتی مستمعین را سرجایشان میخکوب میکند و همه را تحتتأثیر قرار میدهد، ولی محتوای سخنرانی او غیرواقعی، کذب یا حتی توهین به شخص یا گروهی تلقی شود، به گونهای که اصول اخلاقی در آن رعایت نشده. سخنرانی که تنها در جهت اهداف شخصی یا حزبی ایراد میشود و به سرکوب شخص یا گروه مقابل میانجامد، چنین سخنرانی، اگر چه از فردی با اعتماد به نفس بالا صادر شده، ولی در عین حال فرد سخنران از عزت نفس پایینی برخوردار است. بنابراین برای برگزاری یک سخنرانی بدون نقص، علاوه بر تقویت اعتماد به نفس، باید همه جوانب انسانی را نیز در نظر گرفت.
عزت نفس همیشه باید انسان را به تعالی برساند و همانگونه که فرد از خودش احساس رضایت درونی میکند، باید در بیرون، دیگران هم، چنین احساس رضایتی از وی داشته باشند؛ به این معنا که احساس رضایت از خود، به خودشیفتگی منجر نشود، به گونهای که تنها، خود را ببیند و گفتهها و عقاید دیگران برای او اهمیتی نداشته باشد، این یک عزت نفس کاذب است و ممکن است در اوج، انسان را به سقوط بکشاند. پس همیشه، موقع سخنرانی با خود زمزمه کنید، آیا این سخنرانی که میخواهم انجام دهم برای به کرسی نشاندن عقایدم است یا در جهت یکی از مبانی انسانیت است؟! این را مدام با خود تکرار کنید.
نقطه مقابل مورد قبلی اینکه شما اگر برای سخنرانی آماده شدید، همیشه این را در نظر بگیرید که آیا سخنرانی شما برای بازگو کردن یک حقیقت است یا برای خوشایند فرد یا گروهی ایراد میشود، به خاطر رسیدن به منفعتی؟ یک غربالگری ساده از خودتان، قبل از هر سخنرانی، به مرور شما را به فردی تبدیل خواهد کرد که دارای عزت نفس در سخنوری است.
گاهی سخنران به گونهای سخنرانی میکند که مفهومی غیر از مفهوم اصلی برداشت میشود. برای مثال: از هر مطلب گزیدههایی از حقایقی را برداشت میکند و کنار هم میچیند که به نفعش برداشت میشود، به طور کلی رعایت اصول اخلاقی برای عزت نفس در سخنوری ضروری است و انسان باید در رسالت به این مهمی که به گردن او نهاده شده که همان سخنوری است، این اصول را رعایت کند.
یکی از موارد بسیار مهم در بالا بردن عزت نفس در سخنوری، این است که نگرش شما در مورد خودتان مثبت باشد. به گونهای زندگی کنید که همیشه این نگرش در شما به وجود بیاید. مطمئناً کسی که در سخنوری صداقت ندارد و در جهت منافعش هر سخنی را به هم میبافد، نظر مثبتی در درونش، از خود ندارد؛ اگر چنین احساسی از خود دارید، این یک زنگ خطر است، بنابراین هر چه زودتر سعی کنید این عیب را رفع کنید و عزت نفس را به خود برگردانید.
شاید افراد به نامی باشند که سخنور خوبی هستند و همیشه پیروانی نیز در اطراف خود دارند، ولی حقیقت آن است که ورای سخنور خوب بودن، باعث گمراه شدن عدهای میشوند، و شاید خودشان هم نمیدانند عقایدی که دارند نادرست است و چه بسا عمریست که بر آن عقاید نادرست بودهاند. بنابراین اگر به آنها ثابت شد که عقایدشان نادرست است، و حقیقت را بپذیرند و اعتراف کنند و شهامت به خرج دهند و افرادی را که موجب گمراهیشان شدند را دوباره به راه بیاورند، از عزت نفس بالایی برخوردار است.
کسی که از عزت نفس در سخنوری برخوردار است، در سخنرانی عصبانی نمیشود. روحیه او به گونهای است که همیشه روی تعادل پیش میرود و این را به خوبی میداند، کسی که سخن حقی را بیان میکند چه حاجت به عصبانیت؟! اصلاً بسیار دیده شده افرادی که از عزت نفس بالایی برخوردارند وقتی در حین سخنرانی، سخن ناحقی را میشنود با خیال آسوده و حتی با لبخند جواب میدهند و به هیچوجه اضطراب و تشنج سراغشان نمیآید! اینگونه، تاثیرگذاری بهتری روی گوش و جان مخاطب نیز می گذارند.
کسی که به سخنرانی میایستد باید بیطرف باشد، و مسلماً شخصی که عاشقانه یا مغرضانه به مسئلهای مینگرد، به سختی میتواند در سخنرانیاش همه ابعاد و جنبهها را به درستی درک کند.
فرد سخنران، باید همیشه و در همه حال سخنانش در جهت بیان حقیقت باشد. یکی از مهمترین اهداف سخنران بیان حقیقت و روشنگری و هدایت و راهنمایی دیگران است. اگر فرد سخنران از این مسیر منحرف شد، از عزت نفس فاصله گرفته.
یکی از آفات سخنوری این است که به جای ذکر دلیل برای نظر خود، شخصیت پیشینیان را محور قرار دهیم، و به جای برخورد منطقی، به تقلید کورکورانه از گفتهها و کردار نادرست گذشتگان بپردازیم. البته اگر کردار یا گفتار گذشتگان را استناد بر سخن حق خود بیاوریم اشکال ندارد ولی اگر صرفاً گذشتگان را محور تمام اعمال خود قرار دهیم اشتباه است و از عزتنفس در سخنوری به دور است.
باید متذکر شد که کسی که از عزت نفس بالایی برخوردار است، از اعتماد به نفس بالایی نیز برخوردار است؛ ولی کسی که از اعتماد به نفس بالایی برخوردار است الزاماً از عزت نفس بالایی برخوردار نیست. در نتیجه عزت نفس معنای گستردهتری نسبت به اعتماد به نفس دارد. برای درک بهتر این دو معنا به گفته ناتانیل براندن اکتفا میکنیم، به نظر او عزت نفس دو جنبه مرتبط به هم دارد، احساس کارآمدی شخصی و احساس ارزش شخصی. بنابراین عزت نفس ترکیبی است از اعتماد به نفس و احترام به خود.
داشتن و نگه داشتن عزت نفس در سخنوری کار سختی است و کسی که این خصیصه را در خود حفظ کند از ارزش بالایی برخوردار است.