روان تنظیم
روان تنظیم
خواندن ۸ دقیقه·۴ ماه پیش

علم کنترل خود

علم کنترل خود

++ توانایی شما در تنظیم افکار، احساسات و اعمال خود در هنگام تحمل اهداف ارزشمند با اهداف لحظه ای رضایت بخش تر در تضاد است.

در گذشته نظریه های غیر علمی زیادی در مورد کنترل نفس مطرح بوده است. این نظریه ها بیشتر نظریه های شخصی دانشمندان و علمای سنتی بود که حاصل مطالعات و تجربه های شخصی آنها بود. علاوه بر اینکه نفس اصطلاح چندان روشنی نبود، توصیه های این دانشمندان هم کارایی چندانی نداشت. اراده یک موجود افسانه ای بود که در دسترس افراد معدودی بود و آن هم تعریف عملی روشنی نداشت. روانشناسی شناختی امروز از دیدگاه علمی مسئله کنترل و خود را مورد بررسی قرار داده است. خود کنترلی و سازه جدیدتر خود تنظیمی رو به واقع نگری دارند و غول فرانکشتاین را به زندگی عادی هدایت می کنند.

توانایی تنظیم احساسات و رفتار یکی از جنبه های کلیدی عملکرد اجرایی است؛ مجموعه مهارت هایی که به فرد اجازه می دهد برنامه ریزی، نظارت و دستیابی به اهداف را انجام دهد. خودکنترلی یک مهارت آموخته شده است که می تواند به صورت یک صفت پایدار رشد کند. عملکرد خودکنترلی ممکن است با تمرین منظم اعمال کوچک خودکنترلی بهبود یابد. تجزیه و تحلیل های تکمیلی نشان می دهد که تنها تمرین خودکنترلی باعث ایجاد ظرفیت خودکنترلی می شود.

خودکنترلی توانایی تنظیم عواطف، افکار و رفتار خود در مواجهه با وسوسه ها و تکانه ها است. خودکنترلی – یا توانایی مدیریت تکانه ها، عواطف منفی و رفتارهای ناخواسته خود برای دستیابی به اهداف بلند مدت – چیزی است که انسان را از بقیه قلمرو حیوانات جدا می کند. خودکنترلی اساساً در قشر جلوی مغز ریشه دارد - مرکز برنامه ریزی، حل مسئله و تصمیم گیری مغز - که در انسان به طور قابل توجهی بزرگتر از سایر پستانداران است. غنای اتصالات عصبی در قشر جلوی مغز افراد را قادر می‌سازد تا برنامه‌ریزی کنند، اقدامات جایگزین را ارزیابی کنند، و در حالت ایده‌آل از انجام کارهایی که بعداً پشیمان می‌شوند اجتناب کنند، نه اینکه بلافاصله به هر تکانه‌ای که ایجاد می‌شود پاسخ دهند.

خودکنترلی یک رفتار منحصر به فرد در هنگام بررسی عوامل شناختی، عاطفی و رفتاری در زندگی است. خودکنترلی به ما کمک می‌کند در مقابل انگیزه‌ها مقاومت کنیم و در عین حال انتخاب‌هایی را انجام دهیم که با اهداف بلندمدت ما همسو باشد.خودکنترلی برای دستیابی به موفقیت شخصی ضروری است. علاوه بر این، استفاده از خودکنترلی برای سود بردن از رفاه و سلامتی شخصی حیاتی است.

خودکنترلی به طور کلی به عنوان ظرفیت غلبه بر تکانه ها تعریف می شود و یک پیش بینی کننده قوی برای رفتارهای سلامتی است. بعلاوه انجام خودکنترلی انگیزه رویکردی را افزایش می دهد. انگیزه رویکردی یعنی انگیزه انجام یک کار؛ در مقابل انگیزه اجتنابی که انگیزه دوری از انجام کاری است. ایجاد قدرت خودکنترلی حاصل تمرین خودکنترلی است که منجر به بهبود عملکرد خودکنترلی می شود. همچنین خودکنترلی خلاقیت را افزایش می دهد.

¨ درک ذهنیت خویشتن داری

امروزه دانشمندان معتقد هستند که نگرشها و باورهای آدمی در رفتار آنها منعکس می شود. ذهنیت ویژگیهای پایدار ذهنی هستند که به رفتار و گفتار ما رنگ و بوی خاصی می دهند. ذهنیت خویشتن داری گرایش های پایداری هستند که در طول زمان پدید می آیند و به ما امکان می دهند که با امور مختلف از دریچه انضباط تعامل کنیم.

¨ اراده به عنوان یک منبع محدود

به عقیده اکثر دانشمندان روانشناسی، اراده را می توان اینگونه تعریف کرد: توانایی به تعویق انداختن خواسته های آنی، مقاومت در برابر وسوسه های کوتاه مدت به منظور دستیابی به اهداف بلند مدت؛ توانایی غلبه بر یک فکر، احساس یا انگیزه ناخواسته و به یکباره. این با مفهوم اراده سنتی که قهرمانان افسانه ای از آن برخوردارند بوضوح متفاوت است.

توانایی خودکنترلی اغلب به عنوان نیروی اراده شناخته می شود. این به افراد اجازه می دهد تا علیرغم وجود محرک های رقابتی توجه خود را متمرکز کنند و زیربنای انواع موفقیت ها از مدرسه تا محل کار است. برای روابط نیز مفید است.

مسئله مهم این است که چرا افراد تسلیم برخی تکانه ها می شوند – اما می توانند با موفقیت در مقابل دیگر تکانه ها مقاومت کنند و برای کمک به افرادی که از رفتارهای اعتیاد آور، ضد اجتماعی و اختلالات خوردن رنج می برند، حیاتی است.

قدرت اراده در هنگام ایجاد خودکنترلی حیاتی است. این شامل توانایی غلبه بر انگیزه ها و انتخاب های منطقی / مسئولانه تر است. اراده به ما کمک می کند تمرین کنیم و ذهن خود را در جهت کنترل تقویت کنیم. این ویژگی مستلزم داشتن قدرت شخصیتی است که همه چیز اطرافمان را درک می کند و در عین حال بسیار حواس مان است. اراده یک ویژگی است که به نحوه نمایش خودمان بستگی دارد. قدرت اراده همچنین به نظم و انضباط خودمان نیاز دارد تا در هر موقعیتی که ممکن است خودمان را متشکل / مسئول نگه داریم.

¨ تنظیم عاطفی

این اجتناب ناپذیر است که احساسات ما بر خود کنترلی ما تأثیر بگذارد. بعلاوه یادگیری نحوه تنظیم موثر احساسات به ما امکان می دهد تصمیمات عاقلانه و مسئولانه بگیریم. ذهن ما باید همیشه از موقعیت ها و نتایج خاص آگاه باشد. هر چه بیشتر به این موضوع فکر کنیم، بیشتر به مسائل به شیوه ای معقول عمل خواهیم کرد. به عنوان مثال، وقتی در محل کار نسبت به چیزی احساس عصبانیت یا ناامیدی می‌کنیم، متوجه می‌شویم که احساس عصبانیت / ناامیدی روز ما را برای بقیه شیفت‌ها خراب می‌کند. تنظیم عاطفی به آگاهی از پیامد منفی کمک می کند و از احساس عصبانیت خود جلوگیری می کند.

¨ چگونه خودکنترلی باعث ارتقای رفتارهای سلامتی می شود؟

به طور خلاصه، افرادی که خودکنترلی با صفت بالایی دارند، نسبت به افرادی که خودکنترلی با صفات پایینی دارند، رژیم غذایی سالم تری مصرف می کنند. افرادی که منابع خودکنترلی بالایی دارند، فعالیت بدنی بیشتری انجام می دهند، کمتر بی تحرک هستند و نسبت به افرادی که منابع خودکنترلی پایینی دارند، غذای سالم تری می خورند.

خودکنترلی ظرفیتی برای غلبه بر تکانه ها است و به عنوان پیش بینی مشارکت در رفتارهای سلامت شناخته شده است. خودکنترلی بالا نه تنها به غلبه بر انگیزه‌ها (احساسات و عادات) کمک می‌کند، بلکه بر میزان مطلوبیت افکار، احساسات و نیات افراد در مورد رفتارهای بهداشتی تأثیر می‌گذارد. به عنوان مثال، خودکنترلی بالا به این معنی است که افراد به سلامت رفتار و میزان عملکرد به آن اولویت بیشتری می دهند. بعلاوه افراد عادت هایی را ایجاد می کنند که باعث می شود در تلاش کمتر رفتارهای بهداشتی بهتری انجام دهند، و به طور مؤثر نیات "خوب" خود را به رفتارهای بهداشتی ترجمه می کنند.

