خداپرست کافر (فردریک نیچه)
۸- نیچه روحی بغایت لطیف و دلی بغایت رئوف و اندیشه ای بغایت رقیق و تنی بغایت شکننده و بیمار داشت و در مقابل جهانی غرق در شقاوت و خشونت صنعت و مدرنیزم تاب نیاورد و منکر هر حقیقتی شد تا بتواند عقل خود را حراست کند. هر چند که با این انکار نهایتاً عقل خود را هم از دست داد و لذا افکارش را از دست داد و ده سال در سکوت و حیرت زیست و تبدیل به اسطوره عبرت آخرالزمان شد. کسی که از فرط عشق به خدا و مسیح کافر شد و انکارشان کرد.
۹- نیچه قدیسی بود که قصد نجات جهان را داشت و چون نتوانست حتی یک نفر را نجات دهد منکر خدا و حقیقت و انسان و عشق و هر معنائی شد و جهان هستی را مظهر اراده به قدرتی کور و خشن و مالیخولیائی دیـد کـه بـر دوری باطل تا ابد در گردش است.
۱۰ - نیچه قدیسی عارف و عاشق مردم بود و با خدا بر مردم در افتاد و بر افتاد و در این بر افتاده گی بود که بسوی خدا بازگشت در سکوت مطلق.
۱۱ - نیچه می گفت این چه خدائی است، این چه مذهبی است و این چه مسیحی است که پیروانش باید زجر بکشند تا رستگار شوند و به حق برسند. این آئین ضد بشر است که دشمن ذاتی انسانیت است که از انسان کمتر از نابودی اش را نمی خواهد این خدا عشق را نمی شناسد ،شقی و بیرحم است و دوستان خود را شکنجه می کند و از همه انتقام می ستاند. فقط با منکرانش خوب است و لذا این خدا و مذهب و مسیح را منکر شد و در آخرین جمله اش نوشت: این ننگ را از دامن بشریت پاک کنید و سپس در درون خودش سرنگون شد و ده سال در خموشی زیست و مرد: ده سال در تاریکی محض.
۱۲ - در تاریخ جدید جهان شاید هیچ انسانی به اندازه نیچه درباره خدا و مذهب و تاریخ و بشریت و اخلاق و معنای سعادت تا این حد جدی و عمیق و جسورانه نیندیشیده است و هیچکس چون او تا این حد به اعماق روح انسان سفر نکرده است. او بزرگترین انسان شناس عصر مدرن است.
از کتاب انسان کامل جلد دوم ص 194
مولف: استاد علی اکبر خانجانی
https://t.me/khodshenasi4/4683