سلام بچهها 🖐 🖐 امیدوارم حالتون خوب که نه عالی باشه (میدونم آرزوی سختی به نظر میاد خصوصا اگه در حال آمادگی برای کنکور هم باشید).
بدون مقدمهچینی زیاد بگم که قراره تو این پست به عنوان اولین پستم تو ویرگول درباره تجربه خودم از کنکور ارشد مدیریت (با تاکید ویژه روی مدیریت بازرگانی) بگم. کنکوری که در نهایت خدا رو شکر با یک رتبه خوب هم واسم تموم شد. (اینو بگم ۴ اسفند ۱۴۰۲ وقتی از سر جلسه کنکور برگشتم خدا خدا میکردم رتبهام خراب نشده باشه 😄😁 وقتی تو خرداد امسال رتبمو دیدم بالاخره این کابوس تموم شد 😂). از اونجایی که کنکور ارشد مدیریت از اون کنکورهای پرحرف و حدیثه به نظرم اومد این پست میتونه برای خیلیها مفید باشه و یک بخشی از این مسیر پرابهام رو واسشون واضحتر کنه.
خب اول از همه کارنامه منو ببینید که حدود درصدها دستتون بیاد...
اینم از وضعیت رتبههام تو کد ضریبهای مختلف (مدیریت بازرگانی همون کد ضریب اوله):
خب حالا دیگه بریم سراغ اینکه این درصد و رتبهها چجوری بدست اومد...
اینو بگم اول که من تیر ۱۴۰۲ (به طور دقیقتر با توجه به نامه فارغالتحصیلی ۱۵ مرداد ۱۴۰۲) از رشته اقتصاد دانشگاه تهران با معدل ۱۸/۵ تو مقطع لیسانس فارغالتحصیل شدم.
اینکه چرا طبق روال معمول مثل اکثریت کنکور ارشد ۱۴۰۱ رو ندادم و یکسال صبر کردم (با توجه به اینکه من ۸ ترمه تموم میکردم و میتونستم از مهر ۱۴۰۲ برم سر کلاسهای ارشد بشینم) خودش داستان جدایی داره که رفیقای نزدیکم در جریانن و یک پست جداگانه میطلبه خدایی 😄
خلاصه من از شهریور ۱۴۰۲ دیگه به طور جدی شروع کردم به خوندن. از تیر که فارغالتحصیل شدم و حتی قبلترش یک کم خونده بودم (بعضی منابع معروف که جلوتر بهش اشاره میکنم رو یکسال قبلش حتی خریده بودم اما به طور جدی نخونده بودمشون) ولی دیگه از شهریور جدی شد.
به ترتیب میگم:
زبان انگلیسی: من زبانم متوسط رو به بالا بود قبل از اینکه شروع کنم ولی چون روی درصد بالای زبان حساب کرده بودم حسابی روش سرمایهگذاری کردم. ۳ تا جلد کتابهای زبان زیر ذرهبین رو خریدم به علاوه زبان تخصصی آرمان اشراقی. اول از همه هم جلد اول زیر ذرهبین که مختص واژگانه رو شروع کردم. روزی یکی دو دسته زبان میخوندم. در نهایت خیلی هم خوش موقع و اواخر آذر موفق شدم تمومش کنم.
منتهی بچهها من زبان رو بیش از حد ساده گرفتم و زیاد روی ریدینگ و کلمات عمیق نشدم (مثلا جلد سوم زیر ذرهبین که همهاش تستهای واژگان تخصصیه رو دیر شروع کردم. جلوتر میگم اصلا باید تست زدن رو زود شروع کرد هرچی فقط بخونی و زدن تستها رو به تعویق بندازی ضرر میکنی) و سر جلسه کنکور به خاطر منفیهای زیادی که زدم درصدم اومد روی ۲۴٪ . برگردم عقب حتما زبان رو جدیتر میخونم کلمات و ریدینگها و گرامر سطحش تو کنکور ارشد مدیریت اصلا پایین یا حتی متوسط نیست. (اگه این زبان لامصب رو جدیتر گرفته بودم شاید الان رتبه یک بودم 😂😂) خلاصه این زبان تو کنکور ارشد مدیریت مخصوصاً مدیریت بازرگانی تاثیر شگرفی داره بچهها و سعی کنید اصلا دست کمش نگیرید.
در نهایت به این نکته هم اشاره کنم که حتماً سوالات زبان کنکور ارشد مدیریت چند سال اخیر رو ببینید تا یک دید منطقی از سطح سوالات و اینکه اصولا چطور سوالاتی مطرح میشه تو ذهنتون شکل بگیره.
مدیریت از دیدگاه اسلام: طبق معمول کتاب دکتر مقیمی که منبع اصلی این درس هم هست رو خریداری کردم. چاپ ۱۴۰۰ بود. (اینم بگم سر وسواس زیادم که حتما چاپ آخر باشه چون شنیده بودم از ویرایشها زیاد سوال مطرح میشه بعدا تو آبان چاپ ۱۴۰۲ شو سفارش دادم که بعدا دیدم تغییری نکرده بود 🤦🏻♂️).
در کنار کتاب دکتر مقیمی من بانک تست الکترونیکی اسلام آقای یاسر منش (یک فایل PDF) رو هم خریدم که با توجه به اینکه کتاب دکتر مقیمی کتاب مرجعه و تست نداره خیلی مفید بود و هر فصل رو برام خیلی خوب جا مینداخت.
آخر سر تو بهمن ماه کلاس دکتر احسانی تو کافه تدریس رو هم شرکت کردم که با اون کلاس یک بانک تست پرینت شده فیزیکی هم اومد در خونه. اونم مکمل خوبی بود چون ماه آخر هم کتاب رو ۳ دور خونده بودم هم بانک تست آقای منش رو چند بار کامل زده بودم و حسابی نیاز به سوالات جدید داشتم وگرنه خستگی و بیحوصلگی و توهم تسلط تو این درس کار دستم میداد.
ریاضی و آمار: من از تیرماه که به کنکور مدیریت فکر میکردم دو به شک بودم که تستهای ریاضی رو بزنم یا نه (با توجه به اینکه رشته دبیرستانم ریاضی بود و توی لیسانس اقتصاد هم ریاضی عمومی 1 و2 و آمار 1 و 2 رو پاس کرده بودیم با فضای ریاضی غریبه نبودم و حتی دوستش داشتم) ولی خب اگه میخواستم اونا رو بزنم باید حجم زیادی ریاضی عمومی 1 و 2 رو میخوندم که ما تو اقتصاد ترمای اول پاسشون کردیم و دو سه سالی فاصله افتاده بود. یک چند وقتی تا اوایل شهریور با خودم کلنجار رفتم که کتابهای ریاضی عمومی مثل هادی رنجبران و مدرسان رو بگیرم یا نه که در نهایت به این نتیجه رسیدم که با توجه به درصد هدفی که من میخوام (بین 20 تا 40 درصد)، زیاد بودن حجم ریاضی عمومی، زمان نسبتا خوبی که باید برای تسلط روی مباحثش تمرین کنی و تسلط بهتر من روی آمار، همون خوندن آمار منو به چیزی که میخوام میرسونه و کافیه. شاید اگه چیزهای بیشتری از ریاضی عمومی یادم مونده بود حذفش نمیکردم نمیدونم 😑.
در مورد آمار ولی مطمئنتر بودم و از همون اول مصمم بودم که تستهاشو بزنم چون آمار توصیفی و استنباطی (خصوصاً توصیفی) برام نسبت به ریاضی عمومی تا حد قابل توجهی آسونتر بود. تو این درس هم تقریباً همون اشتباه زبان رو مرتکب شدم و خوندنش رو خیلی به تعویق انداختم چون چندبار که خونده بودم فکر میکردم صرفاً یکسری فرموله که باید حفظشون کنم و برم سر تستها (فرمولهایی مثل واریانس و ضریب تغییرات تو آمار توصیفی و فرمولهای توزیعهای مختلف توی آمار استنباطی) ولی خب از چیزی که فکرشو میکردم سنگینتر بود. آبانماه رفتم یک کتاب دستِ دو آمار کنکور ارشد مدیریت خریدم ولی واقعا شاید از حدود فقط 20 درصدش استفاده مفید کردم و اکثرشو نخوندم |=
چیزی که توی آمار بهم خیلی کمک کرد کلاس نکته و تست دکتر شکرزاد توی کافه تدریس بود. یک ماه و نیم آخر خیلی اتفاقی توی پرسش و پاسخ گروه تلگرامی با ایشون آشنا شدم و دیدم جواب سوالات آماری بچهها رو چقدر خوب میدن. اونجا اتفاقا از این هم ناراحت شدم که اگه زودتر باهاش آشنا میشدم کلاس اصلی آمارشون رو برمیداشتم و طبیعتاً درصد آمارم خیلی بهتر میشد ولی تو اواخر دی دیگه وقتی واسه یک کلاس کامل نبود برای همین به ثبتنام کلاس نکته و تست بسنده کردم. درصد قابل توجهی از اون 25 درصد ریاضی و آماری که زدم رو مدیون همین کلاس نکته و تستم.
تئوریهای مدیریت: خب رسیدیم به درسی که به نظر خودم و بعضی از دوستهام از رکنهای مهم رتبه برتر شدنم بود 😉. کسایی که تئوری خوندن تایید میکنند که درصد 60 تئوری مزیت چشمگیری برای شما توی رقابت شدید کنکور ارشد مدیریت به وجود میاره. چون هم درس به شدت حجیمیه! هم سوالاتی که این سالها توی کنکور ارشد ازش طرح میشه به شدت ریزه! هم تعداد سوالاتش کم نیست! یعنی به زبون سادهتر باید روی خط به خط 600 700 صفحه کتاب (شاید هم بیشتر!!) یک تسلط بالای 90 درصدی داشته باشی!! الان دو سه سالی میشه از یک جاهایی سوال میاد آدم نمیدونه وقتی سوال رو میبینه چی باید بگه!! 😑😶
من خودم وقتی تست میزدم سر بعضی از تستها دیوونه میشدم چون هیچ رقمه تو کتم نمیرفت که مثلا فلان تست جوابش گزینه یک میشه 😂. میگفتم بابا این آخه اصلا چه تستیه!! اطلاعات بیشتری لازمه! با چیزهایی که توی صورت تست دادی گزینه دو و سه هم میشن که 😠. خلاصه بگذریم که سر این درس من خیلی حرف دارم...
اول از همه 2 تا مرجع اصلی این درس رو خریدم؛ کتاب دکتر مقیمی (مبانی سازمان و مدیریت) و کتاب دکتر جلیلیان و سیدجوادین. یک کار دیگه هم کردم کتاب تئوری مدرسان شریف رو هم خریدم بعداً که واقعا عین داستان کتاب آمار شد 😐. یعنی یکم که رفتم جلو فهمیدم مدرسان کتاب بدی نیست ولی قطعاً اون 2 تا کتاب معروفتر تو اولویتن! خیلی مفید نبود به نظرم (الان شاید از خودتون بپرسید چرا من تو 3 تا درس علیرغم مشخص بودن منابع مطرح رفتم کتابهای مدرسان رو خریدم! در جوابش باید بگم آمار خدایی من نخوندم ولی اونقدرها هم کتاب بدی نبود و اینکه دوستهام که سال قبلش رتبه برتر ارشد اقتصاد شده بودن تقریبا تمام منابعشون تو کنکور ارشد اقتصاد از مدرسان بود سر همین فکر میکردم کتابهای مدرسان میتونه برای ارشد مدریت هم مفید باشه) از هر دوتا کتاب دکتر مقیمی و دکتر جوادین یکم خوندم و با توجه به اینکه کتاب دکتر جوادین تست هم داشت تصمیم گرفتم برای مدتی با اون برم جلو و بعدش دوباره بیام سراغ کتاب دکتر مقیمی. بانک تست کتاب دکتر جوادین رو هم گرفتم که مفید بود. تقریباً موازی با کتاب دکتر جوادین و بانک تستش، کتاب دکتر مقیمی هم پیش میبردم.
نکته دیگه اینکه من اوایل مهر بانک تست تئوریهای مدیریت آقای یاسر منش رو هم تهیه کردم که اونم خیلی مفید بود. تستهایی که به نظرم مهمتر بودند رو تو فایل PDF هایلایت میکردم تا بتونم دوباره بعداً توی مرورها بیام سراغشون.
دوباره فکر کنم اواخر آبان یا اوایل آذر بود که دیدم آقای یاسر منش توی کانال تلگرام خودش خبر از چاپ کتاب تئوریهای مدیریتش داده. دو به شک بودم که با توجه به اینکه همین الان برای تئوری چندتا منبع دارم این کتاب رو بگیرم یا نه که در نهایت تصمیم گرفتم بخرمش و پشیمون هم نشدم. کتاب خیلی خوبی بود. ترکیبی بود از کتابهای دکتر مقیمی و دکتر جوادین؛ فصلبندی خیلی خوبی داشت که باعث میشد فصلها خیلی سنگین نشن. فصلها هم مطابق با بانک تست بود که اینم خیلی بهم کمک کرد. نکته جالب دیگهای که وجود داره این بود که من اواخر آذر دو دور کتابهای دکتر جوادین و دکتر مقیمی رو تموم کردم و در نتیجه مرور دوباره با کتاب آقای منش یک انگیزه خوبی بهم داد چون مطالب رو با سبک متفاوتی دوباره دوره میکردم. بانک تست هم که کنارش بود و واقعا مفید بود.
برخلاف اکثریت که تمرکزشون رو روی فصول اولیه تئوری مدیریت میزارن (بخش اول کتاب دکتر جوادین) و کار درستی هم میکنند، من دیدم وقت دارم بنابراین کل فصول تئوری رو خوندم و تستهاش هم زدم چندبار.
سر جلسه کنکور من تمام 25 سوال رو یاد داشتم فقط بین 2 گزینه شک میکردم و فکر کنم 21 یا 22 سوال رو جواب دادم (خودم میدونم خیلی زیاد زدم ولی چیکار کنم لامصب آدم طمع میکنه 😂) ولی در نهایت چون غلط قابل توجهی داشتم درصدم شد 60 درصد.
اقتصاد خرد و کلان: من خودم با توجه به اینکه لیسانسم اقتصاد بود اونم تو یک دانشگاه خوب و با معدل خوب خیلی روی درصد بالای این درس حساب کرده بودم. گفتم دیگه کمِ کم شصت هفتاد درصد اگر هم آسون بود بالای 90 میزنم. خصوصاً که سوالات و درصدهای بچههای سالهای قبل رو هم چندبار چک کردم.
ولی خوشبختانه شانس به ما رو کرد و دوستان تصمیم گرفتند اقتصاد سختترین و غیرمنتظرهترین درس کنکور ارشد مدیریت 1402 باشه 🙂. هیچوقت تو زندگیم اینقدر احساس خوشبختی نکرده بودم 😀.
برای اقتصاد من کتابهای دکتر نظری (اقتصاد خرد و کلان) رو چندبار خوندم علاوه بر اون تو کلاس نکته و تست آقای علی عربی کافه تدریس هم شرکت کردم که دیگه بر خودم حجت تمام کرده باشم!! هنوز صحبتهای آقای عربی سر کلاسها که موقع حل تستها میگفت: «اقتصاد چی داره که اینقدر ازش میترسید؟ بچهها این دیگه آخرشه!! از این سختتر دیگه چی میخوان بدن؟ خیالتون راحت باشه!» تو گوشمه! (آقای عربی هرجا هستی از راه دور میگم خیلی دوست داریم 😂😂 کلاست واقعا مفید بود و دمت هم گرم 👌 از ما به دل نگیر! مشکل از طراحای کنکور بود) خدایی هم راضی بودم از کلاس ولی خب طراحان کنکور نشون دادن بابا اصلاً سختتر چیه؟ میتونن جوری سوال بدن لیسانس اقتصاد مملکت اونم تو دانشگاه تهران با معدل 18 اقتصاد رو 35 بزنه 😂😂.
بازاریابی: اول از همه بگم که این درس یکی از دروس مورد علاقم تو فرایند مطالعه برای کنکور بود و به نظرم باید جزو علایق افرادی که دنبال ادامه تحصیل تو رشته مدیریت بازرگانی هستند هم باشه چون بعدا تو مقطع ارشد خیلی باهاش کار دارید. منبع اصلیم کتاب بازاریابی آقای یاسر منش انتشارات نگاه دانش بود. در کنارش از فایل PDF بانک تست ایشون هم استفاده کردم. کتاب بازاریابی دکتر جلیلیان و کتاب بانک تستش هم داشتم ولی به نظرم یک مشکلی که کتابهای دکتر جلیلیان داشت بحث پوشش ندادن یکسری از سرفصلهای مهم بود که اتفاقا سهم مهمی تو تستهای بازاریابی چند سال اخیر داشتند. سادهتر بخوام بگم طراحها این سالها از سرفصلهایی سوال میدن که توی کتاب دکتر جلیلیان یا بهشون اصلا پرداخته نشده یا کم پرداخته شده و اگه تنها منبع شما برای بازاریابی کتاب دکتر جلیلیان باشه (حداقل با سبک طراحی سوال این دو سه سال اخیر) خیلی نمیتونید روی درصدهای بالا تو بازاریابی حساب کنید. (حداقل من اینطوری حس کردم)
یک ماه آخر من از کلاس نکته و تست بازاریابی دکتر مدرسی که کافه تدریس به صورت آنلاین برگزار میکرد هم استفاده کردم که ترکیب این کلاس نهچندان طولانی با بانک تستی که همراه با خود کلاس ارائه میشد تا حد خوبی کمکم کرد مطالب تو ذهنم جمعبندی بشه (چیزی که توی اکثر درسها برای ماه پایانی خیلی ضروریه حالا جلوتر در موردش توضیح میدم)
تحقیق در عملیات: برای این درس اوایل میخواستم برنامهریزی کنم و حتی یکماه آخر با وجود ریسک خیلی زیادی که داشت میخواستم یک جاهاییش رو بخونم و خلاصه سفید نذارمش اما در نهایت چقدر خوب شد که تایمش رو گذاشتم برای بقیه درسها (دقت کنید این قضیه امسال و برای من جواب داد شاید تو سالهای آینده یا برای تعدادی از شماها صدق نکنه!) چون به عینه دیدم که حسین امینی (یکی از دوستام که در نهایت رتبه 13 بازرگانی شد) این درس رو جدی خوند ولی تو کنکور نتونست به اون درصدی که تو ذهنش داشت برسه. مثل اینکه امسال خیلی سوالات سخت و چالشی براش طراحی کرده بودند.
2 - مرور و اگه حس کردی لازمه خلاصهبرداری: ببینید دوست من! با همدیگه تعارف که نداریم (امیدوارم حالا که تا اینجای مقاله اومدی منو واقعا مثل دوست خودت صمیمی ببینی) کنکور مدیریت یک کنکور تقریبا حفظیه! یعنی سهم درسهایی که تو باید حفظ کنی به نسبت سهم درسهایی که تحلیلی - ریاضیاتی هستند خیلی بزرگتره. پس ازت یک خواهشی دارم رفیق: مرور رو اصلا سرسری نگیر! درس خوندن بدون مرور بهت توهم یادگیری میده! تو همینطور پشت سر هم تئوری مدیریت میخونی، اسلام میخونی، بازاریابی میخونی تستاش هم پشت سرش میزنی، درصدهای خوبی هم میزنی حسابی کیف میکنی میری جلو میری جلو ولی ماههای آخر وقتی برگشتی که دوباره تست بزنی تازه میفهمی ای دل غافل! من چقدر مطلب دارم که فکر میکردم مسلطم ولی الان یادم نمیاد! اصطلاحاً من چقدر کمتسلطی دارم! (این کلمه کمتسلطی رو اولین بار از مشاور محبوبم که توی رتبه کنکور کارشناسیم هم خیلی گردنم حق داره، آقای علیرضا افشار شنیدم) حالا شرایط چطوریه؟ وقت کمی برات مونده! حسابی به روز برگزاری کنکور نزدیک شدی. در نتیجه استرست حسابی میره بالا. اتفاقی که دقیقاً برای خود من افتاد و به یک مکافاتی جمعش کردم وگرنه الان معلوم نبود رتبهام چند شده بود. تو برای اینکه استرس ماههای پایانی منو تجربه نکنی یادت باشه " مرور! مرور! مرور!" هر سرفصلی که خوندی و بعدش تستهاشو زدی بعدش تاریخ برای مرورش هم حتما تعیین کن وگرنه مطمئن باش این محتوایی که خوندی زودتر از چیزی که فکرشو بکنی یادت میره و دوباره باید از اول برای تسلط بهش زمان صرف کنی.
3 - تستها رو زود ببین: سعی کن برای بیشتر درسها (خصوصاً درسای حفظی) بلافاصله بعد از مطالعه یا حتی گاهی اوقات قبلش، تستها رو ببینی و بررسی کنی. اگه بخوام درباره مزیتهای این کار براتون بنویسم باید به خیلی نکات اشاره کنم ولی دید دادن بهتون موقع مطالعه و تمرکز بیشتر روی جاهای مهمتر تقریباً مهمترینهاشه. تستهارو نذارید بعد از چند دور روخوانی تازه برید سراغشون؛ اتلاف وقت زیادی براتون به جا میذاره.
4 - تو شروع اگه دارید از تابستون یا اوایل پاییز شروع میکنید خیلی به خودتون فشار نیارید: حقیقتی که خیلیا فراموشش میکنند اینه که مسیر کنکور یک مسیر کوتاه نیست و درست مثل مسابقه دو اگه اوایل مسیر به خودتون بیش از اندازه فشار بیارید، احتمال اینکه آخرای مسیر کم بیارید خیلی زیاد میشه. خصوصا که تو نکته بعدی گفتم روزهای آخر چقدر مهمه و روی رتبه شما تأثیر میذاره. پس نرم شروع کنید چون آخرای مسیر باید با تمام قوا تلاش کنید.
5 - مرورهای آخر و جمعبندی خیلی مهمه: خیلی اوقات درصدی که در نهایت تو کنکور تو درسهای مختلف میزنید خیلی بستگی به آخرین مرورهاتون داره. یعنی کامل میتونم بگم تمام مطالعه شما در طول زمان کنکور یک طرف! این جمعبندیهای آخر هم یک طرف! پس واسه مرور درسها حواستون رو کامل جمع کنید که حجم زیاد مطالعهای که واسه اون درس کردید باد هوا نشه و به حق خودتون برسید.
6 - نشانهگذاری یکسری از تستها: یاد بگیرید تستهای سخت یا نکتهدار رو حتما برای خودتون هایلایت کنید که تو زمان مرور و مخصوصا تو دوران جمعبندی برید سراغشون. این تستها رو حتما چندبار بزنید و اصلا به یکبار اکتفا نکنید.
خب بچهها اینم از تجربیات من از کنکور ارشد مدیریت؛ امیدوارم براتون مفید باشه. حرف زیاد بود ولی سعی کردم تا حد امکان خلاصهشون کنم و مقاله طولانی نشه. دمتون گرم.