وصیت اول رو هفته پیش گفتم. اینکه تکلیفتون رو با خودتون و نوع کاری که میخواید انجام بدید مشخص کنید. اگر هنوز نخوندینش میتونید از لینک پایین مطالعه کنید.
بریم سراغ وصیت دوم!
شاید با خودتون بگید که منظورت چیه؟ بالاخره برای پول کار کنیم یا نه؟
خب منظور من کاملا مشخصه. هدف شما از کار کردن چیه؟ خب خیلی از ما میگیم پول درآوردن ولی آیا برای پول درآوردن حاضرید هر کاری بکنید؟
این سوالی هست که هر کسی باید به خودش جواب بده.
به عنوان یک فریلنسر طی این سالها پروژههای زیادی بهم پیشنهاد شده که بعضیهاش رو انجام دادم و بعضیها رو هم رد کردم. این رد کردنها در حالی بود که شاید واقعا به پولش نیاز داشتم ولی خب یا پروژهها برای من جذاب نبودن یا چیزی که میخواستن با ارزشهای من نمیخوند.
البته اوایل کارم چند تا پروژه قبول کردم چون تجربهای نداشتم و تازهکار بودم؛ ولی به مرور فهمیدم که من آدمی هستم که باید با کاری که انجام میدم حالم خوب باشه. اگر حتی از سر ناچاری هم پروژهای رو انجام دادم هیچوقت به عاقبت خوبی ختم نشد.
به طور کلی منظورم اینه که اولویت اولتون پول درآوردن نباشه. به شخصه هدف من از کار کردن خلق ارزش و حس خوب در آدمهاست. شاید خیلی شعاری باشه ولی این رویه این سالهای کاری من بوده. تا جاییکه در توانم بوده تلاش کردم به اندازهای که میتونم ارزشی رو برای خودم، کارفرما و مخاطبهام خلق کنم.
برای خودتون و کارتون ارزش قائل باشید.
یه استادی داشتیم که همیشه میگفت: هیچوقت قلمتون رو برای پول نفروشید!
این قلم میتونه قلم نویسندگی باشه یا طراحی، فرقی نمیکنه. شاید هم بجای قلم ابزار دیگهای دستتون باشه، مهم نیست. مهم اینه که یاد بگیریم بنده پول نباشیم و بخاطرش هر کاری رو انجام ندیم.
خوشحال میشم نظرتون رو راجع به نوشتههام بدونم.