موقعیتی را تصور کنید که باید نظر یا مخالفت خود را ابراز کنید، با آن موقعیت رو به رو می شوید یا از آن دوری می کنید؟ در آن موقعیت عقیده خود را مودبانه و قاطع مطرح میکنید یا از ابراز عقیده خود صرفنظر میکنید؟ آیا فکر به ابراز وجود و بیان احساسات و عقاید خود موجب می شود احساس اضطراب، نگرانی و یا ناامنی به سراغتان بیاید؟
پاسخ شما به این سوالها تا حدی میتواند میزان قاطعیت را در رفتار شما نشان دهد. قاطعیت مهارتی رفتاری است که در قالب آن می توانید دیدگاهها و نیازهای خود را به روش سالم، آرام و مثبت بیان کنید و بدون رویآوردن به پرخاشگری یا انفعال، از حقوق خود دفاع کنید. بیان و رفتارِ قاطعانه مستقیم، محکم و مثبت است و هدف آن افزایش برابری در روابط بین فردی است. این نوع از رفتار میتواند کنشی یا واکنشی و کلامی یا غیرکلامی باشد.
قاطع بودن منافع بسیاری برای شما دارد از جمله اینکه موجب کاهش اضطراب یا افسردگی و افزایش توانایی در ارتباط برقرار کردن با دیگران به شیوه مثبت و موثر میشود. افرادی که قاطعاند، در ارتباط با دیگران خواستهها، نیازها، جایگاه و مرزهای خود را به روشنی و با احترام مطرح میکنند. با این حال اگر خواسته یا نیاز آنها برطرف نشود، از دیگران انتظار ندارند یا آنها را مورد حمله و سرزنش قرار نمیدهند.
از نظر شناختی، افراد قاطع، حتی در شرایطی که تحت فشار هستند، افکار اضطرابی کمتری را تجربه می کنند. آنها در مقابل احساسات مثبت و منفی عکس العمل نشان میدهند، بدون آنکه منفعل یا پرخاشگرانه عمل کنند. همچنین اینگونه اشخاص از ابراز دیدگاه یا اهداف خود یا تلاش برای تاثیرگذاری بر دیگران خجالت نمیکشند و تحسین ها و انتقادها را با گشودگی میپذیرند.
بدین ترتیب، صراحت بیان به شما کمک می کند تا از خواسته ها و عقاید خود بدون پرخاشگری و ناراحت کردن دیگران دفاع کنید و درعین حال از آسیب رفتارهای قلدرمابانه دیگران یا سوء استفاده گران اجتماعی در امان باشید.
با این حال باید به این نکته توجه کنید که بیشتر در امور مهم و هنگامی که امکان مخالفت وجود دارد قاطعیت به خرج دهید و در مواردی که مهم نیستند یا شرایط برای مخالفت و رویارویی مناسب نیست کمتر قاطع باشید. مثلا قاطعیت کم در محیط کار موجب موفقیت کمتر و قاطعیت بسیار بالا و نامورد باعث آسیبدیدن روابط اجتماعی میشود. در واقع زمانی قاطعیت میتواند برای شما بسیار مفید باشد که بدانید چه زمانهایی باید قاطع باشید.
برخی از افراد در موقعیت های مختلف زندگی نمیتوانند قاطع رفتار کنند و رفتار آنها منفعلانه، پرخاشگرانه یا منفعلانه-پرخاشگرانه است. قاطع نبودن می تواند نتایج منفی مختلفی در بر داشته باشد، از جمله حساس بودن به انتقادهای دیگران، انفعال یا پرخاشگری حاد، احساس عدم امنیت، اضطراب یا عزت نفس پایین. افراد بدون قاطعیت در موارد حاد ممکن است به طور کلی خواسته ها و نیازهای خود را فراموش کنند یا کاملا نسبت به خواسته های اطرافیان خود بیتفاوت میشوند.
پاسخ منفعلانه روشی است که بر اساس آن فرد به دنبال برآورده کردن خواسته های دیگران به قیمت پایمال کردن حقوق و اعتماد به نفس خود است. در غالب چنین رفتاری افراد معمولا از مخالفت کردن پرهیز میکنند و خود را با خواستههای دیگران وفق میدهند. کسانی به پاسخ و رفتار منفعلانه روی میآورند، که احتیاج شدیدی به تایید و دوست داشته شدن از جانب دیگران دارند. اینگونه افراد خود را با دیگران برابر فرض نمیکنند و برای حقوق، خواستهها و احساسات دیگران ارزش بیشتری قائل هستند.
رفتار منفعلانه به عدم توانایی در ابراز عقاید و احساسات شخصی منجر میشود؛ به گونهای که انسان کارهایی را با وجود عدم تمایل اما به امید راضی نگه داشتن دیگران انجام میدهد و به آنها اجازه میدهد که او را کنترل کنند و برایش تصمیم بگیرند. افراد منفعل معمولا درگیر انجام کارهای مختلفاند، سرشان شلوغ است و به سختی کار میکنند تا بتوانند خواسته های همه اطرافیان خود را برآورده کنند.
برای درک بهتر رفتار و بیان منفعلانه فردی را در نظر بگیرید که یکی از اعضای خانواده از او میپرسد:” امروز وقت می کنی که ماشین را بشوری؟” فرض کنید که جواب او به این سوال “نه” است، اما چون او فرد قاطعی نیست، به شکل منفعلانه اینگونه پاسخ میدهد:
” بله انجامش میدم، البته قبلش باید خرید کنم، یه تماس ضروری باید بگیرم، یک سری از پروندههای کاری ام را انجام بدهم، پنجره ها را تمیز کنم و برای بچه ها غذا بپزم.”
در حالی که جواب قاطعانه این فرد در چنین موقعیتی باید اینگونه باشد:
” نه، امروز نمیتوانم انجامش بدهم چون کلی کار دیگر نیز هست که باید به آنها رسیدگی کنم.”
بنابراین رفتار و بیان منفعلانه باعث میشود که فرد در موقعیتهای منفی قرار بگیرد و خود را در مقابل درخواست دیگران کوچک کند. اگر او اینگونه به کوچک کردن خود ادامه دهد، به احساس حقارت در مقابل دیگران گرفتار خواهد شد. هرچند رفتار منفعلانه در نتیجه اعتماد به نفس کم و عزت نفس ضعیف شکل میگیرد، به خودی خود نیز می تواند به مرور باعث کاهش اعتماد به نفس شود و یک دور معیوب ایجاد کند.
رفتار پرخاشگرانه به رفتاری گفته میشود که فرد دیگران را مجبور می کند کارها را مطابق میل او انجام دهند، حتی اگر به قیمت خواستهها و حقوقشان باشد. این نوع رفتار در نتیجه عدم توانایی برای درک احساسات و عقاید دیگران رخ میدهد. افرادی که رفتار پرخاشگرانه دارند، به ندرت قدردان دیگران هستند و تلاش میکنند دیگران را کوچک کنند. چنین رفتاری اطرافیان را نیز تشویق میکند که به درخواست فرد پرخاشگر به صورت غیر قاطعانه – منفعلانه یا پرخاشگرانه- پاسخ دهند.
رفتار پرخاشگرانه اشکال مختلفی چون دستور دادن به جای درخواست کردن و کوچک کردن دیگران و احساسات آنها و تلاش برای کنترل کردن اعمال دیگران است. در اکثر مواقع رفتار تهاجمی و پرخاشگرانه نشاندهنده ترس و هراس عمیق فردی است. مثلا نوجوانی که در مدرسه برای دیگر دانشآموزان قلدری میکند، معمولا با قلدری از جانب والدین در خانه و هراس از آن روبرو است، و میخواهد با قلدری کردن در مدرسه با این ترس مقابله و در نتیجه، احساس قدرتمندی کند. با این حال معمولا رفتار پرخاشگرانه و تهاجمی در کوتاه مدت به فرد احساس قدرتمندی میبخشد و در بلندمدت مخرب است و باعث تشدید احساس ناامنی در او میشود.
