صحبت از کسب و کار برای طلبههای جوانی که فقط به نیت کسب علم دین وارد حوزه شدهاند کار سادهای نیست. تقابل بین دین و دنیا را در حرفهایشان میتوان فهمید.
تضادی که در ذهنشان با کار برای دنیا دارند، هر مدرّس کسب و کاری را با مشکل مواجه میکند.
طلبهها دنیایشان را برای آخرت فروختهاند و میخواهند جوانیشان را پای دین بریزند؛ پس چگونه میتوان از دنیا برایشان گفت؟ از زیادهخواهی و سود بیشتر در ازای کار کمتر.
من خودم را برای کارراهه رابرت کیوساکی آماده کرده بودم ولی چهرههای عبوس بعضی طلاب مرا ناخودآگاه به سمت "معناداری" جری پوراس کشاند.
وقتی طلبهای که ناراحتیاش را آزادانه مطرح کرد و از عدم تحمل این کلاس برای طلبهها سخن گفت، دریافتم که در مخمصه دین و دنیا گیر کردهام. بخش دینداری وجودم میگفت:"راست میگوید چرا برای طلبهها از دنیاداری سخن بگویم؟" بخش دنیاداریم تردید نداشت که باید رسیدن به توانگری را تعلیم دهم. این یک نقیضنمای واقعی بود؛ جدال بین دین و دنیا.
فرصت کم بود؛ فقط یک ساعت وقت داشتم تا سازگاری بین این دو عرصه را روی تخته تشریح کنم. شاید اگر جنازهای را تشریح میکردم راحتتر از این بود که دنیاهای آنان را تشریح کنم.
حتی مثال علامه طباطبایی رحمة الله علیه که با یک دست بیل میزد و با دست دیگرش تفسیر المیزان را مینوشت، برای طلبههای جوان امروز ثقیل بود.
فقط "تئوری معناداری کسب و کار پوراس "مرا نجات داد. نمیدانم وی چگونه توانسته است قدرت فهم طلبههای ما را شناسایی کند؟
شاید او هم با کشیشان جوانی مواجه شده است که در همین پارادوکس گیر کردهاند.
نوآوری بر مبنای نیاز
در مدیریت امروز "معناداری" به کسب و کار قوام میبخشد و اگر کارآفرینان جنبه معنا در کسب و کارشان را کشف کنند، باعث دوام کار و رضایتمندی کارکنانشان میشوند. وقتی نوآوری از روی نیاز باشد، به کارآفرین این فرصت را میدهد که معنای کارش را بهتر و سریعتر بفهمد؛ اما نوآوریهای بر پایه "ایده جدید و بکر" که شاید نیازهایی را در آینده به وجود آورد جنبه معنابخشی خود را سخت بدست خواهند آورد. ما نمیتوانیم به چیزی که وجود نداشته است معنا بدهیم، ولی چیزی که ناکامل بوده معنای بهتری می یابد و به همین دلیل حرکت از سمت نیاز به سمت نوآوری صرفاً یک معنابخشی است. چون توانستهایم نیاز طیف وسیعی از انسانها را برطرف کنیم؛ ولی حرکت از سمت نوآوری به سمت نیاز زمان میبرد تا معنایی برای خود بیابد.
وقتی اولین بار خانم النور روزولت نیاز استحمام در منزل به ذهنش خطور کرد، به مشکل خانمهای زیادی پاسخ مثبت داد و معنا یافت. هنگامی که خالق آکسو، آرتروز دست همسرش را پیگیری نمود، به ایده بهینهسازی وسایل آشپزخانه رسید و آن ایده را عملی نمود و توانست بزرگترین خالق تجهیزات آشپزخانه در دنیا شود.
در هر گوشه جهان، زنان و مردانی وجود دارند که همیشه هوشیارند و نیازهای اطراف خود را شناسایی میکنند ولی اینگونه نیست که حتماً بتوانند این کشف نیاز را به ایده قابل عمل تبدیل نمایند.
فرآیند ایجاد کسب و کار، نقطه شروع حرکت آنان خواهد بود تا بتوانند کسب و کاری بر مبنای کشف نیازشان دایر نمایند. فرآیندی مهم و حیاتی که در کشورهای متفاوت، سخت یا راحت میتوان به آن رسید.
طلبههای جوانی که سوژه این نوشتهاند، بیشتر از آنکه نیاز به آگاهی در مورد کسب و کار داشته باشند، نیازمند ضرورت شناخت نیازهای فرهنگی جامعهاند که منتظر افراد بافراستی است تا این نیازها را کشف کنند. شاید مثالهای من، حول محور نیازشان به عبا و عمامه هم نتوانست کاری بکند، چون خودشان را مستغنی از این موضوع میدیدند.
نیازهای فرهنگی جامعه مسلمانان
نیاز جامعه مسلمانان به خوراک حلال باعث شد در کشورهایی مثل مالزی، زودتر از هر جا به خلق برند حلال بر روی مواد غذایی دست یابند. برندی که اکنون در سرتاسر دنیا باعث فروش بالاتری نسبت به سایر کالاهاست. اطمینان خاطری که مسلمانان نسبت به این برند دارند این علامت را تبدیل به یک لوگوی بین المللی و اجباری کرد تا چنانچه کالایی خوراکی دارای این لوگو نباشد مورد توجه مسلمانان قرار نگیرد. کشف این نیاز، کالاهای حلال را از غیر حلال جدا ساخت و باعث وجه تمایز کالاهای موردنیاز مسلمانان گشت.
اهمیت "هدیه" در جامعه مسلمانان که از مقصد زیارتی به مبدا خودشان برمیگردند، باعث شد کارگاههای غیر فعال چینی را به تکاپو بیندازد تا سجاده و تسبیح تولید کنند و در حجم وسیعی به کشورهای مسلمان بفروشند.
جامعه مسلمانان هنوز اقلام بیشتری نیاز دارد که از چشم تیزبین کارآفرینان مسلمان به دورمانده است و باید به چرخه تولید آنان افزوده شود. کتاب، فیلم، انیمیشن، بازیهای رایانهای و . . اقلامی فرهنگیاندکه سالهاست به دست غیرمسلمانان تولید میشود و سودهای میلیاردی نصیب آنان میسازد؛ بدون آن که سهم کوچکی از آن به جامعه مسلمانان تعلق گیرد.
طبیعی است وقتی کاری نکردهایم، سودی به ما نمیرسد.
نیازهای فرهنگی قسمتی از نیازهای مسلمانان است که نمیشود انتظار داشت غیرمسلمانان برای ما تولید کنند، چون فهم صحیحی ازدین اسلام ندارند.
اگر دوست دارید با من بیشتر آشنا شوید؛ مقاله "کارآفرینی کسب و کار من است"را بخوانید.