خودشناسی و عرفان
خودشناسی و عرفان
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

فلسفه عدالت (1)

فلسفه عدالت
فلسفه عدالت

فلسفه عدالت (1)


٢٤ - اساس عدالت یا ظلم در هسته مرکزی تشکیل دهنده جامعه قرار دارد که آن خانواده است که متشکل از زن و شوهر و بچه است. بمیزانی که در یک خانه حاکمیت موجود بر عدالت است در آن خانه هر کسی خودش هست و جایگاه و وظایف و حقوق خود را می شناسد یعنی زن حقوق زنانگی و همسریت و مادریت خود را می شناسد و به آن گردن می دهد و شوهر هم حقوق شوهریت و پدریت را می شناسد و بچه ها هم طبعا تحت حاکمیت پدر و مادر خود بر حقوق و جایگاه خود واقف می شوند و این حکومت عادلانه در یک خانه است.


ولی اگر زن بخواهد مرد باشد و بچه ها هم بخواهند همه پدر و رئیس باشند این یک خانه ظلمانی است که در آن هیچکس خودش نیست و حقی رعایت نمی شود و اصولاً هیچ حقی حکم نمیراند بلکه زور و تزویر و تهدید و تطمیع حکم می راند.


٢٥- خانواده نخستین مدرسه حکومت و عدالت برای افراد هر جامعه ای می باشد.مرد بر زن حکم میراند و زن بر بچه ها و بچه های بزرگتر بر کوچکتر و این سلسله مراتب حکومت و عدالت و امامت است که البته بر ولایت و محبت استوار است و معرفت و حق شناسی.


٢٦ - برای قرار گرفتن هر کسی بر جای خودش لازم است که هر کسی خود و جایگاه وجودی و ارزشها و حقوق وجود خود را بشناسد تا در آن قرار گیرد و راضی باشد. پس عدالت و حکومت عادلانه مستلزم معرفت نفس است. یعنی عدالت محصول عرفان است و حکومت عادلانه هم حکومت عارفان است و حکیمان که اربابان معرفت نفس می باشند که جایگاه وجود آحاد و گروههای بشری را می شناسند و می شناسانند.


پس جامعه جاهل نسبت به وجود خویش نمی تواند عادل باشد و حکومتی عادلانه هم داشته باشد همانطور که حکومت ظالم اجازه نمی دهد کسی بر جای خودش باشد و خودش باشد چرا که اصولاً کسی هم نمی خواهد خودش باشد لذا حکومت ظالم با مردمان ظالم عادلانه رفتار می کند زیرا آنچه که از عدل هم برتر است اختیار و حق انتخاب است انتخاب بین عدل و ظلم.


از کتاب حکمت نوری ص 33

مولف: استاد علی اکبر خانجانی

آرشیو کامل رایگان کتابهای صوتی استاد: https://t.me/khanjanyaudiobooks2/833

خانوادهزنشوهرعدالتبرابری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید