🔴این نوشته خطر اسپویل داره!
🔴حتی اگر این سریال رو ندیدید، بازم خوندن این نوشته میتونه واستون مفید باشه!
با به پایان رسیدن قسمت آخر فصل سوم زخم کاری و سکانس آخری که تقریبا اکثر مخاطبارو شوکه کرد، تصمیم گرفتم بیام و راجبش بنویسم. از قبل ذهنم درگیر این بود که آدمی که تا دیروز زیر سلطه یه نفر بوده چی میشه که یهو دیگه نمیخواد کسی کنترلش کنه، انگار تا دیروز خواب بوده و بعد از کلی زمان بیدار شده و تازه به آگاهی رسیده.
برداشت آزاد
شخصیت سمیرا کاملا نماد زنی هستش که تمایل به سلطه گری و کنترل گری رو روی اشخاص داره، خصوصا افراد درجه یک زندگیش. این شخص همیشه تمایل داره که توی همه موارد نظرش توسط بقیه پذیرفته شه چون فقط به منافع خودش فکر میکنه نه چیز دیگه ای، و اصلا بخاطر همینه که روی کنترل گری میاره.
اگر این سریال رو دنبال کرده باشید و دیالوگ هاشو یادتون باشه، این دیالوگ توی این مدت زیاد گفته شد:
مالک، تو بدون من هیچی نیستی!
وقتی سمیرا سلطه گریش نسبت به مالک پذیرفته نمیشه، به رفتاری مثل تحقیر کردن با حرف یا کتک روی میاره (اینو توی رفتارش با میثم هم دیدیم🫠). سمیرای سلطه گر تا زمانی که قدرت کنترل روی اشخاص داشته باشه با اون ها خوش رفتاره! معمولا این جور آدما سعی میکنن حس ناتوانی رو به آدم بدن تا شخص هیچ وقت نتونه مستقل بشه.
مالک معمولا فردی با اعتماد به نفس پایین، مضطرب اما در عین حال باهوشه! اینو از فصل اول تا به اینجا خیلی خوب به مخاطب نشون داد. کسی که توسط دو نفر درحال کنترل شدن بود، حاج عموی خدابیامرز و زنش سمیرا.
توی فصل یک دیدیم که سلطه زنش رو به سلطه حاج عامو ترجیح داد و ماجرای دعوا با ریزآبادی ها شروع شد که خب کاری نداریم بهش...
توی اکثر سکانس ها دیدیم که مالک از اضطراب شدید در موقعیت های مختلف رنج میبره که انگار این اضطراب از ترسش ناشی میشه.نکته مثبت اینه که مالک جلوی بقیه همیشه خودشو قدرتنمد نشون داده و اون قیافه مضطرب رو بجز سمیرا کس دیگه ای ندیده(اگه اشتباه میکنم شما بگید).
واسه همین معمولا کم پیش میاد شخصی مثل مالک که اضطراب و اعتماد به نفس پایین داره، واسه جنس مخالف جذابیت داشته باشه(این حرف سنده💯). اینکه شما میبینی منصوره (توی فصل یک)، سیما، پانی، کیمیا به یکباره جذب این آدم شدن، یکم نمیگنجه واقعاااا.
مگه اینکه بخاطر هوشش باشه که ۴ تا از شخصیت های زن سریال درگیر خودش کرده(شاید سمیرا و سیما و پانی و کیمیا جذب سیگار کشیدنش یا تیپش میشدن😂)
اما بنظرم نکته ای که مالک رو واسه مخاطب جذاب میکنه شجاع بودنشه، یعنی حتی وقتی از چیزی میترسه یا استرسشو داره، سعی میکنه خودشو کنترل کنه و کارو انجام بده!
مالک واسه اینکه به هدفش برسه از هرکسی استفاده میکنه(طرز فکر هدف وسیله رو توجیه میکنه)
در و تخته جور میشه!
شاید باورتون نشه ولی به طرز عجیب این دونوع شخصیت باهم جور میشن. مشخصا کسی که نمیتونه واسه خودش تصمیم بگیره در نهایت دیگران براش تصمیم میگیرن(مثل مالک که حتی ازدواج با سمیرا تصمیم خودش نبود!)
و دقیقا اون طرف ماجرا شخص سلطه گری مثل سمیرا نیاز به کسی داره که بتونه روش کنترل داشته و بهش قدرت تصمیم گیری بده. اینجاست که میگن طرف قشنگ سوار فلانی شده!!!
آستانه تحمل فرد سلطه پذیر مثل مالک یه حد مشخصی داره. توی سکانس آخر و کتک زدن سمیرا توسط مالک نشون دهنده خشم پنهانی بود که چندین سال توی وجود مالک جا خوش کرده بود و همش یه جا تخلیه شد.
در متد طرحواره، شخصی که طرحواره اطاعت داره یه هیجان تکرار شونده توی هر موقعیتی واسش به وجود میاد و اون خشمه. خشمی که از ترسش نمیتونه بروز بده پس پنهانش میکنه یعنی خشم پنهانی(البته گاهی اوقات بخشی از این خشم به شکل دیگه ای تخلیه میشه). اما این خشم پنهانی تا ابد نمیتونه پنهان بمونه. دقیقا مثل خورشیدی که بالاخره یه روز از پشت ابر در میاد
واسه اینکه راحت تر درکش کنین یه نگاه به اطرافیانتون بندازید، قطعا میتونید مثالی پیدا کنید که یه شخص سلطه جو با یه شخص سلطه پذیر جفت شدن. حالا میتونه توی دوستی، رابطه عاطفی یا حتی داخل محیط کار باشه.
خب این اولین نوشته من بود. خوشحال میشم نظرتو بهم بگی و اگه با جاییش حال کردی یا حال نکردی اونم بگی😂