ویرگول
ورودثبت نام
Mahnaz Keyvani
Mahnaz Keyvani
خواندن ۱۰ دقیقه·۴ سال پیش

۵ دلیل مهم عصبانیت کودکان و روش‌های برخورد با آنان

عصبانیت کودکان در نگاه اول مشکلی جدی به نظر نمی‌رسد. با این حال با ادامه پیدا کردن چنین رفتارهایی از طرف کودک، والدین احساس ناتوانی می‌کنند و گاهی به روش‌های تربیتی خودشان و در مراحل بعد به توانمندی‌های خودشان به عنوان پدر و مادر شک می‌کنند.  به عنوان افراد بزرگسال، ما معمولاً می‌توانیم هیجاناتمان را درک کنیم و روی اینکه چرا عصبانی شده‌ایم و چه چیزی محرک آن بوده، دست بگذاریم. این موضوع در مورد کودکان، متفاوت است. بخشی از مسئولیت ما به عنوان پدر و مادر این است که بفهمیم چرا کودکان ما عصبانی می‌شوند و به محض اینکه دلایل آن را فهمیدیم، برای پیشگیری از آن کاری بکنیم.

پیدا کردن دلایلی که کودک ما را عصبانی می‌کند، می‌تواند سخت باشد. در این مقاله، به ۵ دلیل مهم عصبانیت کودکان و راهکارهای مقابله با آنها می پردازیم. در آخر نیز به ۱۳ عبارتی که می‌تواند هنگام عصبانیت کودک، به آن‌ها کمک کند آرامش خود را به دست بیاورند و عصبانیت خود را کنترل کنند، اشاره می کنیم.

۵ علت مهم خشم در کودکان

کودکان معمولاً توانایی مقابله با اضطراب را ندارند. وقتی کودکی مضطرب است، این اضطراب، آرام آرام درونی می‌شود و سپس خشم شکل می‌گیرد. دلایل شکل گیری این خشم بدین شرح است:

۱. نیازهای اولیه آن‌ها رفع نشده است.

این جمله به این معنا نیست که شما به عنوان پدر و مادر کلاً نیازهای کودک را نادیده می‌گیرید. بلکه این معنا را می‌دهد که در زمان مشخصی نیازهای خاص کودک شما برآورده نشده است. بسته به کودک و نوع برخوردش می‌توانیم بگوییم کدام نیازهای اولیه باعث خشم کودک ما شده است. به عنوان والدین می توانیم تشخیص دهیم که کودک ما چه زمانی خسته است و به استراحت نیاز دارد یا چه زمانی فقط «گرسنه» است. پس از تشخصی نیاز روشی که برای رفع آن در نظر می گیریم در شکل گیری عصبانیت در کودک نقش کلیدی دارد. به عنوان مثال، به جای اینکه کودکتان را با پیشنهاد خواب عصر تحریک و عصبانی کنید، می‌توانید پیشنهادتان را به شکل «زمان بغل کردن» مطرح کنید. در «زمان بغل کردن» دو نفری از بقیه جمع خانواده جدا شوید و به اتاق او بروید و با هم دراز بکشید. در طی این زمان، می‌توانید با هم حرف بزنید، قصه بگویید، یک قسمت از برنامه مورد علاقه‌تان را ببینید یا فقط در سکوت با هم دراز بکشید. در نهایت، کودک شما خوابش می‌برد، مقداری استراحت می‌کند، بدون اینکه با شما برای اینکار مقابله یا لجبازی کند و سپس برای بقیه روزش آماده می‌شود.

۲. بیش از اندازه اجبار شده‌اند و تحت فشار قرار گرفته‌اند.

گاهی کودکان ما بیش از اندازه «بکن، نکن» می‌شنوند و این احساس گیر افتادن در قوانین ما، آن‌ها را عصبانی می‌کند. همه انسان ها زمانی که در موقعیتی تحت اجبار قرار می گیرند، عصبی می شوند. کودکان نیز از این قاعده استثنا نیستند. حال نوع برخورد با این احساس «بیش از اندازه اجبار شدن» در هر کودکی متفاوت است. برای بعضی کودکان بهتر است یک وقفه داشته باشند، از محیط شلوغ دور شوند و برای خودشان مدتی را جداگانه بگذرانند. بعضی دیگر هم ترجیح می‌دهند فعالیت‌های جسمی و حرکتی داشته باشند که بتوانند انرژی اضافی ناشی از تحریک بیش از اندازه را تخلیه کنند.

۳. احساسات کودک جریحه‌دار شده است.

تا حالا چند بار پیش آمده که کودک شما عصبانی شده و به محض اینکه از او پرسیده‌اید چرا عصبانی است، حالش بهتر شده یا حتی زیر گریه زده است؟ بخش مهمی از این نوع برخورد به این دلیل است که کودکان نمی‌دانند چگونه خشم خود را بروز بدهند و به همین دلیل، احساساتشان جریحه‌دار می شود و ممکن است گریه سر دهند.

زمانی که احساسات کودکان جریحه‌دار می‌شود، متناسب با سن‌شان، رفتار متفاوتی نشان می‌دهند. اما به طور کلی خشم راهی برای پنهان کردن احساسات است. هر چقدر آزرده خاطر تر باشند، بیشتر عصبانی می‌شوند. تجربه نشان داده است اگر به کودکان اجازه داده شود احساسات اولیه خشم را درک کنند و بروز دهند، می‌توانند برای روبرو شدن با دلایل ناراحتی اصلی‌شان آماده شوند.

۴. گاهی احساس می‌کنید عصبانیت کودک کاملاً بی جا است و هیچ دلیلی وجود ندارد.

تصور کنید که با بچه‌های دوست‌داشتنی‌تان در خانه هستید. دخترتان از اتاق بیرون می‌آید و روی مبل می‌نشیند. بدون اینکه بداند روی وسیله برادرش می‌نشیند. یک دفعه پسرتان که خودش وسیله را روی مبل گذاشته، فریاد می‌زند و خواهرش را هل می‌دهد و واکنش بسیار زیادی به یک اتفاق معمولی نشان می‌دهد. احتمالاً فکر می‌کنید که این رفتار نامتناسب با موقعیت است و کودکتان بی دلیل عصبانی شده است. باید گفت این اتفاق تقریباً هیچ ربطی به وسیله له شده و خواهر بیچاره اش ندارد. این رفتار پرخشم و اغراق شده احتمالاً به دعوایی ربط دارد که شاید با بهترین دوستش در مدرسه داشته است. یا توسط دوستانش مورد بی توجهی قرار گرفته است. وقتی چنین اتفاقی می‌افتد، به کودکتان فرصت بدهید تا در مورد اینکه ماجرای زیربنایی این خشم چیست، صحبت کنند. در بعضی مواقع کودکان، به تنها چیزی که نیاز دارند فشار و اصرار خلاقانه والدین، برای صحبت کردن است.

۵. احساس می‌کنند حرفشان شنیده نشده است.

می توان گفت خلاصه تمام آنچه که تا اینجا در موردشان صحبت کردیم، احساس «شنیده نشدن» و درک نشدن است. به عنوان پدر و مادر این وظیفه ما است که در کنار کودکان‌مان باشیم و به حرف های آن‌ها فعالانه گوش فرا دهیم؛ حتی وقتی نمی‌دانند چگونه ارتباط برقرار کنند، لازم است ما برای شنیدن خواسته‌های غیرکلامی آن‌ها هم آماده باشیم. وقت گذراندن تک به تک ما، با کودکان‌مان یک راه عالی و کاربردی است و به آن‌ها این احساس را می دهد که محل امن مناسب برای بیان نگرانی‌ها و ترس‌های‌شان وجود دارد.

وقتی کودکان با ما با لحن بد حرف می‌زنند، چه واکنشی نشان دهیم؟

حتما تا کنون به عنوان والدین با مواردی از قبیل به هم کوبیدن در، دندان قروچه کردن، پا کوبیدن به زمین، گفتن جمله ناراحت کننده «ازت بدم میاد» از جانب کودکتان، مواجه شده اید. دیدن عصبانیتی که از چنین بدن کوچکی بیرون می‌زند و شنیدن کلمات دلخراشی از طرف آنها، ممکن است احساس ناتوانی در شما ایجاد ‌کند و ندانید که در این موقعیت دقیقا چه جملاتی باید به انها بگویید که شرایط را بدتر نکند. اگرچه از ته دلمان می‌دانیم بچه‌ها موقع عصبانیت، منظور بدی از حرف‌هایی که می‌زنند ندارند؛ اما به ما یاد داده‌شده است که هیچ کودکی نباید با چنین لحن و حالتی با بزرگ‌ترها حرف بزند. با همین پیش فرض، تحمل کلمات تند کودک عصبانی، برای ما سخت‌تر می‌شود. در این  بخش به ۱۳ عبارت قدرتمندی که برای چنین موقعیت‌هایی بسیار مناسب است، اشاره میکنیم. این عبارات به آرام شدن کودکتان کمک می کنند.

۱. «دوستت دارم»

بی اندازه مهم است که به کودک عصبانی خود یادآوری کنید که هنوز دوستش دارید. مهم نیست که به شما چه بگوید، شما واقعاً او را دوست دارید و همیشه دوستش خواهید داشت. گاهی کودکان هنگام عصبانیت، اصلاً صدای شما را نمی‌شنود. به همین خاطر لازم است تا زمانی که صدای شما را بشنود، با لحنی آرام این حرف را تکرار کنید.

۲. «می‌بینم که ناراحتی» / «می‌دانم ناراحتی»

این جمله باعث می‌شود کودک متوجه شود که شما واقعاً خشم و عصبانیتش را می‌بینید. این کار به او کمک می‌کند موقع عصبانیت، به چیزی که در بدنش اتفاق می‌افتد، آگاه شود. همچنین موقعیتی در اختیارتان می‌دهد که در مورد موقعیت پیش آمده با آن‌ها صحبت کنید؛ بدون اینکه بخواهید همان لحظه به دنبال راه حل مشکل باشید.

۳. «اشکالی ندارد که عصبانی باشی» / «کاملا طبیعی است که عصبانی باشی»

هیجانات و احساسات آن‌ها را تأیید کنید. ممکن است که فکر کنند شما واقعا متوجه نیستید یا حرفتان را قبول نکنند. اما این چیزها در آن لحظه اصلاً اهمیت ندارد. کودکان نیاز دارند ببیند که یک فرد بزرگسال منطقی، احساستشان را می‌فهمد و تأیید می‌کند.

۴. «می‌خواهی کمکت کنم؟»

شاید قبلاً خوانده باشید که بهترین پیشنهاد به یک کودک عصبانی، «پیشنهاد بغل کردن» است. با این حال بعضی از کودکان هر گونه لمس یا کمک از طرف شما را رد می‌کنند. حق انتخاب دادن به کودکان احساس قدرت و مالکیت به آن‌ها می‌دهد و این توانایی را به آن‌ها می‌دهد که راهکار و کمک شما را قبول یا رد کنند.

۵. «فکر می‌کنم که...» / «دوست دارم بدانم که...»

کودکان همیشه توانایی این را ندارند که بدانند چه چیزی آن‌ها را ناراحت کرده است و چه چیزی دلیل اصلی خشم آن‌ها است. به کودک عصبانی خود ایده بدهید. پیشنهادهایی مثل «فکر می‌کنم دلت بخواهد چیزی بخوری»، «فکر می‌کنم دلت می‌خواهد یک چرت بخوابی» یا «دوست دارم بدانم که دلت بغل محکم می‌خواهد یا نه؟»

۶. «من می‌خواهم که...»

وقتی کودک شما جیغ می‌زند یا پاهایش را بر زمین می‌کوبد، در بیشتر مواقع به دنبال واکنش شما است. آرام ماندن در چنین شرایطی ضروری است. با این حال اجازه بدهید کودک حرکت بعدی شما را بداند. این نکته مهمی است که کودک شما بداند چه چیزی در انتظارش است. در چنین مواقعی به او بگویید «من همینجا منتظر می‌مانم تا زمانی که تو آماده باشی.» یا «من در سالن منتظر می‌مانم تا زمانی که جیغ کشیدنت تمام شود»

۷. «می‌خواهی که .............. را امتحان کنی؟»

اگرچه زمان منطقی بودن با کودکتان فرا نرسیده است، اما پیشنهاد کمک به او، رویکرد خوبی است. در بیشتر اوقات کودک از اینکه نمی تواند خودش را مدیریت کند یا آرام کند، بیشتر عصبانی می شود. در چنین حالتی شما می‌توانید راهکارهای آرام‌سازی زیادی به او پیشنهاد بدهید. اما سعی کنید پیشنهاد ها را پشت سر هم ندهید و او را در معرض انتخاب های بیشماری قرار ندهید. پس از ارائه یک پیشنهاد، مقداری صبر کنید و بعد پیشنهاد بعدی را بدهید.

۸. «می‌خواهی دوباره شروع کنیم؟»

گاهی اوقات، تنها چیزی که نیاز داریم این است که از اول شروع کنیم. خیلی وقت ها کودکان تا زمانی که دیگر خیلی دیر شده است، متوجه نمی‌شوند که در مسیر هیجانی شدن قرار گرفته اند. پیشنهاد ساده «دوباره انجام دادن» می‌تواند راه مناسبی برای رد شدن از خشم باشد.

۹. «من مطمئنم که راه‌حلش را بعداً پیدا می‌کنیم.»

در مواقعی که کودکتان عصبانی است، اصلا زمان مناسبی برای منطقی بودن با او نیست. ممکن است کودک شما به اصرار یک جواب از شما بخواهند یا بخواهد بحث را طولانی تر کنند. در چنین مواقعی فقط صبر کنید و وقتی که آرام شد،  او را راهنمایی کنید که چه چیزی در ابتدا موجب ناراحتی‌‌اش شده بود و به او کمک کنید راه حلی برای مشکلش بیابد.

۱۰. «این خوب نیست که...»

خیلی مهم است که مرزها را مشخص کنید. بگذارید کودکتان بداند اشکالی ندارد که احساس خشم داشته باشد و با وجود عصبانیت، شما او را دوست دارید و همیشه دوست خواهید داشت. اما این از نظر شما درست نیست که به کسی یا چیزی صدمه بزنند. مشخص کردن مرز یا خط قرمز برای داشتن یک رابطه مناسب با کودک، لازم است.

۱۱. «جایت امن است...»

یکی از دلایلی که باعث می‌شود کودکان با عصبانیت رفتار کنند، ترس است. آن‌ها ممکن است از این بترسند که بعد از اینکه جنگ و دعوا تمام شود، چه اتفاقی در انتظارشان است؛ امکان دارد نگران باشد که شما از دستشان عصبانی باشید یا بعدتر از آن، ممکن است واقعا نگران امنیت‌شان باشند. با صدایی آرام به کودکتان یادآوری کنید که جایش امن است و شما از دستش عصبانی نیستید. البته مشخص است که این کار او، شما را ناراحت کرده است اما به او یاداوری کنید که در محیطی دوستانه و آرام بعدا می توانید با او درباره عصبانیتش صحبت کنید.

۱۲. «یادم است آخرین باری که ما خسته بودیم...»

اگر کودک شما تازه سفر کنترل خشم را شروع کرده است و احساساتش جریحه‌دار شده است، ممکن است هر کاری را که تا اینجا انجام داده‌اید به خاطر بسپارند. ممکن است نیاز داشته باشند به آن‌ها یادآوری شود که برای کنترل خشم چه راهکاری جواب می دهد. موقعیت های پیشین که او عصبانی بوده است و راهی را با هم برای آرام شدندش انجام دادید، برایش مرور کنید. این کار باعث می شود به نسبت دفعه های گذشته، زودتر عصبانیتش فروکش کند و بتواند راحت تر خودش را آرام کند. زیرا او را یاد مسیری می اندازید که قبلا با هم پیموده اید و موفقیت آمیز بوده است.

۱۳. «هر وقت که آماده بودی، من همینجا هستم»

مهم‌تر از همه این است که به فرزند خود یادآوری کنید که او را ترک نمی‌کنید. ما پدر و مادرها نیز به وقفه زمانی نیاز داریم. نیاز داریم تا یک مقدار از موقعیت جنگ و دعوا فاصله بگیریم و آرام شویم. با این حال کودک ما باید بداند وقتی ما را لازم دارد، در کنارش هستیم. به آن‌ها بگویید دقیقاً کجا می‌روید و وقتی که آماده بودند شما را کجا پیدا کنند. این رفتار یک راه عالی برای اطمینان بخشیدن به آن‌ها ، بدون اینکه لازم باشد از عبارت «آرام باش» استفاده کنید، است.

جمع‌بندی

یادمان باشد دوست داشتن یک کودک عصبانی سخت است. این سفری است که نمی‌تواند یک روزه حل شود یا به پایان برسد. این کار برای شما و کودکتان، طافت‌فرسا است. مهم‌تر از همه این است که یادتان باشد قطعاً شما در این مسیر تنها نیستید. هر زمان که کودکتان عصبانی شد، ابتدا تلاش کنید دلیل رفتارش را پیدا کنید، سپس متناسب با شرایط عمل کنید. مهم این است که حس «شنیدن» و «درک شدن» را به او بدهید.

این مقاله برگرفته شده از مقاله ۵ دلیل مهم عصبانیت کودکان و روش‌های برخورد با آنان



دلیلعصبانیتکودکانروشهایبرخوردباآن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید