اگر شما هم گاهی، دغدغه های زیادی در ذهن دارید و انقدر فکرتان مشغول است، که آرزو میکنید کاش بشود دکمه خاموش مغز را فشار داد؛ و یا در زندگی به دنبال هدفی بزرگ هستید، و برای رسیدن به موفقیت و شادی تلاش میکنید کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغهها، نوشته مارک منسن را پیشنهاد میکنیم. در ادامه متن، با هم به بررسی کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغهها و معرفی نویسنده کتاب؛ مارک منسن میپردازیم.
درباره نویسنده
مارک منسن(MARK MANSON) متولد سال 1984 میلادی(۳۸ سال) در آمریکا است. او قبل از این که نوشتن در وبلاگ شخصی خود را شروع کند یک موزیسین ناموفق بود. در سال 2007 از دانشگاه بوستون در رشته روابط بینالملل و تجارت(International Relations and Business) فارقالتحصیل شد. او تنها به مدت سه هفته در یک بانک سرمایهگزاری کار کرد و ناگهان آن شغل را ترک کرد، چون توسط مدیرش سرزنش شد که در محل کار زیاد کتاب میخواند و تمرکزی روی کارش ندارد. به گفتهی مارک این تنها شغل واقعی او بوده است.
در سال ۲۰۰۸ شغل آنلاین خود را که نویسنده وبلاگ بود آغاز کرد و در سال ۲۰۰۹ به بیش از ۵۰ کشور در دنیا سفر کرد و به واسطه این سفر ها توانست به سه زبان دیگر مسلط شود و نیز همسر آینده خود را ملاقات کند. وبلاگ شخصی مارک روز به روز معروفتر شد و این انگیزه مارک برای توسعه کسبوکارش و نوشتن کتابهای: مدل ها، عشق کافی نیست، همه چیز به فنا رفته، هنر ظریف رهایی از دغدغهها و کتاب ویل(Will Smith) شد. در حال حاضر بیش از 15 میلیون نفر در سال از سایت او بازدید میکنند؛ و کتابهایش در سراسر دنیا بیش از 14 میلیون کپی فروش داشته و به ۶۵ زبان مختلف ترجمه شده است. خب این موفقیت بسیار بزرگی است! البته ناگفته نماند بعد از دیدن ویدئو سخنرانیهای مارک ممکن است از ادبیات آقای نویسنده تعجب کنید اما از حق نگذریم اگر ادبیات او را نادیده بگیریم مطالب بسیار مفیدی در کتاب ها و کارگاههایش گفته میشود که ارزش خواندن و شنیدن دارند. ساندی تایمز(SUNDAY TIMES) توصیف جالبی از او گفته است: او شبیه یک آدم ناهوشیار است که وقت زیادی را در قسمت فلسفی کتابخانه گذرانده است!
درباره کتاب هنر ظریف بیخیالی
در درجه اول باید بدانید که این کتاب برخلاف اسمش، نمیخواهد شما دغدغههایتان را رها کنید، بلکه از شما میخواهد مشکلاتتان را بپذیرید و تمام قد برای حل آنها تلاش کنید؛ چون فقط در اینصورت میشود احساس شادی در دراز مدت را تجربه کرد. البته که کاملا درست گفته است. در حین خواندن این کتاب به مسائلی فکر خواهید کرد که در تمام طول زندگی سعی در فرار از آنها داشته اید؛ حال یا به وسیله سرزنش دیگران و مقصر دانستن آنها و یا به وسیله انکار مشکل و نادیده گرفتن آن، و دقیقا همان مسائل همیشه باعث غم های شما هستند؛ اما اگر به روش مارک به آنها نگاه کنیم قضیه فرق میکند!
این کتاب بسیار مناسب دنیای واقعی است. شما را از دنیای ذهنی و محدود خود بیرون میکشد و به شما یاد میدهد چگونه به مشکلات نگاه کنید، و حتی بتوانید خیلی از دغدغه های بیارزش را رها کنید، راجعبه هدف های واقعی و ارزشمند زندگی صحبت میکند. بعد از خواندن این کتاب، به احتمال زیاد تصمیم به تغییر خیلی از آرزوها و اهدافتان بگیرید؛ حتی خیلی از دغدغه هایتان نیز حذف خواهند شد. بله، این نتیجه خیلی خوبی است که بعد از خواندن این کتاب اتفاق میافتد.
یکی دیگر از دغدغه هایی که در این کتاب چندین بار به آن اشاره شده این سؤال است: بقیه راجع به من چطور فکر میکنند؟ که در فرهنگ ما بسیار زیاد دیده میشود، در حدی که حتی بر اساس فکر دیگران مهمترین تصمیمهای زندگیمان را میگیریم و به سلیقه دیگران(عرف جامعه) زندگی میکنیم. تا اینکه روزی به خودمان میآییم و میبینیم شاد نیستیم، از انتخاب هایمان پشیمان هستیم و رؤیاهایمان را زندگی نکردیم. اگر این کتاب را بخوانید معیارها و ارزشهایتان برای انتخاب مسیر زندگی تغییر خواهد کرد، یا حداقل میتوانم بگویم برای من این اتفاق افتاد!
در بخشی از کتاب، مارک به دوران سفرهای دور دنیای خود میپردازد. تصور کنید بدون دغدغه و محدودیت به کشور های مختلف سفر کنید. خیلی هیجانانگیز به نظر میرسد؛ درسته؟ شاید حتی آرزوی خیلی از ما ها باشد. اما به راستی کسی که در این شرایط است چه احساسی دارد؟ آیا در واقعیت این نوع زندگی و گذراندن زمان، شادی به همراه دارد؟ مارک که خود، کاملا این سبک زندگی را تجربه کرده است خیلی خوب به ما توضیح میدهد. شاید در کوتاه مدت زندگی بدون دغدعه و ثبات لذت بخش باشد، حتی تنبلی کردن. اما در دراز مدت چه حسی دارد؟ خب ما جواب این سوال را نمیدانیم اما مارک میداند.
پس پیشنهاد میکنیم اگر به دنبال خوشبختی واقعی در دنیایی کاملا واقعی هستید، کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه ها نوشته مارک منسن را بخوانید.
جملاتی از کتاب:
· خوشحالی تلاش مداوم است چون حل مشکلات کاری مداوم است.
· مسئولیت زیاد قدرت زیاد به همراه میآورد.
· هیچکس، هیچوقت مسئول وضعیت شما نیست جز خودتان چون همیشه شما هستید که تصمیم میگیرید هر چیزی را چگونه ببینید و به آن واکنش نشان دهید.
· سرزنش دیگران یعنی آسیب رساندن به خود.
· هیچ کس نیست که از مسیر زندگی گذشته باشد و زخمی بر روی بدنش بهجا نمانده باشد.
· ما همیشه در فرآیند نزدیک شدن به حقیقت و کمال هستیم، بدون اینکه در واقع هرگز به حقیقت و کمال برسیم.
· تعداد دفعاتی که در چیزی شکست میخورید، ابعاد موفقیتتان را تعیین میکند.
· اساسیترین تغییرات در دیدگاههایمان اغلب در پایان بدترین لحظات زندگیمان رخ میدهند.
· زندگی عبارت است از ندانستن و با وجود ندانستن، عمل کردن.
· ما با آن چیزی تعریف میشویم که تصمیم میگیریم نپذیریم.
و در نهایت اگر تصمیم گرفتید این کتاب را بخوانید، و یا قبلا آن را خواندهاید خوشحال میشویم نظر شما را نیز بدانیم.