ویرگول
ورودثبت نام
امیرماهان طاهری
امیرماهان طاهریتاملات و شاید یادداشت‌های ناگهانی
امیرماهان طاهری
امیرماهان طاهری
خواندن ۲ دقیقه·۲ ماه پیش

ماکس وبر و اخلاق سیاسی

ماکس وبر، جامعه‌شناس برجسته آلمانی، در تحلیل خود از سیاست‌ورزی، دو نوع اخلاق سیاسی را از یکدیگر متمایز می‌کند:

۱. اخلاق مبتنی بر مسئولیت (Ethic of Responsibility)

۲. اخلاق مبتنی بر آرمان (Ethic of Conviction)

از نظر وبر، سیاستمداران یا بر اساس احساس مسئولیت نسبت به پیامدهای عمل سیاسی خود عمل می‌کنند، یا صرفاً به آرمان‌ها و ایدئولوژی‌های خود وفادار می‌مانند، بی‌آنکه نگران نتایج عملی تصمیم‌هایشان باشند.

وبر بر این باور بود که سیاستمدار درستکار، کسی است که تابع اخلاق مسئولیت است؛ یعنی آماده است در مواقع لازم از آرمان‌های شخصی یا حزبی خود کوتاه بیاید، اگر این عقب‌نشینی به مصلحت عمومی و منافع ملی بیانجامد. به بیان دیگر، سیاستمدار حرفه‌ای کسی است که وظیفه‌ی اصلی خود را نه تحقق ایدئولوژی، بلکه پاسداری از منافع ملی و مسئولیت اجتماعی می‌داند حتی اگر به بهای رنج درونی و چشم‌پوشی از آرمان‌ها باشد.

در مقابل، سیاستمداری که صرفاً به آرمان‌های خود پایبند است و از سازش و مذاکره پرهیز می‌کند، به تعبیر وبر، هنوز وارد سیاست حرفه‌ای نشده و در مرحله‌ای ابتدایی و "پیشاسیاسی" (pre-political) باقی مانده است. چنین سیاستمداری رفتارهایی آرمان‌زده، تعصب‌آلود و ایدئولوژیک از خود نشان می‌دهد و در بزنگاه‌های تاریخی، مصلحت عمومی را فدای اهداف حزبی می‌کند.

رزا لوکزامبورگ، از چهره‌های برجسته‌ی سوسیالیسم رادیکال، یکی از نمونه‌هایی است که وبر بارها و بارها در نقدهای خود به آن اشاره می‌کند. از نظر وبر، رزا لوکزامبورگ نماینده‌ی سیاست‌ورزی آرمان‌گرا بود. سیاستی که به جای سازگاری با واقعیت‌ها، در پی تحقق مطلق ایدئولوژی‌ها بود، حتی اگر این پیگیری به شکست منجر می‌شد. وبر معتقد بود کسانی مانند لوکزامبورگ، سیاست‌مدار به معنای واقعی کلمه نیستند، چرا که مسئولیت اصلی خود را، یعنی پیشبرد منافع ملی و حفظ ساختار سیاسی پایدار، فراموش کرده‌اند.

پیام وبر برای سیاست‌مداران ایرانی

از نگاه ماکس وبر، پیشرفت سیاسی و توسعه‌ی پایدار تنها در صورتی ممکن است که سیاست‌مداران بتوانند میان آرمان و مسئولیت، تمایز قائل شوند. سیاست‌مدار حرفه‌ای کسی است که بداند چه زمانی باید آرمان‌ها را قربانی منافع عمومی کند. چرا که تحقق برخی آرمان‌های ایدئولوژیک، در عمل یا غیرممکن‌اند، یا پیامدهای پرهزینه‌ای دارند.

شاید یکی از دلایل عقب‌ماندگی سیاسی ایران نیز، در همین‌جاست: غلبه‌ی رفتارهای آرمان‌زده و سیاست‌زده‌ای که در دوره‌هایی مانند مشروطه و دهه‌ی ۲۰ خورشیدی به‌وضوح دیده می‌شود. در این دوران، بسیاری از رجال سیاسی ما به جای آگاهی از مسئولیت‌های سیاسی و ملی خود، درگیر جناح‌گرایی و تعصب حزبی بودند و از هنر مذاکره و سازش پرهیز داشتند.

درس ماکس وبر برای ما این است:

سیاست‌مدار واقعی کسی است که بتواند میان آرمان‌گرایی و مسئولیت‌پذیری تعادل برقرار کند و در نهایت، منافع جمعی را بر علایق شخصی و حزبی مقدم بدارد.

سیاستعلوم اجتماعیماکس وبرفلسفه
۱
۰
امیرماهان طاهری
امیرماهان طاهری
تاملات و شاید یادداشت‌های ناگهانی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید