مهشید هستم :)
مهشید هستم :)
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

مگه میشه ایران زندگی کنی و ادعا کنی از سیاست چیزی نمیدونی؟

من آدم سیاسی نبودم حداقل تا 18 سالگی اصلا نمی‌دونستم دور و برم چه خبره و تنها چیزی که می‌شناختم کتاب‌هایی بود که با عشق سیمی می‌کردم و با تلق‌های رنگی سعی می‌کردم یه کتابخونه رنگی برا خودم درست کنم. یا روان‌نویس‌های رنگی که تمام دنیای من بودن و حاضر نبودم حتی یه دونه اشون رو به کسی قرض بدم.

تا اینکه سال 86 وارد دانشگاه شدم و از شانس من اولین درگیری‌ها توی دانشگاه شیراز شروع شد. اول اعتصابات سر کیفیت غذا، بعد سر لفت و لیس‌های رئیس دانشگاه و بعد هم جنگ انتخابات سال 88.

بدون اینکه بخوام وارد سیاست شدم. درگیر شدم و یه جوری عادت من شد چک کردن اخبار هر روزه و هر روزه. تازه فهمیدم چرا بابا فقط بی بی سی و صدای آمریکا نگاه می‌کنه و زیر لب با خودش حرف می‌زنه.

آره، اینه اجبارهایی که زندگی توی خاورمیانه به ما تحمیل کرد.

من عاشق سیاست نیستم ولی اخبار هر روز رو دنبال می‌کنم، چون تک تک برنامه‌های زندگیم تحت تاثیر سیاست این جغرافیا و آدماشه.

برا همینه که واسم سوال پیس میاد، مگه میشه کسی تو این مرز و بوم زندگی کنه و بگه من از سیاست چیزی نمی‌دونم، یا اینکه من آدم سیاسی نیستم. لعنتی دم دستی‌ترین برنامه‌ریزی‌های زندگیت وابسته به حال و روز این خاکه. مگه میشه اخبار روز رو چک نکرد و روز رو شروع کرد؟

ایرن آزادسیاست ایرانخاورمیانهجوان ایرانیقیمت دلار
سرپرست محتوای یه تیم شاد هستم. اینجام که بنویسم از همه چیز، تا آروم شم. اینجوری می‌تونم با فکر و قلبی خالی، برم توی آشپزخونه و کتلت سرخ کنم. :)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید