شادی واقعی چیه؟
شادی واقعی چیه؟
خواندن ۹ دقیقه·۵ روز پیش

معرفی و بررسی کتاب تاریخ نویدبخش نوع بشر

این کتاب با چنین جمله ای شروع می شود: «بشر زمانی که چیز مورد علاقه اش را به او نشان بدهید، بهتر می شود.»

آنتوان چخوف (۱۸۶٠-۱۹٠۴)


نقد و بررسی اجمالی
Human Kind
روتخر برخمان در كتاب تاريخ اميدبخش نوع بشر به طرح انديشه‌ها و دغدغه‌هاي خود درباره سرشت و ماهيت انسان مي‌پردازد. برخمان در اين كتاب به ماهيت انسان مي‌نگرد و مي‌گويد رويدادهاي تاريخي و شواهد علمي حكايت از اين دارند كه انسان نه موجودي خودخواه بلكه داراي سرشتي نيك و خيرخواه است و اگر فرصتي دست دهد رفتارهاي نوع‌دوستانه از خود نشان خواهد داد. به عقيده او، انسان بيش از آنكه – به تعبير هابز – موجودي باشد كه براي منافع خود حاضر است است با همه بجنگد، ماهيتي دارد كه براي نجات همنوع خود، دست به جان‌فشاني و فداكاري مي‌زند.

برخمان را نویسنده و تاریخ دانی همتراز با یووال نوح هراری، نویسنده آثاری، چون «انسان خردمند» و «انسان خداگونه» دانست، با همان میزان از خلاقیت، ابتکار و علم. برخمان در کتاب جدیدش با نام «تاریخ امیدبخش نوع بشر» باز هم همه را غافلگیر کرده است.
این کتاب، شرح فوق‌العاده قدرتمندی از ایمان به خیر ذاتی و نجابت طبیعی انسان‌هاست. روتخر برخمان، بدون چشمان اشکبار‌‌ یا اشتیاق ابلهانه یا ساده‌‌لوحی، نمونۀ بسیار روشن و قانع‌کننده‌ای برای این اعتقاد ارائه می‌‌دهد که ـ به‌رغم شواهد و مدارک کاملاً آشکار مخالف ـ ما گونه‌‌ای وحشی، حریصی اصلاح‌ناپذیر، موجودی خشن و پرخاشگر نیستیم و می‌‌توانیم به گونه‌ای هدایت شویم که دربارۀ خودمان به‌شکلی دیگر بیندیشیم. استیون فرای هر انقلابی در روابط بشری ـ که ما اکنون در میانۀ یکی از آن‌ها قرار داریم! ـ با درک جدیدی از معنایی که از کلمۀ «انسان» منظور داریم، همراه است. روتخر برخمان موفق شده است با شرح دیدگاهی دربارۀ بشریت (با مشاهدات علمی موجه‌تری در حمایت) این بحث را دوباره مطرح کند.
این کتاب امیدی واقعی برای آینده به ما ارائه می‌‌دهد.

برایان اِنو: کتاب تاریخ امیدبخش نوع بشر نوعی استخوان‌‌بندی فلسفی و تاریخی را ارائه می‌دهد تا با همکاری، مهربانی و اعتماد به همدیگر، برای ایجاد جامعه‌‌ای بهتر به اعتمادبه‌نفس بالایی دست پیدا کنیم.
ماریا ماتسوکاتو، نویسندۀ کتاب ارزش همه چیز: بعضی کتاب‌‌ها، ایده‌‌های ما را به چالش می‌‌کشند. اما کتاب تاریخ امیدبخش نوع بشر عقاید زیربنایی را که کل اندیشۀ ما براساس آن‌ها بنا شده است به چالش می‌‌کشد. استدلال جسورانه و جنجالی مؤلف کتاب باعث می‌شود تا در اعتقادمان دربارۀ جامعه‌‌، دموکراسی و طبیعت انسانی، تجدیدنظر کنیم. این کتاب در دریایی از بدبینی، قایق غرق‌ناشدنی و استواری است که جهان به آن نیاز دارد.
دانیل اچ. پینک نویسندۀ کتاب رانش: کتاب حاضر کتابی شگفت‌‌انگیز و روحیه‌بخش است. نه‌تنها از همۀ دوستان و آشنایانم، بلکه تمام انسان‌ها می‌‌خواهم این کتاب را بخوانند. این کار بخش مهمی از مبارزه برای دستیابی به دنیایی بهتر است.
ریچارد ویلکینسون، نویسندۀ کتاب سطح روح: کتابی بی‌نظیر… سرگرمی‌‌ای خوب و تازه و اثری هیجان‌‌‌‌انگیز.

جیمز ریبَنکس، نویسندۀ کتاب زندگی شبان: این کتاب خیره‌کننده باعث تغییر در نحوۀ نگرش ما به جهان و دیگر انسان‌‌های پیرامون‌مان خواهد شد. کتابی که باعث گسترش ذهن و از همه مهم‌‌تر وسعت بیشتر قلب‌مان می‌‌شود.
هرگز بیش از امروز به این پیام احتیاج نداشته‌ایم.

یوهان هاری، نویسندۀ کتاب ارتباط‌‌های گمشده: کتاب جدید و فوق‌العادۀ روتخر برخمان یک روشنگری جدی دربارۀ مسائل بسیار مهم است.

سوزان کِین، نویسندۀ کتاب سکوت: روتخر برخمان یکی از اندیشمندان مورد علاقۀ من است. آخرین کتاب او پیش‌‌فرض‌‌های اساسی ما دربارۀ طبیعت انسان را به چالش می‌‌کشد، به‌شکلی که دنیایی از فرصت‌‌های جدید را به روی ما می‌‌گشاید.

کتاب تاریخ امیدبخش نوع بشر مانند بهترین کتاب‌‌ها و استدلال‌‌ها ساده، هوشمندانه و جذاب است.
اندرو یانگ:«مدت‌‌ها بود کتابی نخوانده بودم که تا این‌حد ماهرانه نوشته شده و این‌چنین روشنگر و افشاگرانه باشد. حقیقت اینکه، آخرین‌‌باری که چنین کتابی خوانده‌ام به یاد نمی‌‌آورم!»

دَنی دورلینگ، نویسندۀ نابرابری و یک درصد: این کتاب، این دیدگاه بدبینانه را که انسان ذاتاً تندخو و خودخواه است زیر سؤال می‌‌برد و تصویری از ماهیت انسان ترسیم می‌‌کند که نه‌تنها روحیه‌بخش‌‌تر بلکه درست‌‌تر نیز هست. روتخر برخمان یکی از انگیزه‌بخش‌‌ترین اندیشمندان زمان ماست.

آدام گرانت، نویسندۀ کتاب بده بستان: کمی روزنامه‌ها‌ را کنار بگذارید و این کتاب را بخوانید.
بَری شوارتز، نویسندۀ کتاب حکمت عملی: هیچ تلاشی مؤثرتر یا مستند‌‌تر از کتاب روتخر برخمان برای پاسخ به این عقیدۀ ماکیاولی نمی‌‌شناسم که می‌گوید: «انسان هرگز کاری را جز از روی ضرورت انجام نمی‌‌دهد.» ارزیابی مجدد او از ماهیت انسان به همان اندازه که به شواهد واقعی وفادار است، روحیه‌بخش هم هست.

سارا بلافِر هردی، نویسندۀ مادران و دیگران: کتاب تاریخ امیدبخش نوع بشر آنچه را که انسان‌شناسان طی دهه‌‌ها درباره‌اش بحث کرده‌‌اند بسیار زیباتر بیان می‌کند.
آیا می‌خواهید علم را بفهمید؟ این کتاب را بخوانید که به بهترین وجه اسطوره‌‌زدایی می‌‌کند و داستان جدید امیدبخشی برای قرن بیست‌ویکم است.

جیسون هیکل، نویسندۀ کتاب تقسیم: تاریخ امیدبخش نوع بشر مروری عمیق دربارۀ درک اشتباه این دیدگاه است که ما انسان‌ها ذاتاً بد و غیرقابل اعتمادیم. روتخر برخمان با توصیفات و داستان‌‌های واضح، آزمایش‌‌های مشکوکی را که این دیدگاه را تغذیه می‌کنند به ما آشکار می‌کند و دید خوش‌بینانه‌‌تری نسبت به انسان ارائه می‌‌دهد.

فرانس دی وال، نویسندۀ کتاب آخرین آغوش مادر: این نوشتۀ زیبا که کاملاً مستند است، اثر اسطوره‌شکنی که حالا در فهرست کتاب‌هایم قرار دارد، اولین کتابی است که همه باید بخوانند. این کتاب را بخوانید و برای بدبین‌‌ترین دوستان‌تان هم بخرید.


این کتاب یکی از بهترین کتاب‌های تاریخ است به مشکلات دنیا جنگ‌ها انسان‌ها و همچنین آدم‌هایی که مقامی داشتند و از آن به بدترین نحو استفاده کردند می‌پردازد. همچنین با تمام استدلال‌های محکم و به نمایش گذاشتن آزمایشات بزرگ تاریخ که نشان دهنده ذات انسان بودند، برنامه‌های مختلف، جنگ‌های بزرگ تاریخی و... این موضوع را که ذات انسان در حقیقت خوب است یا نه را به بهترین شکل توضیح می‌دهد.

در قسمت از این کتاب به اثبات خوبی ذات انسان به شکلی که برای هر کسی گیرا باشد پرداخته شده است:

اگر باور داشته باشیم که همهٔ مردم غیرقابل اعتمادند، آن‌گونه با هم رفتار خواهیم کرد که برای همه زیان‌بار است. کمتر اندیشه‌ای به‌اندازهٔ نگرش ما نسبت به دیگران قدرت شکل دادن به جهان را دارد. امّا سرانجام، شما همان را به دست می‌آورید که انتظارش را دارید.

آیا تعجب دارد که تنهایی می‌تواند واقعاً ما را بیمار کند؟ یا عدم ارتباط با سایر آدم‌ها مثل کشیدن پانزده عدد سیگار در روز برای سلامتی ضرر دارد؟ یا داشتن یک حیوان خانگی خطر افسردگی را کاهش می‌دهد؟ انسان‌ها خواستار با هم بودن و ارتباطند. روح ما نیاز به ارتباط دارد، درست همان‌طور که جسم ما نیاز به غذا دارد.

در فصلی از این کتاب نیز به دو دانشمند بزرگ و تفاوت نظر آنها اشاره می کند و شروع به پرداختن به بررسی درستی هر یک می کند:

این دو هرگز یکدیگر را ملاقات نکردند لیکن هنگامی که روسو پا به جهان هستی گذاشت، سی‌وسه سال بود که هابز چشم از جهان فرو بسته بود. با این حال، آن‌ها در رینگ بوکس فلسفی در برابر هم قرار گرفته‌اند. در یک گوشه هابز است: بدبینی که می‌خواهد ما به شیطانی بودن طبیعت بشر باور کنیم؛ مردی که معتقد بود فقط جامعهٔ مدنی می‌تواند ما را از غرایز فرومایه‌مان حفظ کند. در گوشهٔ دیگر، روسو است؛ مردی که اعلام می‌کند ما همه در کنه قلب‌مان آدم‌هایی خوب و شریف هستیم. روسو معتقد بود که «تمدن» نه‌تنها باعث نجات ما نیست، بلکه ما را به سوی تباهی و نابودی می‌برد.
حتی اگر شما پیش از این چیزی دربارهٔ آن‌ها نشینده باشید، نگرش‌های متضاد این دو سنگین‌وزن، در ریشهٔ عمیق‌ترین اختلافات جامعه نشسته است. من هیچ اختلافی را به این بزرگی و هیچ انشعابی را به این وسعت نمی‌شناسم. تنبیهات شدیدتر در برابر خدمات اجتماعی بهتر، مکتب اصلاح گری در برابر مکتب هنری، مدیریت بالا-به-پایین در برابر گروه‌های توانمندسازی‌شده، نان‌آور سنتی خانوار در برابر پدران بچه‌نگهدار - هر مباحثه یا مناظره‌ای را که در نظر بگیرید، به‌نحوی به اختلاف بین هابز و روسو بازمی‌گردد.


در یک قسمت جالب به راز های پشت پرده وحشتناک ترین جنگ های تاریخ و مقامات ملت ها می پردازد و می گوید :

تا امروز هم، بسیاری هنوز بر این باورند که مقاومت و انعطاف‌پذیری‌ای را که مردم بریتانیا طی دوران بمباران نشان دادند باید به حساب ویژگی انحصاری مردم بریتانیا گذاشت. امّا این ویژگی فقط متعلق به بریتانیایی‌ها نیست. بلکه یک ویژگی عمومی بشری است.
دیکتاتورها و مستبدان، ژنرال‌ها و فرمانداران، همه اغلب برای جلوگیری از سناریوهایی که فقط در مغز خودشان وجود دارد از زور حیوانی استفاده می‌کنند زیرا فرضشان این است که انسان‌های معمولی، مثل خودشان، فقط تحت تأثیر منافع شخصی قرار دارند.


