وقتی تصمیم می گیرید ورزش کنید، پیدا کردن یک باشگاه ورزشی مناسب از شکستن شاخ غول هم سخت تر است. مکان های ورزشی برای قرن ها، متناسب با نیازهای مردانه ساخته شده اند و ورود به آنها برای زنان ممنوعه به حساب میامده و حتی گاهی خطر مرگ در پی داشته. حضور زنان در عرصه ورزش عمری کمتر از صد سال دارد. این در حالیست که اگر دنباله اش را بگیرید، مردها از دوران یونان باستان، اغلب بدون اینکه زنان حتی اجازه دیدنش را داشته باشند، برای حفظ وضعیت بدنی خود تلاش می کردند. اما برای زنان از روزی که در اواسط قرن نوزدهم، ورزش ژیمناستیک به صورت محدود مجاز شمرده شد ورزش همیشه کاری لوکس و نوعی گذران وقت از سر بیکاری تلقی شد
همانقدر که خیابان های شهرها فضای زیادی برای زنان ندارند و با خواسته های زنانه از شهر چندان قرابتی ندارند، ورزشگاه ها هم همینطور ساخته شده اند. در کشورهایی مثل ایران که فضای ورزشی زنانه و مردانه جداست، 80 درصد سالن ها خدمات خود را تنها در ساعات صبح ارائه می کنند. این سالن ها هیچ فکری برای خیل زنانی که شاغل یا محصل هستند، ندارند و در حقیقت تنها پذیرای زنان خانه دار هستند. برای همین اگر ساعت کار شما بعد از دو بعد از ظهر باشد، پیدا کردن یک سالن ورزشی در نزدیکی شما مثل پیدا کردن یک سوزن در انبار کاه است.
اما در کشورهایی که زنان و مردان می توانند کنار هم ورزش کنند، بسیاری از زنان می گویند که مربیانشان آنها را از ورزش سنگینی که به خیالشان تنها متعلق به مردان است منع کرده و وزنه های سبک تر از توانی که آنها دارد را پیشنهاد می کنند.
از دهه هشتاد میلادی، ورزش به عنوان راهی برای زیبایی بدن شناخته شد. در این دهه«جین فوندا» بازیگر مشهور هالیوودی با برنامه ورزشی که تقریبا در هر خانه ای تماشاچی داشت، باور اینکه با ورزش می توان به داشتن بدنی زیبا و س.کسی تر رسید را به جامعه تزریق کرد. همزمان تعداد بسیاری از زنان که تا آن زمان از شکل بدن هایشان راضی بودند، تصور کردند که باید برای داشتن بدنی متناسب و مورد علاقه مردان، مانند جین فوندا هر روز لباس های ورزشی جذابشان را به تن کنند و به میدان بیایند. هر چند آن برنامه های روتین ورزش، زنان را با پدیده ورزش برای سلامتی(و نه یک تفریح و یا رقابت) اشنا کرد و به زنان فهماند که می شود از حرکات ورزشی بدون هیچ دردسری استفاده کرد اما، باعث ایجاد تصویری منفی از بدن زنان در ذهن هایشان هم شد.
هرچند جین فوندا پیر شد و توان اجرای برنامه همیشگی اش را از دست داد اما میراث او در ورزش زنان باقی ماند.
اگر سری به باشگاه های ورزشی بکشید، با تعداد زیاد زنانی مواجه می شود که از مربی هایشان می خواهند که تمرین هایی برای داشتن پستان های محکم و خوش فرم و باسن هایی گرد به آنها بدهند و در عوض تاکید می کنند که نمی خواهند بدن عضله ای داشته باشند.
وقتی دختر کوچک تر و بعد نوجوان بودم، ورزش برای ما در مدرسه شامل دویدن، طناب زدن و گاهی والیبال بود. اما همین حق هم اگر حیاط مدرسه به ساختمان های اطراف مشرف بود، منتفی می شد. در آن سال ها اما کسی حداقل به فکر ساخت محلی که دختر بچه ها بتوانند بدور از چشم ها و بدون مانتوهایی با قد بلندتر از زانو و مقنعه ورزش کنند، نبود و کنسل کردن زنگ ورزش اولین انتخاب بود.
یک بازدارنده دیگر، موضوع بکارت دختران بود. هنوز خیلی از دختران در شهرهای بزرگ و روستاها به دلیل حفظ بکارت از سوی خانواده ها از ورزش هایی مثل ژیمناستیک، شیرجه در آب، جودو و کاراته منع می شوند. ده سال پیش وقتی من دختر جوان تری بودم، وقتی برای اولین بار قصد شیرجه زدن در قسمت عمیق استخر را داشتم، مربی ام سوال کرد که ازدواج کرده ای یا نه؟ و وقتی شنید که مجردم من را از لذت پریدن در استخر بازداشت.
محدودیت هایی که برای ورزش زنان تعبیه شده، اغلب آن ها را از تمرین کردن برای حفظ سلامت دور نگه می دارد. زن ها برای شرکت در ورزش های رقابتی اموزش نمی بینند و به انجام ورزش هایی که آنها را منفعل تر نگه می دارد تشویق می شوند.حفظ روحیه لطیف، بازوهای نازک و روحیه سازگار و بدور از رقابت نگرانی است که اغلب در مورد زنان ورزشکار وجود دارد. نگرانی ای که آنها را یا از ورزش برای همیشه دور می کند و یا در دور باطل نارضایتی از بدن قرار می دهد.