فرزانه
فرزانه
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

امیدوارم برگردی...

شهدای گمنام دانشگاه
شهدای گمنام دانشگاه

اینجا میشه سکوت کرد و فقط نگاه!
بعضی وقتا یه فکری به سرم میزنه که مثلا نکنه این شهیدی که به اصطلاح گمنام دفن شده یکی از سرداران بزرگ و فرماندهان مفقودالاثر باشه!
یه فکر دیگه‌ای که روحم رو آزار میده اینه که الان اگه مادر این شهید زنده باشه، هنوز روزها رو میشمره و شب رو به امید اینکه خبری از پسرش براش بیارن صبح می‌کنه ، هنوز منتظره! کاش مادرش فوت کرده باشه! کاش آلزایمر گرفته باشه!
غیر از این، هیچ چیز نمیتونه پسر جوونش رو از یادش ببره ...
هیچ مادری ناامید نمیشه...تا وقتی که بمیره!
ولی باباها زودتر میشکنن دق میکنن میمیرن! اونا مادر نیستن...تحمل انتظار بی‌پایان ندارن!
کاش این دوتا شهید امشب برن به خواب مادراشون، بگن که کجا دفنن....

شهیدمادر
یادداشت‌های روزانه‌ی من از مسیر زندگیم ?
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید