آشنایی با اصطلاحات و مفاهیم پرکاربرد بورس یکی از ضروریترین مواردی است که هر سرمایهگذاری باید انجام دهد. اینکه صندوق سرمایهگذاری شاخصی چه تعریفی دارند یا توجه به شاخص کل چه کمکی به سرمایهگذار یا معاملهگران بورس میکند، از جمله مواردی هستند که باید برای سرمایهگذاری مستقیم یا غیرمستقیم در بورس با آنها آشنا باشید. در ادامه این مطلب بهطور اجمالی ۲۰ مورد از پرکاربردترین اصطلاحات و مفاهیم بورس را با هم مرور میکنیم.
۱- شاخص کل
در بورس تهران شاخص بازدهی یا همان شاخص قیمت و بازده نقدی با نام TEDPIX شناخته میشود. این شاخص همان شاخصی است که همیشه در اخبار و رسانهها از آن بهعنوان شاخص بورس تهران صحبت میشود. شاخص کل در بین فعالان بازار و سرمایهگذاران یکی از پرکاربردترین شاخصهاست. این شاخص بیانگر سطح عمومی قیمت و سود سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس است، بهعبارتدیگر تغییرات شاخص کل بیانگر میانگین بازدهی سرمایهگذاران در بورس است. برای درک سادهتر مفهوم شاخص کل، فرض کنید که شما از تمام شرکتهای بورسی به تعداد مساوی خریداری کنید. در این صورت تغییرات شاخص کل بورس برابر با میزان بازدهی سبدسهام شما خواهد بود. در واقع شاخص کل تغییرات قیمت سهام و سودهای سالیانهای را که شرکتها به شما پرداخت میکنند، محاسبه میکند.
صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله در بورس ETF یا Exchange Tradable Found نوعی از صندوقهای سرمایهگذاری است که از داراییهای متنوع تشکیل شده و واحدهای آن در طول روز همانند سهام در بازار معامله میشود و ساختاری شبیه صندوقهای سرمایهگذاری مشترک دارند؛ یعنی شما در طول ساعات و روزهایی که بازار معاملات سهام باز است، میتوانید یک یا چند واحد از یک صندوق ETF را بخرید، یا چند واحد از آن را بفروشید. شما با خرید واحدهایETF، پول خود را در صندوقی سرمایهگذاری میکنید که با استفاده از یک تیم مدیریت حرفهای سعی میکند تا با تشکیل پرتفویی از سهام و انواع اوراق بهادار سود کسب کند.
صندوقهای سرمایهگذاری مشترک(Mutual Funds) یکی از مهمترین سازوکارهای سرمایهگذاری در بازارهای مالی هستند که شرایط بازار را ازنظر ریسک و بازده برای سرمایهگذاران مختلف بهویژه برای سرمایهگذاران مبتدی مساعدتر میکنند. لازم است بدانید در کشورهای پیشرفته معمولا افراد اوراق بهادار را مستقیما معامله نکرده و در عوض پولهای خود را در صندوقهای سرمایهگذاری مشترک سرمایهگذاری میکنند. ایده اصلی این صندوقها یککاسه کردن پولهای کوچک و سرمایهگذاری آنها توسط یک گروه از مدیران با تجربه و حرفهای است.
هدف صندوق سرمایهگذاری مبتنی بر شاخص(Index fund) انطباق پرتفوی سرمایهگذاری با شاخص بازار سهام است. یک صندوق سرمایهگذاری مبتنی بر شاخص، الزاماً منابع خود را براساس الگوی تعیین شده برای یکی از شاخصهای موجود در بازار، سرمایهگذاری میکند. شاخص مذکور میتواند شاخص کل یا یکی دیگر از شاخصهای بازار سهام باشد. در این صندوقها تنها زمانی خریدوفروش سهام ضرورت مییابد که وجهی بهواسطه ورود سرمایهگذار جدید اضافه یا به دلیل خروج یک سرمایهگذار کم شود. مزیت اصلی صندوقهای سرمایهگذاری مبتنی بر شاخص، هزینههای نسبتاً پایین آن و حذف ریسک مدیریت صندوق است.
سبدگردانی، همانطور که از نامش پیداست، چیدمان صحیح داراییها در قالب یک سبد مشخص است که مالکیت آن کاملاً متعلق به سرمایهگذار بوده و میزان هر یک از داراییها و زمان خریدوفروش آنها نیز بهدقت توسط سبدگردان تعیین و پایش میشود. ارائه این خدمت مالی به سرمایهگذاران در جهان قدمتی بیش از نیمقرن دارد، اما در بازار نوپای ایران پس از تجربه ایجاد صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، اخیرا «سبدگردانی» مورد توجه قرار گرفته است؛ هرچند تا پیشازاین نیز تجربه سبدگردانی بهطور غیررسمی در یک دهه اخیر در بورس تهران وجود داشته است. سبدگردانی فرآیندی است که طی آن فرد خبره در امر سرمایهگذاری با همکاری تیمی از تحلیلگران حرفهای و براساس خصوصیات، سطح ریسکپذیری و سرمایه هر سرمایهگذار، سبدی مناسب از داراییهای سهام، اوراق مشارکت و سکه طلا برای او تشکیل داده و بهصورت مستمر بر آن نظارت و اعمال مدیریت میکند.
همچنین، با توجه به تغییر عوامل اثرگذار بر محیط سرمایهگذاری، تصمیمات لازم در جهت رسیدن به اهداف سبد و افزایش ارزش آن از طرف مدیر اتخاذ میشود.
تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) به دنبال محاسبه ارزش ذاتی هر سهم است و به این منظور به مطالعه هر چیزی، از وضعیت کلی اقتصاد و صنعت تا وضعیت مالی شرکت و مدیریت آن میپردازد؛ اما تحلیل تکنیکال(Technical Analysis) از طریق مطالعه آمارهای فعالیت بازار مانند قیمت و حجم معاملات، به دنبال شناسایی الگوها و روندهایی است که نشاندهنده حرکت آینده یک سهم به آنسو هستند. تحلیلگران بنیادی در جستوجوی این هستند که ارزش ذاتی سهام چقدر است و براساس دانستههای بنیادی اقدام به خرید و فروش و کسب سود میکنند؛ درحالیکه تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که کلیه اطلاعات در قیمت سهام نهفته است و با تشخیص روندها و الگوها میتوان به سود رسید.
اوراق بدهی مانند اوراق قرضه دولتی و شرکتی، گواهی سپرده نوعی ابزارهای بدهی هستند که با شرایط معین بین دو طرف معامله میشوند. بهبیاندیگر اوراق بدهی اسناد یا اوراق بهاداری هستند که بهموجب آن شرکت انتشاردهنده متعهد میشود مبالغ مشخصی(بهره سالانه) را در زمانهایی خاص به دارنده آن پرداخت کند و در زمان مشخص(سررسید) اصل مبلغ را بازپرداخت کند. دارنده اوراق بهعنوان بستانکار حق دریافت اصل و بهره آن را دارد، ولی هیچ مالکیتی در شرکت ندارد. خریدار این نوع اوراق در واقع به شرکتهای بزرگ و دولت وام میدهد و با کمک آن سود ثابتی را به دست میآورد.
پرتفوی یک واژه فرانسوی و بهظاهر خیلی پیچیده است، اما مفهوم کاملاً واضحی در بورس داشته و به مجموعه یا سبدی از داراییهای مالی گفته میشود. بهبیاندیگر پرتفوی ترکیبی مناسب از سهام یا سایر داراییهاست که یک سرمایهگذار آنها را خریداری کرده است. هدف از تشکیل پرتفوی سهام یا سبد سهام، کاهش ریسک غیرسیستماتیک سرمایهگذاری است؛ بدین ترتیب، سود یک سهم میتواند ضرر سهام دیگر را جبران کند. پرتفوی بهصورت مستقیم توسط سرمایهگذاران نگهداری شده یا بهوسیله سبدگردانهای حرفهای مدیریت میشود. بازده سرمایهگذاری در پرتفوی معادل بازده متوسط آن پرتفوی خواهد بود؛ اما ريسك پرتفوی بهدلیل کاهش ریسک غیرسیستماتیک در غالب موارد كمتر از متوسط ريسك سهام داخل سبد است.
صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و شرکتهای سرمایهگذاری نمونههایی هستند که بهصورت پرتفوی سرمایهگذاری میکنند و برای قیمتگذاری آنها مهمترین عامل ارزش خالص پرتفوی این شرکتهاست.
دارایی تحت مدیریت (Asset Under Management)، نشاندهنده ارزش بازار همه داراییهای مالی است که یکنهاد مالی مانند صندوق سرمایهگذاری، شرکت سرمایه جسورانه یا یک کارگزاری، از طرف مشتریانش به مدیریت آن مشغول است. دارایی تحت مدیریت معمولا معیاری از اندازه و موفقیت شرکت مدیریت سرمایهگذاری است. شرکتهای مدیریت سرمایهگذاری معمولا کارمزدهای خود را بهتناسب دارایی تحت مدیریت تعیین میکنند، بنابراین داراییهای تحت مدیریت همراه با متوسط نرخهای کارمزد تعیینکننده اصلی درآمدهای یک شرکت مدیریت سرمایهگذاری هستند.
مفهوم ارزش خالص دارایی (Net Asset Value)در واقع ارزش روز همه داراییها شامل سهام، مطالبات سود سهام، ملک، اوراق با درآمد ثابت و... پس از کسر ارزش روز بدهیها میباشد. اصطلاح NAV معمولا درباره ارزش خالص دارایی شرکتهای سرمایهگذاری، صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، صندوقهای شاخصی، ETFها و سبدهای اختصاصی بهکار میرود.
عرضه اولیه(IPO) به زمانی گفته میشود که سهام یک شرکت خصوصی برای اولین بار به عموم مردم عرضه میشود. عرضههای اولیه معمولاً توسط شرکتهای کوچک و جوان که به دنبال سرمایه برای گسترش هستند انجام میشود، همچنین شرکتهای بزرگ خصوصی نیز که به دنبال تبدیلشدن به سهامی عام هستند، عرضه عمومی اولیه انجام میدهند. جزئیات سهامی که عرضه میشود، در امیدنامه به اطلاع سرمایهگذاران بالقوه میرسد. از مزایای عرضه اولیه در بورس دستیابی ارزانتر به سرمایه، افزایش سرمایه، شفافیت اطلاعاتی و معافیت مالیاتی را میتوان نام برد. از معایب این کار هزینههای قانونی، حقوقی و بازاریابی عرضه اولیه، الزام به افشای اطلاعات مالی، کاهش کنترل و افزایش ریسک دعاوی حقوقی است.
در بازار گاوی(Bull market) تقاضا بسیار زیاد است و عرضه بهندرت صورت میگیرد. بهعبارتدیگر، سرمایهگذاران با امید به آینده رو به رشد بازار، اقدام به خرید سهام جدید میکنند و فروشندگان نیز تمایلی برای فروش ندارند. بازار گاوی به دورهای گفته میشود که قیمتها در حال افزایش است. ویژگی اصلی بازار گاوی، خوشبینی، اعتماد سرمایهگذاران و انتظار ادامه روند افزایشی است. بازار گاوی در مقابل بازار خرسی قرار دارد. بازارهای گاوی و خرسی معمولاً با چرخههای تجاری همزمان هستند. شروع بازار گاوی معمولاً نشاندهنده گشایش اقتصادی است، زیرا عقاید عمومی درباره وضعیت اقتصادی آینده، قیمت سهام را تغییر میدهد. همچنین بازارهای خرسی قبل از رکود اقتصادی شروع میشوند.
بازار خرسی(Bear market) موقعیتی است که در آن قیمت اوراق بهادار کاهشیافته و خوشبینی سرمایهگذاران تبدیل به ترس و بدبینی میشود. بهبیاندیگر در بازار خرسی، جوی منفی بر بازار حاکم است و همین امر رمقی برای سرمایهگذاران بهمنظور خرید سهام جدید باقی نمیگذارد. بازار خرسی نباید با اصلاح قیمتها اشتباه گرفته شود، اصلاح قیمتها روند کوتاهمدت دارد و کمتر از دو ماه طول میکشد. در اصلاح قیمت سرمایهگذاران میتوانند یک نقطه ورود پیدا کرده سهام را بخرند، درحالیکه در بازار خرسی نقطه ورود وجود ندارد.
ارزش ذاتی(Intrinsic value) در علوم مالی به ارزش واقعی سهام یک شرکت یا یک دارایی اطلاق میشود که بر پایه بررسی تمامی ابعاد کسبوکار مورد نظر، از جمله صورتهای مالی ، پتانسیل رشد سودآوری شرکت در سالهای آینده و لحاظ داراییهای مشهود و نامشهود انجام گرفته است.
با این تفاسیر شاید برای شما این سؤال بهوجود آید که چه تفاوتی بین قیمت بازار و قیمت یا ارزش ذاتی یک سهم وجود دارد؟ بگذارید با یک مثال توضیح دهیم. فرض کنید قیمت بازار سهم شرکت الف، هم اکنون ۲۰۰ تومان است. بهبیاندیگر، سهام شرکت الف هماکنون با قیمت ۲۰۰ تومان در بورس در حال خریدوفروش است؛ اما سرمایهگذاران زیادی همچنان متقاضی خرید این سهم هستند. اگر از سرمایهگذاران خریدار سهم سؤال کنید که چرا قصد دارید سهام این شرکت را خریداری کنید؟ پاسخ همه آنها این خواهد بود که «به نظر ما، این سهم بیشتر از ۲۰۰ تومان ارزش دارد.» معنی این جمله این است که ارزش واقعی سهام شرکت الف، از نگاه آنها بیشتر از قیمت بازار این سهم است. بنابراین، در یک تعریف ساده، ارزش ذاتی یک سهم، بیانگر قیمتی است که سرمایهگذاران برای سهم قائل هستند. طبیعتا اگر از دید سرمایهگذاران، ارزش ذاتی یک سهم پایینتر از ارزش بازار آن سهم باشد، این سهم گزینه مناسبی برای فروش خواهد بود.
گفتنی است ارزش ذاتی یکی از پارامترهای کلیدی در تحلیل بنیادی محسوب میشود. تحلیلگران با در نظر گرفتن داراییهای مشهود و نامشهود و محاسبه سودآوری شرکت در سالهای آتی، ارزش ذاتی شرکت را بهدست میآورند و آن را با ارزش روز سهم مذکور مقایسه میکنند. تصمیم درباره خرید یا فروش سهم توسط تحلیلگران بهتفاوت قیمت ارزش ذاتی و ارزش روز بازار آن بستگی دارد.
ضریب بتا(β) معیاری است که براساس دادههای تاریخی معاملات سهام بدست آمده و معرف میزان ریسک سیستماتیکی است که سرمایهگذار با تصاحب آن سهم نسبت بهکل بازار متحمل میشود. بتای یک سرمایهگذاری نشاندهنده میزان نوسان آن سرمایهگذاری نسبت به بازار است. اگر بتا کوچکتر از یک باشد، آن سرمایهگذاری نسبت به بازار نوسان کمتر و اگر بتا بیشتر از یک باشد آن سرمایهگذاری نسبت به بازار نوسان بیشتری دارد. بتای بازار که شامل همه داراییهای قابل سرمایهگذاری است، برابر با یک است.
آربیتراژ (Arbitrage) به معنی سود بردن از تفاوت قیمتی میان دو یا چند بازار است، از دیدگاه علمی، آربیتراژ احتمال سود بدون ریسک پس از کسر هزینههای انجام معامله است. بهبیاندیگر آربیتراژ به معنای بهره گرفتن از تفاوت قیمت بین دو یا چند بازار برای کسب سود است؛ مثلا تفاوت قیمت فلز مس در بورس لندن و بورس شانگهای چین میتواند باعث آربیتراژ معاملهگران مس بین این دو بازار شود.
سود آربیتراژی زمانی ایجاد میشود که یک کالای مشابه در دو بازار مختلف یا در مواردی خاص در دو قالب متفاوت عرضه میشود، اما قیمتهای یکسانی ندارد. آربیتراژ این امکان را به وجود میآورد که در بلندمدت قیمتها به میزان زیادی از ارزش منصفانه فاصله نگیرند. با فاصله گرفتن قیمتها در یک بازار از قیمت منصفانه، آربیتراژگران فعال شده و با خرید این کالا از بازارهای دیگر قیمت را به قیمت منصفانه نزدیک میکنند. در انجام آربیتراژ توصیه میشود که خرید در یک بازار و فروش در بازار دیگر بهصورت همزمان انجام بگیرد تا از ریسک تغییر قیمت در یکی از بازارها جلوگیری شود.
سهام شناور آزاد(Free Float) بخشی از سهام یک شرکت است که دارندگان آن، آماده عرضه و فروش آن سهام هستند و قصد ندارند با حفظ آن قسمت از سهام، در مدیریت شرکت مشارکت کنند و انتظار میرود، در آینده نزدیک، قابل معامله باشد. برای محاسبه سهام شناور آزاد باید ترکیب سهامداران بررسی شده و سهامداران راهبردی را مشخص کرد. سهامدار راهبردی، سهامدارانی هستند که در کوتاهمدت، قصد واگذاری سهام خود را نداشته و معمولاً میخواهند برای اعمال مدیریت خود، این سهام را حفظ کنند.
سود هر سهم یا EPS عبارت است از مقدار سود خالص شرکت به ازای هر سهم. سود سهام پرداختی به ازای هر سهم یا DPS عبارت است از بخشی از سود هر سهم که در مجمع بین سهامداران تقسیم میشود و نشانگر مقدار سود نقدی توزیعشده توسط شرکت است.
نماد عبارت است از کد یا نام اختصاری شرکتها که برای سهولت شناسایی و دستهبندی آنها در بورس مورد استفاده قرار میگیرد. بهعنوانمثال شرکت ملی مس ایران با نماد «فملی» یا پالایشگاه نفت بندرعباس با نماد «شبندر» در بازار بورس و تالارهای معاملاتی معرفی میشوند. بد نیست بدانید معمولا حرف اول در یک «نماد» نشاندهنده صنعت مربوطه و بخش دوم خلاصهای از نام شرکت است.
بهعنوانمثال تمام شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران که در گروه بانکها، مؤسسات اعتباری و سایر نهادهای پولی فعالیت میکنند نمادشان با حرف «و» شروع میشود.
بازار خارج از بورس(Over The Counter) یک بازار غیرمتمرکز و بدون مکان فیزیکی است که معامله بهطور مستقیم بین دو نفر انجام میشود و قیمت معامله لزوماً بهصورت عمومی منتشر نمیشود. در این بازار قیمتها براساس مذاکره تعیین میشوند و معاملات از طریق شبکههای کامپیوتری، تلفن و ایمیل صورت میگیرد. محصولات معامله شده در بورس باید استاندارد باشند، درحالیکه این محدودیت در بازار خارج از بورس وجود ندارد و طبق قرارداد دو طرف، ویژگیهای مورد معامله مشخص میشود.
منبع: isignal.ir