من مهدیهام که تو تیم تکراسا گرافیک دیزاینرم و این اولین پست ویرگول منه. تا همین چند وقت پیشها (نه خیلی دور) این سوال رو منم داشتم و حس میکنم خیلی از افراد تازه کار و علاقهمند هم داشته باشند. دیروز خیلی اتفاقی داشتم تو مدیوم درباره تصویرسازی مقاله میخوندم که یک مقاله در این خصوص دیدم و گفتم که این مطلب میتونه اولین پست من تو ویرگول باشه. تو این مقاله، نویسنده تجربههای خودش رو برای شروع تصویرسازی تو سه بخش گفته پس اگه دلتون میخواد بدونین تصویرسازی رو از کجا شروع کنین و به این حوزه علاقهمندین خوندن این مقاله قطعا کمکتون میکنه. تو این مقاله نویسنده میاد جواب سوال "از کجا شروع کنم" رو سه بخش میکنه که من در این پست بخش اول رو براتون آماده کردم و سعی میکنم تو هفتههای بعد بخشهای بعدی رو هم آماده کنم. اینم از سه بخش:
همیشه شروع هر چیزی سخته. من زمانی که تصویرسازی رو شروع کردم خیلی با اون درگیر بودم و خیلی اشتباهات زیادی هم کردم. خودم هم چند تا کلاس تصویرسازی رفتم که بعدا ازش براتون صحبت میکنم. حالا بریم سراغ بخش اول مقاله:
درک اصول اولیه مثل ترکیببندی، نظریه رنگ و شکل و فرم در کمک به ایجاد تصویرسازیهای جذابتر، خیلی مهمتر از داشتن پیشرفتهترین نرمافزار و پیگیری جدیدترین ترندها عمل خواهد کرد. یادگیری اصول اولیه میتونه در ابتدا خستهکننده باشه، اما انجام این کار شما رو برای ایجاد تصاویر پیچیدهتر (در کنار پیشرفت مهارتهای شما) آماده میکنه.
در اینجا چند کتاب رو پیشنهاد میکنم (فایل pdf این کتاب ها رو که به زبان اصلی هستن در کانال تلگرامم گذاشتم).
مولی بنگ که برنده جایزه تصویرسازی کتاب کودکه، در کتابش در مورد تغییرات نامحسوس و ظریف (چه در رنگ، چه در شکل و یا مقیاس) و اثر این تغییر بر کل تصویرسازی صحبت میکنه. کتابش کتاب کوتاهیه اما به شما دیدی عمیق میده و ترکیببندی رو هم یاد میگیرین.
یوهانس ایتن یکی از پیشروها درزمینهی ساخت ترکیبات رنگی بود. تو کتابش تحلیلهای جزئی بر روی رابطه رنگها میکنه.
خوندن این کتاب بهخصوص به تازهکارها خیلی توصیه می شه. این کتاب مردم رو تشویق میکنه که اشیا رو مجموعهای از شکلها ببینن (بهجای دریافت مفهومیای که خودمون از اشیا داریم که چه شکلی هستن).
اینکه گذروندن کلاسهای طراحی برای یادگیری تصویرسازی ضروریه یا نه هنوز جای بحث داره؛ اما بعضی از مردم فکر میکنن که این کلاسها پایه و اساس خوبی برای توسعه مهارتهاشونه و برخی هم معتقدن که مهارتهای طراحی با گذروندن دورههای آنلاین هم تقویت میشه.
من معتقدم که رفتن به کلاس طراحی یک گام ضرروی برای یادگیری تصویرسازیه چون دستتون رو برای بهتر کشیدن اون چیزی که تو ذهنتونه تمرین میده. بااینکه رفتن به کلاس طراحی بهصورت حضوری شاید در وهله اول سخت به نظر بیاد اما درک قواعد بهصورت حسی به شما کمک میکنه که محدودیتهای طراحی سنتی رو متوجه شوید و در تصویرسازیهای خودتون این محدودیتها رو کنار بذارین.
مهمترین مزیت کلاس رفتن اینه که شما میتونین از یک مربی یا معلم یاد بگیرین. این سرعت پیشرفت شما رو بیشتر میکنه چون مربیان نهتنها به شما میگن که بهعنوان یک تازهکار بر چه چیزی تمرکز کنید بلکه به شما بازخوردی از کارتون هم برای پیشرفتتون میدن؛ و خب این خیلی کارآمد تره نسبت به خودآموزی.
من تو دانشگاه کلاس طراحی داشتم و ما هر روز مجبور بودیم که 3 صفحه طرح بزنیم. طرحمون قرار نبود خیلی عالی باشه و صرفاً این مهم بود که ما عادت به طراحی در روز کنیم.
استاد ما میگفت طراحی یک مهارت حرکتیه و برای پیشرفت نیاز به تمرین مداوم دارین. هر چی بیشتر تمرین کنین بیشتر نتیجه میگیرین.
طراحی معمولاً به شما کمک میکنه که بفهمین چی دوست دارین بکشین و چه سبکهایی رو تمایل دارین ادامه بدین. اگر شما دنبال شاغل شدن تو زمینه تصویرسازی هستین، این خیلی کمکتون میکنه. اینجوری آثار شما هویتمند تر هستن و سبک خودتون رو دارن و تفکر و بینش شما رو هم نشون میدن.
من معمولاً قبل از خواب یک ساعت طراحی میکنم چون تو این زمان ذهنم آزاد تره و با آرامش این کار رو انجام میدم. داشتن یک ذهن آروم کمک میکنه که بتونم اتفاقات طول روز رو به تصویر در بیارم.
یکی از اساتید ما در طول کلاس همیشه تأکید میکرد که اگر می خواهین همهچیز رو خیلی خوب طراحی کنین باید روزی 20 تا دست بکشین.
دستها سختترین چیز برای طراحی هستن چون به لحاظ هندسی خیلی پیچیده هستن و از ماهیچهها و استخوانهای زیادی ساختهشدن. علاوه بر این، دستها مدلهای مختلفی میتونن بشن. برای همین کافی نیست که شما تو کشیدن دست، تو یکی دو پوزیشن حرفهای باشین، شما باید بتونین دست رو تو حالات و زوایای مختلف بکشین.
می دونم که کشیدن دستها احتمالاً خیلی سخت باشه اما میشه اون ها رو به شکلهای سادهتری درآورد. مثلاً انگشتها رو میشه به شکل مستطیل کشید و مثلاً کف دست رو میشه مثل یک 5 ضلعی کشید.
طراحی از دست بهطور زنده بهمراتب بهتر از طراحی از روی عکسه! چون با این کار شما چشمهاتون رو تمرین میدین که نسبت به فواصل و اندازهها و روابط حساستر باشن.
شما میتونین برای کشیدن دست زنده از دستهای خودتون بهعنوان مرجع استفاده کنین. من بهتون پیشنهاد میکنم که طرحاتون از دستهایی که کشیدین رو نگه دارین و روش شماره و تاریخ بزنین، اینجوری میتونین پیشرفتتون رو هم ببینین.
طراحی مهارتیه که با تمرین فردی میشه یاد گرفتش و توش پیشرفت کرد.
خیلی از مردم فکر میکنن که هیچوقت نمیتونن خوب طراحی کنن چون استعدادی توش ندارن. طراحی خوب شاید تو بعضی آدمها بهصورت طبیعی وجود داشته باشه اما یادتون باشه که اینها دلیل بر این نمیشه که شما نتونین مهارتی رو تو خودتون رشد بدین و بهبود ببخشین.
هرچه بیشتر تمرین کنین بهتر نقاط ضعفتون رو متوجه میشین. شاید شما یک نتیجه سریع نگیرین اما با گذشت زمان متوجه پیشرفت تدریجی خودتون میشین.
با تکنیکهای مناسب طراحی شما میتونین خیلی دقیق ایدهای که دارین رو پیاده کنین و مردم رو تو دنیای تصویرسازی خودتون غرق کنین. بهترین تصویرسازیها اونایین که میتونن داستانها رو خیلی جذاب تعریف کنن؛ اما شما چجوری میتونین یک داستان رو تعریف کنین و ندونین که چجوری اون رو طراحی کنین؟ در قسمت دوم این مقاله انواع راههای غلبه بر چیزهایی که جلوی خلاقیت شما رو میگیره میگم و راههای الهام بخش برای اینکه بتونین طراحی کنین!!! برای خوندن این مقاله اینجا کلیلک کنین.
راسی من یک پیج اینستاگرامم دارم که تصویرسازیام رو توش میذارم. حتما چک کنین :)