آرزو بیرانوند
آرزو بیرانوند
خواندن ۱ دقیقه·۲ ماه پیش

ترانه ناامیدی

دل ميبُرم دگر من ، از هر چه نا اميدي ست

از هرچه دل سياهي ، از هر چه بي شکيبي ست

دل ميبُرم ز غصه ، از درد دوري يار

از هر کسي که بنشاند ، غم در دلم چه بسيار

دل ميبُرم ز غم ها ، دل ميبُرم زکينه

گر چه دلم گرفته ، زخمي ز زخم دشنه

دل ميبُرم ز حيله ، چون حيله بشکند دل

عشقم شده صداقت ، روشن کند همي دل

دل ميدهم به آنکس ، کو دل دهد به دردم

دل ميدهم به عشقش ، جان نيز بهر او هم

دل ميدهم به آنکه ، من را ز غم رها کرد

من را اسير خود نه ، با عشق آشنا کرد

دل ميبُرم ز دنيا ، وز دار فاني عشق 

دل ميدهم به ربّي ، کو هست معني عشق

دل ميدهم به عشقت ، پروردگار عالم

من را ز من رها کن ، آنگه ببين تو حالم

آن دل که خانه توست ، دل نيست دُرّ ناب است

درياب حال دل را ، دل در تب است و تاب است"

دل
من به غمگینترین حالت ممکن شادم...نویسنده،خواننده
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید