فکر کنید شما قصد فتح قله دماوند را دارید، چه راهی برای صعود به قله است؟
آیا با نشستن و فکر کردن، شما یک گام به قله نزدیک می شوید؟ یا با یک شروع سریع بدون تمرین؟ یا با مدیتیشن و قانون جذب..
یک : شما باید بدانید تا قله چند متر راه است و قله در چه ارتفاعی قرار دارد و برای رسیدن به این قدرت که این میزان راه را در این ارتفاع بتوانید بپمایید به چند روز تمرین و روزی چند ساعت نیاز دارید
دو: برنامه ریزی روزانه برای اجرای تمرین ها و شروع تمرین ها
اگر این دو مورد را انجام دهید شما قطعا، قطعا، قطعا به قله صعود خواهید کرد بدون هیچ گونه اما و اگر
اگر شما بازی اعداد را بدانید و براساس آن برنامه ریزی برپایه فعالیت بکنید به هر هدفی که دلتان بخواهد خواهید رسید.
من در کتاب کاریز فروش به فروش دقیقا از این زاویه نگاه می کنم، بازی اعداد و برنامه ریزی براساس فعالیت
شما اگر در روز ۱۰ نفر زنگ خور دارید و در ماه ۵ میلیون تومان می فررشید، اگر بخواهید فروش تان افزایش پیدا کند کافی ست ۱۰ نفر زنگ خور را با تبلیغات افزایش داده و به ۲۰ نفر برسانید، فروش شما دوبرابر خواهد شد.
اگر بدانید که نرخ تبدیل( درصد مشتری به زنگ خور) شما ۵ درصد است در حالیکه نرخ معمول تبدیل در نوع کسب و کار شما ۱۵ درصد است این یعنی شما باید کارمندان فروش تان را به یک دوره مذاکره یا متقاعد کردن مشتری بفرستید.
شاید اگر عدد درست از دست دادن مشتری ها را در سال بدانید خیلی دقیق تر به مقوله حفظ مشتریانتان فکر کنید.
پیشنهاد دقیق من به شما این است اگر آب دست تان است زمین بگذارید و با استفاده از لینک زیر این کتاب رایگان را دانلود کرده و از مطالعه یک کتابی که شما را شگفت زده خواهد کرد، لذت ببرید.