این نکته مهم است که تفاوت رفتار قاطعانه را با رفتار تهاجمی و پرخاشگرانه در نظر گرفت و از یکسان دانستن آنها پرهیز کرد. با وجود شباهت کلی، این دو رفتار یک تفاوت مهم دارند: قاطعیت، تلاش برای حفظ حقوق خود بدون تخطی به حقوق دیگران است؛ در حالیکه در رفتار پرخاشگرانه، فرد از محرک های ناسالم برای حفظ حقوق خود استفاده میکند. در واقع هدف افراد قاطع، برابری حقوق خود با دیگران و هدف پرخاشگرها کسب حقوق بیشتر از دیگران است.
رفتار منفعلانه-پرخاشگرانه ترکیبی از دو رفتاری قبلی است، که در غالب آن فرد معمولا تلاش میکند در عین ابراز عقاید و نارضایتی خود، از عواقب و مسئولیت آن در امان باشد. این رفتار میتواند انوع مختلفی داشته باشد:
غیبت کردن پشت سر دیگران رفتاری منفعلانه-پرخاشگرانه است، که فرد به دنبال ابراز عقیده مخالف خود با دیگران و یا کوچک کردن آنها است، بدون آنکه بخواهد به صورت مستقیم عواقب ابراز نظر خود را بپذیرد.
طعنه زدن شایعترین مدل رفتار منفعلانه-پرخاشگرانه است، که در غالب آن، فرد در عین لگد انداختن و اعتراض به دیگران از نتایج آن با گفتن جمله “شوخی کردم” پرهیز میکند.
بعضی مواقع ممکن است فرد کاری را که به او محول شده است را بد و ضعیف انجام دهد، تا بار دیگر کاری به او سپرده نشود. این رفتار از آنرو در جمع رفتارهای منفعلانه-پرخاشگرانه است، که شخص میخواهد در عین عمل به خواسته خود، از روبرویی با نتایجی که ممکن است به علت ابراز قاطعانه پیش بیاید، پرهیز کند.
رفتار منفعلانه-پرخاشگرانه نیز ممکن است در کوتاه مدت جوابگو باشد، اما در بلند مدت باعث دلخوری دیگران و مشکلات عمیق در روابط اجتماعی شود.
برخی از مردم در حالت طبیعی قاطعتر از بقیه هستند، اما میتوان قاطعیت و صراحت کلام را از طریق تمرینها و تجربههای عملی به راحتی بهبود بخشید. یکی از راههای بهبود این عامل، آموختن چگونگی قاطع بودن است. پس از آنکه یاد گرفتید که چگونه باید قاطعیت و صراحت به خرج دهید، می توانید آن را با اعضای خانواده و دوستانتان به صورت نقش بازی کنید.
روش دیگر برای افزایش قاطعیت مدلِ شناختی “پرورش قاطعیت” است که توسط “واگوس” و “پریرا” پیشنهاد شده است و مراحل آن بدین ترتیب است:
– تفاوت بین قاطع بودن و پرخاشگر بودن را بیاموزید.
– بیاموزید که چگونه امور شناختی و احساسی که منجر به رفتار پرخاشگرانه میشوند را تشخیص دهید.
– یاد بگیرید که چگونه این امور شناختی و احساسی را به اموری تبدیل کنید که به جای رفتار پرخاشگرانه، مشوقی برای رفتار قاطعانه باشند.
مثلا فرض کنید شما کارمند یک شرکت هستید و معمولا هرروز صبح با رفتار بد و بیادبانه همکار خود مواجه میشوید و از این موضوع ناراحت هستید. شما میتوانید در مقابل رفتار همکار خود، پاسخی پرخاشگرانه و تهاجمی بدهید، اما هنگامی که بتوانید تفاوت قاطعیت و پرخاشگری را تشخیص دهید، قادر خواهیدبود شرایطی را فراهم کنید که پاسخ شما قاطعانه باشد.
در چنین حالتی مثلا ممکن است به یاد بیاورید که همکارتان به تازگی صاحب فرزند شدهاست و ممکن است به همین دلیل نتواند شبها راحت بخوابد. پس در پاسخ به رفتار نامناسب همکار خود، میتوانید او را به یک قهوه دعوت کنید و به او بگویید که اگر کاری از دستتان برمیآید حتما کمکحال او خواهید بود.
این مقاله برگرفته شده از مقاله قاطعانه «نه» بگو، نه پرخاشگرانه!