شعر زیر مفهومی هست و منظور اصلی شعر دین های الهی نیست ، بلکه دین هایی که انسان ها آن را ساختن.
توجه داشته باشید که داخل شعر اسم ادیان الهی هم آمده اما منظور اصلی این نیست.
این شعر تقلیدی از مثنوی معنوی هست ==> مولانا برای افرادی که نسبت به او و کار هایی که در طول زندگی انجام داده سخنی دارند این بیت را گفته:
گر شدی عطشان بحر معنوی فرجه ای کن در جزیره مثنوی
شعری که برای دین های سروده شده:
اﺯ ﭘﺪﺭ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺭﻭﺯﻯ یک ﭘﺴﺮ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ دین ها ﻛﺪﺍﻡ ﺍﺳﺖ ﺍﻯ ﭘﺪﺭ؟
ﮔﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺩﯾﻦ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻫﯿﭻ ﻛﺎﺭ ﭘﯿﺶ ﻣﻦ دین ها ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ
ﭼﻮﻧﻜﻪ پی ﺑﺮﺩﯾﻢ به ﻫﺮ ﺩﯾﻦ ﺟﺪﯾﺪ
ﺍﺧﺘﻼفها ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺁﻣﺪ ﭘﺪﯾﺪ
ﻛﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﻰ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺷﺪ جنگ های ﻣﺬﻫﺒﻰ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﺷﺪ
ﺧﻮﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﯿﻦ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ ﺩﯾﻦ
ﻧﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻢ ﻧﻪ ﺗﺮﺳﺎ ﻧﻪ یهود ﺳﺮ ﺑﻪ ﺣﻜﻢ ﻋﻘﻞ ﻣﻰ ﺁﺭﻡ ﻓﺮﻭﺩ
ﻋﻘﻞ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﻛﻪ ﻋﯿﺶ ﺑﯿﻜﺮﺍﻥ ﻫﺴﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﺰﯾﺴﺘﻰ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ
ﺩﯾﻦ ﻭﻟﻰ ﮔﻮﯾﺪ ﻛﻪ ﺧﻮﻥ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﮔﺮ ﺑﺮﯾﺰﻯ، ﺍﺟﺮ ﺩﺍﺭﻯ ﺑﯿﻜﺮﺍﻥ
ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻧﺪﯾﺸﺎﻥ ﻫﻢ ﺁﺧﺮ،ﺁدمند ﺩﯾﻦ ﭼﺮﺍ ﮔﻮﯾﺪ ﻛﻪ ﻣﻬﺪﻭﺭﺍﻟﺪﻡ ﺍﻧﺪ؟
ﻣﻦ ﺑﺪﯾﻦ ﻋﻠﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺩﯾﻦ ﻭ ﻛﯿﺶ ﺗﺎ ﻧﺮﯾﺰﻡ ﺧﻮﻥ ﻫﻤﻨﻮﻋﺎﻥ ﺧﻮﯾﺶ
هان ﺗﻮ ﻫﻢ ﻓﺮﺯﻧﺪ،ﺗﻨﻬﺎ ﺍﺯ “ﺧِﺮﺩ” ﭘﯿﺮﻭﻯ ﻛﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﯿﻨﻮﯾَﺖ ﺑﺮﺩ
ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﯿﻦ ﺩﻭﺳﺘﻰ ﻛﻦ، ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩینست ﺍین
مینو =بهشت
_این شعر از مولانا نیست_ اما کپی برداری واین بیتها تقلیدی است از حکایتهای مثنوی معنوی و بر همان ▪︎وزن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن▪︎
@amahdi02z