در بخشی هم ذات انسان را به گرگ تشبیه می کند:

پیر مردی به نوه‌اش می‌گوید: «در درون من غوغایی برپاست. جنگی وحشتناک بین دو تا گرگ. یکی شیطانی است - عصبانی، ممسک، حسود، خودپسند و بزدل. دیگری خوب است - آرام، مهربان، متواضع، سخاوتمند، درستکار و قابل اعتماد. این دو گرگ در درون تو و همهٔ آدم‌های دیگر هم هستند.» پس از لحظه‌ای، پسرک می‌پرسد: «کدام گرگ می‌بَرَد؟» پیر مرد لبخندی می‌زند. «آن را که تو غذا می‌دهی»


کتاب دیگری از همین نویسنده
کتاب دیگری از همین نویسنده

نقد و نظری از یکی دیگر از کاربران ویرگول:

من در سودای کتابی با بن‌مایه‌ی علمی-اجتماعی-تاریخی بودم!
«تاریخ امیدبخش نوع بشر» به من در آستانه ورود به دهه پنجم عمرم آموخت: دهنت را ببند! بیشتر بیاموز! طور دیگری فکر کن!
برگمان جوان که مثل خود من دهه شصتی است (!)، جوانی با ذهنی خلاق و بدیع است. بی انصافی است او را دست کم بگیریم. این کتاب ماحصل زحمت و تحقیق و تتبع زیاد است و این را به وضوح می‌توان از هر صفحه آن دریافت. ذهن خلاق و رادیکال او در پی آموزش این گزاره است که بایستی از آموزش‌ها و هنجارهای متعارف کمی فاصله گرفته و آنگاه با نگاهی دقیق‌تر به حقیقت بینگریم.

کتابی دیگر از همین نویسنده
کتابی دیگر از همین نویسنده

روتخر برخمان نویسنده ای است که کتاب هایش در باب همین موضوع یعنی امیدی در بشریت هستند و کتاب های دیگری نیز با عناوینی مشابه نوشته است.


البته این کاملا طبیعی است که خیلی‌ها از این کتاب خوششان نیاید و با نظریه آن موافق نباشند اما من بر اساس نظر شخصی خود، خواستم این کتاب را به شما نیز معرفی کنم.

به نظر من یک بار هم که شده و حتی به خاطر آشنا شدن با واقعیت جنگ های بزرگ دنیا، نویسنده ها و محققان بزرگ، دانشمندان جهانی، تاریخ بشر و آزمایشات انسانی، این کتاب را بخوانید.


«پس ما باید به طریقی آرمان گرا باشیم ؛زیرا در این صورت است که مثل آرمان گرایان واقعی و حقیقی عمل می کنیم. »

ویکتور فرانکل


۱٠ قانون بزرگ در زندگی از نظر این نویسنده


۱-هنگام شک و تردید بهترین حالت را در نظر بگیرید.

۲-به شرایط برد برد فکر کنید.

۳-پرسش های بیشتری را مطرح کنید.

۴-همدردی خود را متعادل کنید، دلسوزی خود را بیشتر کنید.

۵-برای درک دیگران تلاش کنید حتی اگر آنها را نمی شناسید.

۶-خود را به همان اندازه دوست بدارید که دیگران خود را دوست دارند.

۷-از شنیدن اخبار دروغین خودداری کنید و خودتان تجربه کنید.

۸-از خشونت، یاس و ناامیدی استفاده نکنید.

۹-از خفا بیرون بیایید و از خوب بودن شرمنده نباشید.

۱٠-واقع گرا باشید.


ممنون بابت وقت و توجه شما💐🌺🌸

کتابتاریخبشریتداستانعلمی
همیشه رو به جلو حرکت کنید و افکار منفی و استرس را خرج رسیدن به موفقیت و چیزی که شما را از ته قلب شاد می کند، بکنید.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید