۳۷- باب توقعات
تو دوستش می داری و آنگاه از او توقع می داری که رعایت خواسته هایت را نماید و بلکه خودش را فدایت کند چرا ؟ این اوست که بایستی چنین توقعی از تو داشته باشد نه تو از او ! آیا نه اینست؟ پس تو دیوانه شده ای ای عاشق !!
وای بر خدماتی که در تو ایجاد توقع از دیگران می کند. این از ارکان دوزخ نفس توست ! این خدمت نیست که می کنی عین شیطنت است و زمینه ظلم و آدمخواری است. ای پدر ، ای مادر ، ای همسر ، ای رفیق ، ای عاشق ، ای خدمتگزار ، ای فدائی ، ای انقلابی ...
===========
خدمت مکن تا خیانت نبینی و عاقبت خود خیانت نکنی ! اصلاً چه کسی تو را مأمور به خدمت کرده است ؟ چه کسی تو را امر به ایثار کرده است؟ خدا که نکرده است پس حتماً شیطان کرده است .
آهای ای خانم یا آقای ایثارگر که بر حسب اتفاق دستت هم اصلاً نمک ندارد! دام شیطان را جمع کن !
هر کاری که در آن توقع شخصی داری کاری شیطانی است پس مکن که حتماً پشیمان می شوی و تاوانش را می دهی بخصوص شما ای والدین و همسران عزیز!
============
نخستین ادب
نخستین ادب اینست که ادب را دوست بداری و از بی ادبی بیزار باشی. و بگریزی از هر کسی و فعلی که تو را مجبور به بی ادبی می کند. تظاهر به ادب، آغاز ادب است. بی ادب کافر است.
استاد علی اکبر خانجانی
اخلاق عرفانی ص ۳۰