ماهد توسلی
ماهد توسلی
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

بیابان تاتارها؛ سه

جملات و ترکیبات اسمی جذاب به زعم من از کتاب بیابان تاتارها که به عقیده من خوندن اونها میتونه لحظاتی شما رو به دنیای دیگه ای ببره و تخیلتون رو به بازی بگیره.

خوندن جملات زیر، داستان رو برای شما روشن نمیکنه و روایت گر داستان کتاب نیست و بعد از خوندن این جملات همچنان داستان برای شما فاش نشده است. پس اگر نگران اسپویل شدن هستید، با خیال راحت میتونید این جملات رو بخونید.

بیابان تاتارها کتابی به قلم دینو بوتزاتی می باشد که در سال 1398 شمسی، استاد سروش حبیبی اون رو ترجمه کرده و نشر ماهی اون رو به چاپ رسونده. کتاب نوعی رمان ایتالیایی مربوط به قرن بیستم می باشد.

  • پنهان در پرده تاریکی
  • ترانه باران بر شیشه پنجره به گوش میرسد.
  • لبخند کمرنگی بر لب آورد که از شکیبایی اش حکایت میکرد.
  • در واقع چیزی نیست جز مکافاتی که ناگزیر باید تحملش کرد.
  • آن جا همیشه بازی بزرگان در جریان است.
  • شهر هوس انگیز و هوش ربا بود و سرشار از رویاهای جوانی و نوید ماجراهای در کمین.
  • سرسختی او در نظرشان دیوانگی بی معنایی بیش نبود.
  • هرچند که زمان با همان آهنگ تغییر ناپذیر و یکسان برای همگان راه خود را پیموده بود.
  • کلاغ ها لانه میسازند و پرستو ها کوچ میکنند.
  • همه به اشتباه این جا آمده اند، حتی آن ها که ماندگار شده اند .
  • سکوت چنان عمیق بود که صدای له شدن برف یخ زده زیر گام های سربازان به گوش میرسید.
  • احساس میکرد غوغای درونش به دردی شگفت و شیرین و گویی به سعادتی ناب بدل شده است.
سروش حبیبیکتاب
https://mrtavassoli.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید