قدرت پنهان سرگردانی ذهن

یک متاآنالیز جدید بررسی کرد که چگونه سرگردانی ذهن بر رفاه عاطفی تأثیر می گذارد

سرگردانی ذهن به توانایی ذهنی ایجاد افکار درونی مستقل، به همراه جدا شدن از ادراک محیط فعلی اشاره دارد. این پدیده با اختلال در یادگیری و عملکرد فرد مرتبط است.

نکته های کلیدی

֍ سرگردانی در ذهن امری رایج است و تقریباً همه آن را تجربه می کنند.

֍ یک متاآنالیز جدید داده‌های مربوط به سرگردانی ذهن و احساسات را از بیش از 23000 داوطلب ادغام کرد.

֍ سرگردانی در ذهن می تواند منجر به احساسات منفی شود، اما محتوای افکار عامل مهمی است.

֍ سرگردانی ذهن با افکار مثبت منجر به احساسات مثبت می شود.

در حین انجام یک کار به خصوص خسته کننده در محل کار یا خانه، آیا تا به حال بجای فکر کردن به کارهایی که انجام می دادید شروع به یادآوری آخرین تعطیلات یا رویداد دیگری که شما را سر حال می آورده است، کرده اید؟ یا گاهی اوقات به جای تمرکز روی کار، در مورد ملاقات با یک شخص مورد علاقه شما، خیال پردازی کرده اید؟

چنین نمونه هایی از سرگردانی ذهن بسیار رایج هستند. تقریباً همه در برخی مواقع تجربه می‌کنند که افکارشان از کار در حال انجام و محیط اطراف به چیز دیگری معطوف می‌شود که از اتفاقاتی که در آن موقعیت می‌افتد ناشی نمی‌شود.

چگونه سرگردانی در ذهن بر احساسات ما تأثیر می گذارد؟

یک سوال جالب این است که چگونه سرگردانی ذهن بر احساسات ما تأثیر می گذارد.

از یک طرف، می توان استدلال کرد که سرگردانی ذهنی می تواند باعث ایجاد احساس بد در ما شود. فکر کردن به سواحل شنی دریا به جای یک نامه کاری مهم، مطمئنا برای عملکرد کاری مثبت نیست. بنابراین، ممکن است فرد در مورد سرگردانی ذهنی در محل کار، احساس بدی داشته باشد، زیرا ممکن است به معنای عدم کنترل خود باشد.

از سوی دیگر، می‌توان گفت که سرگردانی در ذهن ممکن است در برخی موقعیت‌ها احساس بهتری در ما ایجاد کند. به عنوان مثال، وقتی عموی بزرگ برای دوازدهمین بار در یک گردهمایی خانوادگی همان داستان آزار دهنده را تعریف می کند، تمرکز را از آن محفل دور کردن و فکر کردن به بهترین دستور پخت آش ممکن است خیلی چیز بدی نباشد. در این صورت، سرگردانی ذهن ممکن است به تنظیم احساسات منفی و ایجاد احساسات مثبت در یک موقعیت ناخوشایند کمک کند و در نتیجه از یک درگیری فکری بزرگتر در دیدار مجدد با کسی که آزار دهنده است جلوگیری کند.

یک مطالعه جدید در مورد اینکه چگونه سرگردانی ذهن بر رفاه عاطفی تأثیر می گذارد

برای روشن شدن اینکه چگونه سرگردانی ذهن بر سلامت عاطفی تأثیر می گذارد، تیمی از دانشمندان به سرپرستی جولیا دبلیو کام از دانشگاه کلگری اکنون متاآنالیز جدیدی را در مجله علمی معتبر منتشر کردند.

متاآنالیز یک ادغام آماری از مطالعات منتشر شده قبلی است و این مزیت را دارد که داده های داوطلبان بسیار بیشتری نسبت به مطالعات معمولی قابل تجزیه و تحلیل است. این امر نتایج متاآنالیزها را به ویژه قوی و قابل اعتماد می کند.

در این مطالعه، کام و همکاران (2024) داده های بیش از 23000 داوطلب را با استفاده از روش های آماری پیشرفته یکپارچه کردند. مهمتر از همه، آنها چندین عامل را در نظر گرفتند که ممکن است بر ارتباط بین سرگردانی ذهنی و بهزیستی عاطفی تأثیر بگذارد.

سرگردانی در ذهن و احساسات: افکار مثبت به ما احساس بهتری می دهند

به طور کلی، نتایج متاآنالیز ارتباط منفی بین سرگردانی ذهن و بهزیستی عاطفی را نشان داد. بنابراین، به طور متوسط، سرگردانی ذهن باعث می شود که ما احساس بدتری داشته باشیم.

با این حال، دو عامل بر این رابطه تأثیر می گذارد.

اول، محتوای عاطفی افکار تجربه شده در حین سرگردانی ذهن. هنگامی که افکار ناخواسته منفی بودند (مثلاً تجربه ترس ها یا نگرانی های خارج از زمینه)، تأثیر آن بر بهزیستی عاطفی نیز منفی بود. با این حال، زمانی که محتوای افکار ناخواسته مثبت بود (مثلاً فکر کردن به آن تعطیلات فوق العاده)، تأثیر آن بر رفاه عاطفی نیز مثبت بود.

دوم، هدفمندی نقش عمده ای داشت. اگر عمداً اجازه دهیم ذهنمان سرگردان شود (مثلاً، از آنجایی که کار در حال انجام ما بسیار کسل کننده است)، تأثیر آن بر بهزیستی عاطفی مثبت تر از زمانی است که سرگردانی ذهنی ناخواسته اتفاق می افتد.

بنابراین، در کنار هم، اجازه دادن عمدی به ذهنمان برای تجربه افکار مثبت باعث می شود احساس بهتری داشته باشیم و تجربه ناخواسته افکار منفی آزار دهنده باعث می شود ما احساس بدتری داشته باشیم.

نکته عملی 1: افکار مثبت را آزاد بگذاریم تا جریان پیدا کنند و افکار منفی را تا حد ممکن از خود دور کنیم. بخاطر داشته باشیم که بطور عمدی در لحظات زندگی افکار مثبت را تمرین کنیم و عادت و حالت ذهنی مثبت ایجاد کنیم.

نکته عملی 2: ایجاد تغییر با استفاده از حواس پرتی عمدی در شرایطی که کنترل ذهن دشوار می شود. حواس‌پرتی مبتنی بر فعالیت که فعالیت مثبت رفتاری را به حرکت درمی آورد می تواند بسیار مفید باشد.