تو پست اول از این مقاله اومدیم شروع تصویرسازی رو سه بخش کردیم و بخش اول یعنی «چگونه طراحی کنیم» رو به‌طور مفصل دربارش صحبت کردیم. حالا بریم برای بخش دوم یعنی «چه چیزی طراحی کنیم؟»
تو بخش اول گفتم که شما باید روی مهارت تصویرسازیتون کار کنین اما بعضی وقت‌ها شما مهارت رو دارین اما نمی‌دونین که چی بکشید؟! شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشه که برای پیدا کردن ایده جدید، کلی به ذهنتون فشار میارین اما انگار ذهنتون یک صفحه خالیه!
وقتی ما نتونیم یه منبع الهام بخش برای خلاقیت خودمون پیدا کنیم انگار که ذهن و خلاقیتمون قفل شده! این ممکنه برا خیلی‌ها اتفاق بیفته از تازه‌کار تا حرفه‌ای! وقتی این اتفاق براتون میفته احتمالاً خیلی حس بدی دارین و دلسرد می‌شین؛ اما راه‌هایی وجود داره که بتونین به این قفل شدنه، غلبه کنین و در نهایت چیزی که می‌خواین رو طراحی کنین.
استیو جابز میگه «خلاقیت در واقع ارتباط دادن چیزهای مختلف به هم است. وقتی از افراد خلاق می‌پرسین که چجوری کاری رو انجام دادن، احساس گناه می‌کنن چون واقعاً کاری نکردن، اون‌ها صرفاً یک چیزهایی رو دیدن»
خیلی‌ها دلشون می‌خواد که تصور کنن افرادی که ایده‌های خیلی جالبی میدن به طور ذاتی خلاقند؛ اما در واقعیت، چیزی که واقعاً این افراد رو خلاق می‌کنه اینه که اون‌ها تعداد زیادی از ایده‌ها رو با هم ارتباط میدن و ترکیب می‌کنن.
این کار رو چجوری انجام بدیم؟
یکی از بهترین راه‌ها برای پیدا کردن ایده جدید برای تصویرسازها، مطالعه دائمی کارهای مختلف از هنرمندان و طراحان در دوره‌های زمانی مختلف، ژانرها و سبک هاست. خودتون رو محدود به مطالعه یک سبک یا یک رشته نکنین. بهتره که ایده‌هاتون رو از زمینه‌ها و رشته‌های مختلف مثل طراحی گرافیک، معماری، هنرهای زیبا و موارد مشابه اینچنینی بگیرین.
وقتی رشته‌ها و سبک‌های مختلف رو می‌بینین شما دید وسیع‌تری از اینکه مردم، جهان رو به صورت‌های مختلفی درک می‌کنن و راه‌حل‌های مختلفی هم برای مشکلاتشون دارند، پیدا می‌کنین. علاوه بر این فهرستی بی پایان از ایده‌ها برای خودتون تهیه می‌کنین.
سه چیز رو موقع مطالعه آثار هنرمندان و طراحان بهتون پیشنهاد می‌کنم:
این کار به شما کمک می‌کنه تا بتونید سبک‌های مختلف و حرکات هنری رو با طراحیتون ترکیب کنین.
یک وبسایت مفید برای این کار The Art Story هست. تو این سایت می‌تونین لیست ایده‌های کلیدی هر حرکت هنری در تاریخ و همچنین آثار قابل توجه هر دوره زمانی رو ببینین.
برای مطالعه آفلاین، یک مجموعه بسیار خوب به نام Taschen که کتاب‌های هنری رو با معرفی هنرمند و طراحی‌های او به اشتراک میذاره رو می‌تونم بهتون پیشنهاد بدم.
این یک راه خیلی خوب برای به روز موندن در زمینه هنر و طراحی هست. (بعداً در یک پست دیگه افرادی که تو حوزه تصویرسازی به‌طور حرفه‌ای کار می‌کنن و خودم دوستشون دارم رو بهتون معرفی می‌کنم)
برای اینکه مطالعه آثار هنرمندان براتون مفیدتر باشه، شما نیاز دارین که اون‌ها رو آنالیز کنین و صرف نگاه کردن به اون کارها در طول روز کافی نیست. باید از خودتون سؤال کنین. بعضی از سؤالاتی که می‌تونین از خودتون بپرسین رو براتون آوردم:
برای اینکه دانش خودتون رو بیشتر کنین می‌تونین حتی درباره پیشینه اون هنرمند یا طراح هم تحقیق کنین.
فقط به این دلیل که شما تصویرساز هستین، قرار نیست محدود به فعالیت‌های هنری بشین. با تجربه‌های مختلف (ترجیحاً اون‌هایی که شما رو از محدوده امن خودتون خارج می‌کنه) خودتون رو به چالش بکشین.
راحت‌ترین راه برای این کار اینه که شما یک کاری متفاوت از کارهای روزمره‌تون انجام بدین. مثلاً، می‌تونین یک روز تموم وعده‌های غذاییتون رو با 6 ماده اولیه درست کنین یا مثلاً از راه متفاوتی به خونتون برین یا با آدم‌هایی که دیدی متفاوت نسبت به شما دارند سفر کنید.
ممکنه موقع انجام دادن بعضی از این کارها اولش یکم مضطرب شین و احساس خوبی نداشته باشین اما در عوض شما تجربه‌های بیشتر و جدیدتری کسب می‌کنین و داستان‌های جالبی رو می‌بینین و می‌شنوین و ذهنتون رو پر از تصاویر می‌کنین تا بتونین طراحی کنین.
گاهی اوقات بهترین ایده‌ها، زمانی که انتظارش رو ندارین به ذهنتون میاد. ممکنه تو ترافیک باشین یا با دوستتون مشغول صحبت باشین و یک دفعه ایده‌ای به ذهنتون برسه. همه ما سخت مشغول زندگی هستیم و ممکنه این ایده‌ها رو نادیده بگیریم و بعدتر فراموششون کنیم.
تصویرسازها باید به این موضوع خیلی توجه کنن چون هر ایده یک فرصت برای ارتباط دادن با ایده یا تصویر دیگه‌ای هست. هرچی ایده‌های بیشتری تولید کنین ارتباطات (بین ایده‌ها) بیشتری هم تولید می‌کنین.
احتمالاً خیلی سخت باشه که همه ایده‌ها رو به حافظه‌تون بسپارین، اما اگر اون‌ها رو در دفتری بنویسین دیگه فراموشتون نمی‌شه. (می‌تونین از نوت گوشیتون یا برنامه‌های مختلف مثل اورنوت و اینا هم استفاده کنین).
ما از تجربیات خودمون چیزی یاد نمی‌گیریم، مگر اینکه اون‌ها رو بررسی کنیم. با فکر کردن به تجربیاتمون، نه تنها خود آگاه‌تر می‌شیم، بلکه درک عمیق‌تری هم نسبت به تجربیاتمون پیدا می‌کنیم. کسی چه می‌دونه؟ شاید یک روزی، از جایی که قبلاً نادیده گرفته بودین کسب درآمد کنین. بیاین با یک مثال بریم جلو:
شما تازه از سفر برگشتین و از قضا به ساحل هم رفته بودین. می‌تونین از خودتون بپرسین که:
وقتی ما در رابطه با تجربیات جدیدمون کنجکاوتر و پرسشگرتر می‌شیم چیزهای جدیدتری هم یاد می‌گیریم و در واقع با ذهن خودمون ارتباط بهتر و بیشتری برقرار می‌کنیم.
امیدوارم که در این بخش تونسته باشین راه‌های غلبه بر خلاقیتتون رو پیدا کنین و هر چیزی که می‌خواین به‌عنوان تصویرساز طراحی کنین رو طراحی کنین.
حالا که اصول طراحی و نکاتی برای تعیین اینکه دوست دارین چه چیزی ترسیم کنین رو یاد گرفتین، وقتشه که اون رو عملی کنین. در بخش ۳ نکاتی درباره چگونگی عرضه کارتون و کسب تجربه بیشتر به‌عنوان تصویرساز رو میگم.برای خوندن این مقاله اینجا کلیلک کنین.
