نوشتن از کتابهایی با تم روانشناسی همیشه یه چالش به حساب میاد چرا که خیلی از افراد نسبت به اون حوزه گاردهای ذهنی دارن. و متاسفانه با رشد روانشناسی زرد و همهگیر شدنش، برخیها فکر میکنن که با خوندن چند تا کتاب میتونن شروع به نسخه پیچیدن برای دیگران کنن و مشکلاتشون رو درمان کنن.
از کتابهای روانشناسی با عناوین تخصصی که بگذریم بعضی از کتابها هم هستند که در دسته داستانی-روانشناسی قرار میگیرن و بیشتر به شرح تجربیات روانکاو در اتاق درمان میپردازن.
صبح بخیر هیولا یکی از همین دست کتابهاست که به شرح رابطه درمانگر و بیماران میپردازه که مشکلات زیادی دارن و برای حل این مشکلات حاضر شدن که پیش درمانگر بیان.
چرا میگم حاضر شدن؟
چون برعکس پیشرفتهای تکنولوژی و دانش، هنوز هم خیلیها معتقدن که رفتن پیش روانشناس و روانکاو فقط مختص افراد دیوانه و روانیست.
این کتاب به قلم دکتر کاترین گیلدینر نوشته شده و در اون شرح ماجرای 5 بیماری هست که در طی 25 سال کار درمانگریِ دکتر گیلدینر بهش مراجعه کردن و تونستن درمانشون رو کامل و به مشکلاتشون غلبه کنن.
خوندن تجربیات و چالشهای این افراد برای من به شخصه خیلی جذاب بود. چرا که با توجه به پسزمینه کارهای اجتماعی که قبلا انجام میدادم خوندن راجع به افرادی که چنین چالشهایی رو تجربه کرده بودن و تونسته بودن درمان بشن و به زندگی نسبتا عادی برگردن امیدبخش بود.
میگم زندگی نسبتا عادی چرا که به قول معروف وقتی از طوفان بیرون بیای دیگه اون آدم سابق قبل از طوفان نیستی و تجربیات ارزندهای بدست آوردی.
این کتاب شرح ماجرای بیمارانیست که اغلب دچار تروماهای کودکی بودن و ریشه این تروماها به رفتارهای سوءاستفاده گرانه والدین و یا حتی اجتماع برمیگشت. البته تاثیری که والدین و سطح مسئولیتپذیریشون در قبال بچههاشون داشتن خیلی بیشتر به چشم میومد.
چرا که برخی رفتارها صرفا مختص جوامع غربی نیست و به شخصه با موارد زیادی از این دست نادیده گرفته شدنها در زندگی کودکان برخورد داشتم.
بنظر من خوندن این کتاب برای همه میتونه مفید باشه ولی افرادی هستند که میتونن بیشترین نفع رو از خوندن این کتاب ببرن:
از قدیم گفتن هیچ کتابی رو از روی جلدش قضاوت نکنید، حالا شاید براتون جالب باشه که چرا چنین تصویری رو برای معرفی این کتاب طراحی کردم. چون بنظرم جلدی که برای کتاب کار شده سوای عنوان جذابش، اصلا نتونسته مخاطب رو برای خوندن ترغیب کنه و این یک ضعف محسوب میشه.
البته اگر تجربه طراحی در حوزه نشر رو داشته باشید میدونید که این روند خیلی به سلیقه نویسنده و ناشر بستگی داره و عموما طراح فقط طبق سلیقه اونها طراحی رو انجام میده.
این کتاب رو میتونید از فیدیبو و اپلیکیشنهای دیگه کتابخوان و همچنین کتابفروشیها تهیه کنید.
اگر این کتاب رو خوندید ممنون میشم تجربهتون رو اینجا بنویسید تا بتونیم راجع بهش گفتگو کنیم :)