خودشناسی و عرفان
خودشناسی و عرفان
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

نخستین دروغ آدم و حوا

-

نخستین دروغ آدم و حوا


آیا می دانید آن نخستین دروغ چه بود؟ آدم به حوا گفت: «آه ! عزیزم، تو را می پرستم.» و حوا در پاسخ گفت : « من هم همینطور » .


و اینگونه بود که بین آدم و حوا خلائی بوجود آمد و این خلاء جائی مناسب برای ابلیس بود. ابلیس فقط در خلاء (یعنی در جائی که واقعیت وجود ندارد) می تواند زیست کند. ابلیس فرود آمد و هر دو را وسوسه نمود تا در این پرستش دروغین جاودانه شوند . و برای جاودانه شدن در این پرستش آنها را راهنمائی کرد که بروید و به آن درختی که خدا شما را از آن برحذر داشته نزدیک شوید .


آنها گفتند: آخه ! ابلیس گفت : « آخه ندارد شما اشرف مخلوقات هستید و کل کائنات برای شماست و من هم که نزدیکترین ملک درگاه حق بودم برای شما رانده و لعنت شده ام، خدا خواسته شما را امتحان کند، اصلا شوخی کرده است.


اگر آن درخت برای شما حرام است پس برای چه کسی حلال است بروید و امتحان کنید پشیمان نمی شوید من با شما هستم من همه درسهای خدا را بلد هستم، عمر من از شما خیلی بیشتر است، من نور هستم، کلی سابقه کار در دستگاه خدا دارم با شما که بدی و خصومتی ندارم. اصلاً خود خدا مرا فرستاده تا شما را راهنمائی کنم.


شما باید رشد کنید، این بهشت قابل شما نیست شما لایق بهتر از اینها هستید من جاهائی را به شما نشان می دهم که خوابش را ندیده اید . سوگند یاد می کنم که خدا شما را از خوردن میوه این درخت ممنوع کرده که فرشته و جاوید نگردید.


در حالیکه خدا به آنها گفته بود که در بهشت جاوید هستید و فقط اگر فریب شیطان را بخورید و از میوه آن درخت تغذیه کنید از بهشت رانده می شوید .


می بینید که آن دروغ موجب نسيان و فریب خوردگی شد و بکلی واقعیت وجود خود در بهشت را از یاد بردند و به خیال واهی دچار شدند و از پرستش خدا به پرستش یکدیگر و سپس هر دو به پرستش ابلیس رسیدند و زیان کردند.


آیا می دانید آن درخت ممنوعه چه بود؟ همان ابزار و یک وسیله خارجی و بیرون از وجود آدمی بود که آدم و حوا برای دست یافتن به جاودانگی به آن متوسل شدند . و این همانی بود که خداوند ممنوعش کرده بود. پس ...


از کتاب گزارش آخرین وضعیت بشری ص 210

تألیف استاد علی اکبر خانجانی

https://t.me/khodshenasi4/5474

آدم حوادروغ آدم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید