دکتر ارتوپدی خسیس

خیلی کوتاه مینویسم. چه بسا که درد کمر و گردن و شانه پیرم را از گور درآورده لباس دامادی تنش نموده و عروسش کرده. فکر کنم شش ماهی باشد ناله میکنم از شانه درد و اینطور چیزها برایتان . ولی آخر کار فکر کردم از ورزش نکردن است. پس به رفیقم که دارد دکترای فیزیولوژی میخواند و مربی بدنسازی هم هست و قبلا بهم برنامه داده زنگ زدم و گفتم همچین اوضاعی دارم چه کنم؟ بروم باشگاه درست میشود؟

گفت نه. اول برو پیش یک دکتر ارتوپد و عکس بگیرد از ستون فقرات و گردنت این ها ببیند چه مرگت است. زنده میمانی یا نه؟ بعد اگر اوکی داد برو و ورزش کن. یک دکتری هم معرفی کرد و اینترنتی ازش نوبت گرفتم و رفتم جایش. بنده خدا سن و سال دار بود و داشت نسخه را خودش وارد میکرد. حالا من با خودم میگفتم خب یکی را استخدام کن دکی جان که نسخه ها را برایت وارد کند. حالا 8 میلیون بسلفی چه اشکال دارد؟ میشود درآمد یک روزت چه بسا کمتر.

اما همه که عقلشان اندازه من کار نمی کند که. خواه دکتر باشند خواه پروفسور. فقط این را بگویم برایتان که خساست بد دردیه دوستان..بددددد. خسیس نباشیم. خلاصه یک سری عکس از ستون فقرات و گردن میخواسته یادداشت کند برداشته دو بار ستون فقرات یادداشت کرده بود مایِ بدبختم علاف کرد. یعنی رفتم عکس گرفتم آوردم جایش میگوید عکس گردنت کو؟ برو ببین شاید چاپ نکرده و این حرف ها باز رفته ام جای رادیولوژی میگوید ما همانکه دکتر گفته گرفته ایم. باز رفته ام جای دکتر. دکتر اصرار که نه من درست نوشته ام. گفتم دکی حالا یه چکی بکن. بالاخره صد سال سنت است. تکنولوژی هم جدید است. شما باید بری یک قل دو قلت را بازی کنی این کارها را بسپاری به یک نیروی تازه نفس که برایت وارد کند.

رفت و چک کرد و دید بله، خرابکاری کرده آفتابه هم نیست پس خیلی عاقل اندر سفیه زیر لبی کتمان میکرد و یکم فحش هم به نسخه های الکترونیکی داد و من را که جان مبارکم داشت از همه جایم مخصوصا شانه و ستون فقراتم درمیامد راهی خانه کرد که باز امروز بروم و آن عکس جدید که مربوط به گردن بود را بگیرم. طور خاصیم نبود. فقط گفت مشکل از پشت سیستم نشستن و موبایل کار کردن و این هاست. برایم نوشت که بروم ازین گردن بندهایی که آرترزی ها می بندند و خودمان داشتیم از قبل، بخرم و دو هفته صبح تا شوم ببندم و همان قرص هایی که دیروزش برایم نوشته بود و حاوی کلسیم و منیزیم و زینک و خیلی چیزهای دیگه است و غضروف ساز است و اینطور چیزها بخورم مگر درست بشم و باز بیام هی بنویسم و بنویسم. بعد باز استخونام بزنه بیرون برم دکتر ارتوپد :))

گفتم یک شرح حالی بدم از اوضاع قاراشمیشم تا بدونین چرا کم فعالیت میکنم! التماس دعا ... دعای فراوان بفرمایید ما ازین وضع دربیایم انشاالله که بد دردی دارد!

سید مهدار بنی هاشمی در نقاحت

9شهریور1402