خودشناسی و عرفان
خودشناسی و عرفان
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

فلسفه دوستی

۳۵- فلسفه دوستی

همزیستی بی تداخل و تجاوز و تدافع و تهاجم و توقع وتكذيب : اینست دوستی !

همزیستی یا بر اساس نیاز است و یا بی نیازی. نوع اول به خصومت می انجامد و نوع دوم به دوستی.

و اما همزیستی بدون هیچ نیاز فقط در صورتی ممکن می شود که نیازی برتر وجود داشته باشد که آن دوستی است.

دوستی حاصل دوست داشتن نیست چون دوست داشتن طبعأ توقعاتی بهمراه دارد. لذا فقط دو انسان که به تنهائی رسیده و تنهائی را انتخاب کرده و در آن قرار گرفته باشند می توانند دوستی کنند.

همزیستی بر اساس اشتراکات فکری و عاطفی هرگز به دوستی نمی انجامد و اتفاقا به جدال و خصومت می کشد زیرا آنچه توقع نامیده می شود که اساس عداوت است برخاسته از اشتراکات و قراردادهای کتبی یا شفاهی می باشد.

جدال و تشنج یک رابطه تماماً حاصل اشتراكات فکری و عاطفی و سوابق معلوم می باشد. و اشد خصومت حاصل عواطف قلبی است زیرا آنکه شدیدتر کسی را دوست میدارد از وی توقع دارد که بیشتر با او باشد و مصاحبت و رفاقت و هموئی و اتحاد داشته باشد و در واقع پیر و مرید امیال او باشد. زیرا انسان میخواهد محبوبش بخشی از وجودش باشد و در وجودش حل گردد.

شدیدترین کینه ها و انتقامها حاصل شدیدترین تعلقات قلبی می باشد. و در چنین رابطه ای هرگز چیزی که نامش انصاف و عدالت باشد ممکن نیست. انسان ذاتا میخواهد که محبوبش در ذاتش حل گردد و اگر چنین نباشد اصلا ميل به وجود داشتن محبوب خود را هم از دست میدهد و مشتاق نابودی اوست.

بنابراین یک رابطه دوستانه هرگز بر عواطف قلبي ممکن نمی شود و نیز بر اساس قول و قرارهای منطقی هم ممکن نمی شود و بر اساس توافقات فکری هم ممکن نمی شود فقط در حالی ممکن می شود که طرفين هيچ نياز مادی یا عاطفی و معنوی به یکدیگر نداشته باشند و هیچ عهدی هم نبندند و هیچ توقعی هم نداشته باشند. فقط دو انسان کامل که هر دو به مقام اخلاص و ولایت وجودی رسیده باشند قادر به همزیستی دوستانه می باشند و لاغیر.

هر نوع اشتراکی مخل دوستی است. اگر هر اشتراکی هم طبعأ بواسطه دوستی پدید آید که می آید نباید وارد قرار و مدارها و تعهدات و توقعات آگاه و ناآگاه شود. در واقع یک رابطه دوستانه بایستی همواره بری از شرک باشد. بمیزانی که هر یک طرفين در ذهن و دل خود حسابی برای طرف مقابل دارد این رابطه بسوی بیماری و جدل و عداوت میرود.

و لذا روابط عاشقانه خصمانه ترین روابط را پدید می آورند زیرا هر یک توقع تصرف كل وجود دیگری را در سر می پروراند. هر شرک و شراکت و قرار و توقعی به نوعی به تصرف و تملک می انجامد و استقلال را مورد تهاجم قرار می دهد.

از کتاب فلسفه جهانی دین ص 191

مولف: استاد علی اکبر خانجانی

https://t.me/khanjanyaudiobooks2/586

دوستینیازتنهائیدشمنیهمزیستی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید