ویرگول
ورودثبت نام
مائده جون
مائده جون
خواندن ۲ دقیقه·۷ ماه پیش

هیجانِ ممنوع

تصور کنید اونقدری پول داشتید که میتونستید یه سفر باحال با کشتی برید .مثل اون‌کشتی که تا چند وقت دیگه به مدت سه سال میره روی اب و قصد داره از چندین کشور توی سه سال دیدن کنه .

اره تصور کردن چیز خوبیه ،گاهی اوقات باعث میشه چیز های که نداریم رو بتونیم حس کنیم .پس چشم هاتون رو ببندید و تصور کنید بلیط اون کشتی گرون قیمت رو خریدید و حالا دارید وسائل سفر رو جمع میکنید .

سوار کشتی میشید و همه چی برای چندیدن و چند ماه خوبه تا اینکه طوفان میشه و شما توی دریا میافتید و اط اونجایی که تنها اومدید کسی متوجه نبود شما نمیشه .

زنده میمونید ،درواقع بودن یه جزیره اون نزدیکی باعث میشه زنده بمونید .البته که این خوش بینانه ترین حالته ولی خب کل این داستان پر از مشکل هست که یکم خوش بین بودن مشکلی ایجاد نمیکنه .

جزیره پر از درخت و درخت ها میوه دارن اما میوه هاشون میوه های عادی نیستند بلکه اون چیزی هستند که شما عاشقش هستید .البته خوردنی هستند درواقع روی درخت تفنگ پلاستیکی در نیومده یا مثلا اکسپلور اینستاگرام یا پلی لیست اهنگ هاتون .نه هر چیزی که روی درخته اون چیزیه که دوست دارید .عاشقش هستید اما نسبت به خوردنش ممنوع شدید .

بستنی .پیتزا.همبرگرد .سیب زمینی .چیپس .الکل .نوشابه .هرچیز خوردنی که برای شما بده .

خب درمورد من بستنه چون باعث میشه جوش بزنم .پس درخت ها رو درخت هی بستنی تصور میکنم .

چند روز میگذره و تنها چیزی که برای خوردن هست بستنیه .همون خوشمزه هیجان انگیز من .با خوردنش نه جوش میزنم و نه چاق میشم ولی هیج چیز دیگه به جز بستنی نیست .همه چیز بستنیه .حالا تصور کنید و جواب منو بدید .

به نظرتون چقدر وقت طول میکشه که این هیجانی که برای شما ممنوع بود ،از بین بره ؟چقدر طول میکشه دیگه هیچ علاقه ای به بستنی نداشته باشید ؟چقدر طول میکشه از بستنی بیزار بشید ؟




سیب زمینیهیجان انگیزپلی لیستبستنیهیجان
برای رهایی از فکر کردن ، می نویسم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید