کرونا تنظیمات ذهنی شرکتها و کارمندها رو تغییر داد.
الان تو خیلی از مهارتها، افراد دیگه زمانشون رو نمیفروشن. افراد زیر بار تحت نظر بودن نمیرن. افراد میخوان که با آزادی بیشتری کار کنن.
کمتر شرکتی حاضر میشه یه نیروی فنی خوب رو صرفا به خاطر دورکاری از دست بده.
به ما گفتن که خوب نیست همزمان با کار تمام وقت پروژه داشته باشید. بهمون گفتن هرچقدر کار هست و هر چقدر شرکت نیاز داره باید باشید. گفتن زندگیتون رو باید بذارید وسط!
میدونید؟! به نظرم به هر کسی که همچین چیزی بهتون گفت بلند بگید واقعا به تو مربوط نیست که من با زمان زندگیم چیکار میکنم.
تعهد به کار، اخلاق در کار، نتیجهمحوری و به اصلاح پروداکتیو بودن برای مجموعه، کلا بحثهای داینامیک و سیالی هستند. و من شخصا با اشتیاق زیاد، انرژی خیلی زیادی برای کارم میذارم.
تناسب کار و زندگی به ضرر کارفرما نیست. دشمنی با کارفرما نیست. تو ماراتون کار و زندگی، تناسب نداشته باشی، میسوزی. انرژیت خشک میشه.
بین داشتن آزادی و اقدام برای آزادی تناسب علت و معلولی پیچیدهای وجود داره.
برای شما که اینو میخونی، آرزو میکنم تو هر کاری که میکنی به آزادی برسی. اصلا پول در میاری که بتونی آزاد باشی. چیزی که آزادیتو میگیره حتی گاها در کوتاهمدت هم به ضررته.