سلام ..
کسی حواسش بود سه ماهه من ویرگول نیومدم و چیزی ننوشتم؟
راستش برای خودمم عجیبه ..
منی که معتاد به چک کردنِ هر ساعتِ ویرگول بودم الان این همه بی اعتنا بشم بهش ..
الانم تصمیمی برای نوشتن نداشتم ..
یهو ویرگولو باز کردم و متعجب شدم از این اکانتِ خاک خوردم که اینجاست ..
(دقیقا مثل چنلم که اونم حسابی خاک خورده)
این مدت خیلی اتفاقا افتادن ..
کنکورم تموم شده ..
و خب طبیعتا الان یک عدد بیکارِ سرگردانم ..
دیگه نمی خوام حتی یک روزم زندگیمو پشت کنکور هدر بدم
اگه هم این کار رو دو سال انجام دادم از روی حماقتم بوده.
الان دیگه میدونم میخوام برای زندگیم چیکار کنم.
میدونم چه تصمیمی دارم..
موهامم آبی کردم :)
هر چند که به رنگِ بیشتری نیاز دارم و باید یک سری دیگه هم رنگ بشه اما ازش خوشم میاد.
تا اینجا دو تا رمان خوندم اما هر چقدر سعی میکنم که ادامه بدم و کتابای بیشتری رو بخونم اصلا نمی تونم.
جالبه!
استرس نتایج رو ندارم .. اما بازم نمی تونم هیچ فیلمی ببینم یا کتابی بخونم ..
اغلبِ روزم به چت کردن تو اپای مختلف با آدمای زیادی میگذره ..
اما اونم حتی به زور انجام میدم ..
کمربندی عوض نکردم و همچنان همون قبلی ام ..
بی حوصله روزای زوج میرم باشگاه
تمرین میکنم
غر میزنم به خاطرِ بالا و پایین شدنِ
وزنم
و بعد برمیگردم خونه ..
تو واتسپم که عموما در حال چک کردنِ آخرین بازدید های پرهامم ..
و خب اون چیکار میکنه؟
بی صدا فقط استوریایِ منو نگاه میکنه و میره ..
درکش نمی کنم ..
فردا هم دارم میرم دانشگاه ..
در واقع دارم برای یک روز به جای مهتاب میشم فرناز ..
قراره به جاش حاضری بزنم و یک ساعت هم سر کلاسِ عملیش بمونم ..
امیدوارم که استادش بویی نبره!