¨ نظارت بر خود

خود کنترلی از درون خودآگاهی و خودنظارتی ما آغاز می شود. ما باید از انگیزه ها و رفتارهای اعمال کنترل بر آنها آگاه باشیم. همانطور که خودمان نظارت می کنیم و پیامدهای منفی عدم کنترل خود را درک می کنیم، راه هایی برای دور زدن آنها پیدا خواهیم کرد.

لحظه ای که شروع به کنترل خود کنیم، راه هایی برای حل مشکل در حفظ آرامش خود خواهیم یافت. به عنوان مثال می توان به یادداشت روزانه، گوش دادن به موسیقی، ردیابی عادات خاص و هوشیار بودن اشاره کرد. هر چه بیشتر از احساسات و محیط اطراف خود آگاه باشیم، در داشتن خودکنترلی رشد خواهیم کرد.

¨ استراتژی های شناختی

استفاده از راهبردهای شناختی سلامت روان و کنترل خود را افزایش می دهد. این استراتژی ها شامل برنامه ریزی، هدف گذاری، حل مسئله و صحبت با خود برای جلوگیری از وسوسه ها می شود. مجدداً، ما دائماً در حال یافتن راه‌هایی برای جستجوی نتایج بهتر در هنگام توسعه کنترل خود هستیم. این راهبردهای شناختی از طریق اقدامات منظم ما برای برداشتن گام اولیه ایجاد می شوند. اگر نتوانیم نظم و انضباط برای استفاده از این راهبردها را داشته باشیم، در آن صورت ایجاد خودکنترلی خوب دشوارتر خواهد بود. هرکسی راهبردهای شناختی متفاوتی دارد. وقتی آن استراتژی را پیدا کردیم که برای ما بهترین کار را دارد، باید از آن به نفع خود استفاده کنیم.

¨ آموزش خودکنترلی

خودکنترلی را می توان با آموزش و تمرین توسعه داد. همیشه زمان هایی وجود خواهد داشت که کنترل وسوسه هایمان سخت خواهد بود. اما خبر خوب این است که این یک مهارت است که با گذشت زمان آسان‌تر می‌شود.با این حال، به خاطر داشته باشید که در ابتدا همیشه سخت خواهد بود. خودکنترلی شامل ثبات در یافتن راه هایی برای بهتر کردن خودمان است. هر چه بیشتر پایدار بمانیم و بهترین راه‌ها را برای کنترل خود بیابیم، در درازمدت، کنترل خود را آسان‌تر می‌کنیم.

¨ چگونه رفتار خود را تنظیم کنیم

چه وسوسه مواد مخدر باشد، چه غذا، یا جستجوی اینترنت و شبکه هایاجتماعی، همه در زندگی خود بخش هایی دارند که آرزو می‌کنند در آن‌ها کمی قدرت اراده بیشتری داشته باشند. چگونه یک فرد می تواند این مهارت حیاتی را ایجاد کند؟ تحقیقات اخیر به استفاده از پاداش‌ها، روال‌ها و تمرین‌های ذهن‌آگاهی به عنوان راه‌های ممکن برای ایجاد عادات بهتر و تنظیم رفتار در درازمدت اشاره می‌کند.

رویکرد دیگر ایجاد آگاهی از محرک هایی است که کنترل خود را از مسیر خارج می کند. مناظر و بوهای یک غذای خوشمزه می‌تواند عزم را برای حفظ یک رژیم غذایی سالم تضعیف کند، اما انتخاب مسیر دوری از آنها، می‌تواند آن را تقویت کند. تقویت اراده ممکن است همیشه آسان نباشد، اما انجام این کار می تواند به طور قابل توجهی سلامت، عملکرد در کار و کیفیت زندگی را بهبود بخشد.

¨ خلاصه

روانشناسی خودکنترلی در درک جنبه های شناختی، عاطفی و اجتماعی کنترل تکانه های ما عمیق تر است. این به ما این امکان را می دهد که انتخاب هایی داشته باشیم که منجر به موفقیت و رفاه طولانی مدت برای خودمان شود. به طور کلی، توسعه و بهبود خودکنترلی یک مهارت مهم است که می تواند بر جنبه های مختلف زندگی و رفتار ما تأثیر مثبت بگذارد.

کنترلکنترل خودکنترل نفستنظیم خودکنترل رفتار
محمود دلیر عبدی نیا - روانشناس تربیتی - مدیر مجله اینترنتی روان تنظیم و مجله اینترنتی تجربه لذت بخش زندگی - مشاور و مربی راهبردهای یادگیری-مطالعه و یادگیری خودتنظیم، و مربی خلاقیت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید