س - بنظر می رسد تاکنون تعریفی مختصر و محسوس و واضح از شريعت عرضه نشده است آیا ممکن است تعریفش کنید؟
ج - شریعت در لغت بمعنای آبشخور است آبشخور وجود ، ذات ، جاودانگی و عالم غیب و دارای چند قلمرو است : عمل ، نظر ، عبودیت و قلب.
شريعت عملی دارای این اصول و ارکان است : صداقت ، صبر ، صلح ، وفا ، خویشتن داری ، حيا ، عزت نفس ، پاکدامنی ، عدالت و گذشت و امثالهم .
شریعت نظری عبارت است از: توحيد ، ثبوت ، معاد ، عدل و امامت .
شریعت عبادی عبارت است از نماز ، روزه ، زكات ، امر بمعروف و نهی از منکر و حج و جهاد.
شریعت قلبی همان مراحل سیر و سلوک عرفانی است که مراحل آن عبار تند از : ایمان ، طلب ، ولايت ، عشق ، فراق ، معرفت ، تفرد و وحدت وجود.
شريعت عملی همان واجبات است و شریعت نظری و عبادی و قلبی محصول طبیعی رعایت این واجبات است . احکام شریعت عملی آبشخورهای وجودند که عقل و عرفان و قلب و روح را در انسان زنده و خلاق می سازند ، یعنی رعایت این احکام موجب اتصال انسان به ذات خویشتن می شود که قلمرو حضور خداوند است.
کسی که اصول عملی شرع را در زندگی جاری سازد به اصول نظری و عبادی آن هم می رسد که فروع محسوب شده اند یعنی ثمرات. ولی شریعت قلبی مستلزم داشتن امام و پیر است که آنرا طریقت نامیده اند که باطن شرع است و آنگاه ممکن می شود که آدمی در شریعت عملی و عبادی تثبیت و محکم شده باشد.
شریعت قلبی همان مرحله ای از دین است که تبدیل به ایمان می شود و عبادات تبدیل به صفات می گردند.
استاد علی اکبر خانجانی - کتاب چه باید کرد ص 82
کتاب و کتابهای صوتی رایگان در تلگرام:
https://t.me/khanjanyaudiobooks2