یکی از تبلیغات مورد علاقه ام تبلیغ شیر صباح بود. خداییش خیلی با آن گاوه حال می کردم که می آمد و کلی پر انرژی و سر حال شعر می خواند. که شعرهاش هم دری وری نبودند. روی اصول و قافیه بودند. اما دیگر در یکی از تبلیغ هایش رویش را زیاد کرد و می گفت چیزی که برای ما مهمه سلامتی گاوه. یعنی یک جورهایی به صورت غیر مستقیم داشت می گفت ما گاو هستیم. یا هم گویی یادش رفته مخاطب تبلیغ انسان ها هستند. هی پر رو پر رو به دوربین نگاه می کرد و می گفت چیزی که برای ما مهمه سلامتی گاوه.
درسته سلامتی گاو یعنی سلامتی شیر و در نهایت سلامتی ما انسان ها. ولی خب اول باید به سلامتی ما اشاره می کرد بعد سلامتی گاو. شاید نویسنده ی تبلیغ یک لحظه خودش را جای آن گاوه در تبلیغ گذاشته و گفته اینطوری بهتر است ولی بالاخره نمی دانم. شاید دارم ایراد بنی اسرائیلی میگیرم اما شنیده بودم به یک عده دیگر هم برخورده و تذکر داده اند و تبلیغش کلا از صفحه ی تلویزیون محو شد. شاید هم نوبتش تموم شده بود و نوبت مامان آش داریم؟ رسیده بود. که دخترک بیاید و روزی ده بار بگوید. مامان آش داریم؟ مامانش هم بگوید بله ، ماشش فلان است.