ویرگول
ورودثبت نام
خودشناسی و عرفان
خودشناسی و عرفان
خواندن ۲ دقیقه·۲ ماه پیش

کمونیزم مارکس، برابری، مساوات، عدالت، بی تائی


کمونیزم مارکس

۱۲۵ - مارکس آرمانی پیامبرانه داشت ولی علمش تماماً ابزاری و غیر انسانی بود. مارکس اهمیت تاریخ را کشف کرد ولی به ماهیت آن پی نبرد. او ماهیت آدم - حوایی تاریخ را نشناخت . او ندانست که شیء شدگی آدم حاصل تلاش مذبوحانه آدم جهت تسلط و تملک بر حوا است و آدم خواست به یاری ابزار به هدف خود برسد ولی خود به تملک ابزار در آمد و حوا از تملک آدم خارج شد و به تملک ابزار در آمد و لذا آدم و حوا جداگانه هر کدام شیء شدند و کمونیزم مارکس این روند تاریخ را تسریع نمود و بدینگونه آدم و حوا مساوی شدند در شیء شدگی خود.
=============
مساوات، برابری، عدالت

۱۲۷ - یکی از عجیب ترین و بزرگترین و جهانی ترین سوء تفاهم معرفتی بشر در طول تاریخ مسئله ای بنام مساوات بوده که آنرا عدالت هم نامیده است و حتی کسی چون مارکس و تقریباً همه فلاسفه و مصلحین هم هرگز در نیافتند که ذات تساویگری در بشر از برتری طلبی و سلطه گری و ستم نفسانی اوست چرا که همواره فرد پائین دست میل دارد که همطراز بالا دستی خود باشد . و افراد همسطح هم میل دارند که از همدیگر برتر باشند.

یعنی در همه حال میل به برتری وجود دارد و این میل به برابری و مساوات و عدالت هم تعبیر شده است. در حالیکه هرگز یک فرد بالا دستی میل ندارد که همطراز پایین دستی خود باشد . و این نکته بس آشکار راز شکست همه نهضتها و انقلابات عدالت طلبانه و تساوی پرستانه در جوامع بشری بوده است . و عجیب تر اینکه چه سفسطه بافیهایی جهت کشف شکست این نهضتها نیز حاصل آمده است که جهلی اندر جهلی دگر است.
===============
همسانی، بی تائی

۱۳۷ - آدمی ذاتاً از همسان و شبیه شدن با دیگران نفرت دارد و این میل ذاتی برای وجود یافتن است زیرا وجود بر احدیت و بی تائی استوار است . و لذا اراده به همسان سازی افراد جامعه یک اراده کاذب شیطانی و یا حاصل سوء تفاهم درباره عدالت است . و لذا بايستى ظهور عداوت و انکار در افراد بشری در عصر همسان سازی تکنولوژیکی را نوعی نبرد و واکنش ذاتی و غریزی و البته کورکورانه جهت حفظ هویت بیتایی وجود خویشتن دانست .

استاد علی اکبر خانجانی
عرفان تاریخ ص ۱۳

برابریعدالتبی تائیمساوات عدالتکمونیزم مارکس
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید