ویرگول
ورودثبت نام
مهسا رضائی
مهسا رضائی
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

او خودِ آرامش است..

فلورا زن بی‌نظیریست؛
امکان ندارد وارد خانه‌ی آنها شوی و عطر نان کره‌ای تازه، شیرینی‌های تمشکی و یا غذاهای خوشمزه‌اش، تمام ریه‌ات را حبس نکند و دلت را به ضعف نیاورد..
او عاشق زندگی‌ست، با عشق نفس می‌کشد، و گل‌های وحشی زیبا؛ جزء جدانشدنی گلدان‌های دوست‌داشتنی‌اش هستند..
گاهی حس می‌کنم چقدر دنیا را زیبا می‌بیند و چه لذتی می‌برد از داشتن ثانیه‌های زندگی‌‌اش.
او به‌راحتی می‌تواند به همه‌چیز لبخند بزند؛ به گل‌ها، کودکان، سختی‌های زندگی‌اش، حتی به آرد‌هایی که قرار است نان‌های خوشمزه‌ای شوند!
او خود آرامش است، در عین سادگی..
ممکن است چیز خاصی در یخچالش نداشته باشد؛ اما شما را برای شام نگه می‌دارد و بهترین سوپ و نیمروی دنیا را مقابلتان می‌گذارد؛ که طعمش هیچ‌وقت از یادتان نمی‌رود..
اما با همه‌ی این‌ها مایک همیشه می‌گوید: چیزی که بیش از همه، هرروز من را بیشتر از روز قبل عاشق فلورا می‌کند؛ تنها یک چیز است؛ "روح او".. روح او به پاکی اولین‌روزی‌ست که چشم به این جهان گشود؛ به همان سبکی و لطافت؛ همین است که باعث می‌شود به همه چیز "عشق" اضافه ‌کند، حتی به یک تکه نان ساده..
گاهی حس می‌کنم تکه‌ای از بهشت را کنار خودم دارم؛ بهشتی که نفس‌هایش، عطر شکوفه‌های بادام می‌دهد..

آرامشمهسا رضائی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید