حالم بده رفیق واسه آدمی که نیست
حالم بده رفیق! واسه آینده ای که نیست
می خواستم که گپ بزنم بایکی ولی
هی زل زدم به جای شنونده ای که نیست
حالم بده شبیه یه مادر که بچشو
توی کفن میذاره وداماد میکنه
حالم بده شبیه یه بچه که مادرش
هرشب یه شهرُ باتنش آباد میکنه
میخواستم بخوابم وهیچ وقت پانشم
میخواستم بخوابمو قرصی نمونده بود
چشمای خیسمُ که به چشم تو دوختم
چیزی برای اینکه بپرسی نمونده بود
مثل یه مرده حرف دلم توی نگاهمه
من یه جنازه ام ولی رنگم کبود نیست
دنبال هرچی حال وهوامو عوض کنه
آزادی٬عشق٬یاخدا گشتم...نبود...نیست!
بایدبرم کفن بخرم برای خودم
دنیا اگه همینه برام گور بهتره
وقتی همیشه آخر مستی تهوعه
کافور از یه دبه ی انگور بهتره
فرقی نداره متن حقوق بشر چیه
واسه منی که تنها تو آینه آدمم
هرشب جنازمو تو پتو دفن میکنم
هرصب به جرم قتل خودم تو جهنمم
انگار واسه رها شدن از جبر زندگیم
باید تا ته کشیدن این نسل صبر کرد
تا ته کشیدن منو نسلم که روزگار
هر روز کشتمونُ وشبا نبش قبر کرد...
آرزو بیرانوند