جُستارنویسی، سبکی از نگارش با فاصلۀ نسبتاً مشخص از داستاننویسی، مقالهنویسی و کتابنویسی است. چرا میگویم فاصلۀ «نسبتاً مشخص»؟! برای اینکه مقاله متنی غیرداستانی است که فقط به یک موضوعِ مشخص میپردازد و عمدتاً با معیارهای نوشتههای پژوهشی نوشته میشود؛ و داستان، به ایجاد شخصیتهای خیالی و توضیح روابط شخصیتها، رویدادها و حوادث میپردازد؛ و کتابهای جامع نیز علاوه بر طبقهبندی موضوعی، در ویژگی کمگویی و گزیدهگویی با جُستار متفاوت هستند. در حالی که جُستار عموماً متنی نه چندان بلند و غیرداستانی دربارۀ مفهوم یا رخدادی واقعی است که اگرچه ممکن است داستان یا ساختارِ داستانی را به خدمت میگیرد تا روایتِ نویسنده از موضوع را ارائه کند اما هدفش طرحِ دیدگاهِ شخصی و توجیهِ موضعِ فکری نویسنده است. بنابراین آن چیزی که جستارنویس را از یک داستاننویس و مقالهنویسِ دانشگاهی متمایز میکند، آزاددستی بیشتر نویسنده در بیانِ مستدل دیدگاهِ شخصی خویش است. از اینروست که جستارنویس از برونریزی دیدگاهها، استدلالها، نگاهها و هیجانهایِ شخصیاش نه تنها واهمهای ندارد بلکه این برونریزی سببِ جذابیتِ هر چه بیشترِ نوشتارش میشود
جُستارِ عِلّی-معلولی : جستاری است که در آن ابتدا دلایل/علل یک اتفاق بررسی میشوند و سپس نتایج/معلولهای آن دلایل/ علل بیان میشوند. این نوع جستار هم به صورتِ مستقل نوشته میشود و هم در دلِ انواع دیگر جستار قرار میگیرد. عموماً در نوشتارهایِ علمی و دانشگاهی، از این نوع جُستار برای سازماندهی مطلب استفاده میکنند.