طرح مسئله را از شهید دیالمه آغاز می کنم :
بزرگترین مسئولیت زن مسلمان بعد از انقلاب ایجاد یک نسل مهذب است. شما برای ساخت این نسل چه کردید؟
دقیقا بحث زن و مسئولیت زن مسلمان درجامعه همین است. یعنی برای تربیت این نسل چه کارهایی نیاز است و چگونه باید خود این زن رشد کند تا بتوان به این مسئولیت برسد.
برای روشن تر شدن این حرف توجه شما را به قسمتی از سخنرانی امام موسی صدر جلب می کنم:
دین شما دین به چالش کشیدن است! دین مبارزه است؛ دین حرکت پیوسته و آرمان گرایی همیشگی است؛ دین ورود به ژرفای زندگی و میدان های مبارزه در طول زندگی است. پس جای شگفتی نیست که شما از این آموزه ها و از این گذشته، توشهای فراوان و عمیق برگرفتيد و به راه افتادید. در این دوره برای شما کافی نیست که فقط مادرانی شایسته باشید. شاید اگر در زمانی دیگر بودید، برای شما به همین بسنده می کردیم، ولی اکنون است شما با مرگ و زندگی دست و پنجه نرم می کند. امت شما با طمع ورزی هایی رو به روست که نظیر آن را در تاریخ سراغ نداریم. در چنین شرایطی باید بیش از آن عادی در شرایط عادی، کارآمدی داشته باشید. باید تلاش خود راچندین برابر کنید تا این تهدید را از امت خود بزداید و امت خود را از نابودی نجات دهید.
بنابراین، شما در برابر دو مسئولیت بزرگ قرار دارد که تاریخ نمونه آن را سراغ ندارد:
مطمئن باشید که در پشت پرده و در ورای آنچه بر زنان دیکته می شود، دو چیز قرار دارد:
تجارت و تمایل برای استثمار زن. خود را برتر از اینها بدانید.
با توجه به این دو سخن می توان برداشت کرد که زن شاید در طول تاریخ با در خانه نشستن و پیگیری فعالیتهای خانگی می توانست امورات خود و فرزندان و همسر خود را بچرخاند اما امروزه و در این عصرحیرت این گونه عمل کردن به مسابه عقب ماندگی در تاریخ است. و زن مسلمان باید در میدان باشد و اگر این چنین نباشد در پیشگاه الهی سخت پاسخ گو است.
پس زن مسلمان باید چه کاری را انجام دهد تا در این زمینه عقب نماند؟
برای تربیت زنان ابتدا باید خود تربیت یافته باشند. به همین علت باید در 6 ساحت کلی خود را به کمال رشد نزدیک نمایند.
الف) ساحت تربیتی اعتقادی،عبادی و اخلاقی
ب) ساحت تربیت اقتصادی و کسب حرفه
ج)ساحت تربیت علمی و فناوری
د)ساحت تربیت اجتماعی و سیاسی
ه)ساحت تربیت زیستی و بدنی
و)ساحت تربیتی زیبایی شناختی و تربیتی
پرداختن به هر مسئله یاد شده در بالا وقت زیادی می طلبد و در این مقال نمی گنجند. به همین علت فقط به ذکر آنها بسنده می کنیم.
باید به این نکته توجه کنیم که حضرت زهرا به عنوان یک انسان کامل در قالب جنس مونث از همان ابتدا در جامعه حضور موثر داشته اند و بعد از شهادت پیامبر به نوک پیکان مبارزه اسلام حقیقی با اسلام اعتباری پرداختند. یعنی در میدان عمل به دنبال یارگیری برای حضرت علی بودند و در برهه ای از زمان با حرکتی انقلابی از امام خود دفاع فیزیکی کردند. همچین با زبان و گفتار خودشان نیز این دفاع را انجام دادند. مثل خطبه فدکیه و... این موضوع زمانی اهمیت پیدا می کند که حضرت علی تا زمان شهادت حضرت زهرا خطبهای قرائت نکردند.
اگر دو هدف و مسئولیت بالا در حد قابل توجهی به ثمر نشست حال نیاز است که این الگوی ایجاد شده تکثیر پذیر باشد. به همین علت نیازمند شبکه سازی هستیم. یا بهتر است بگوییم یک تشکیلات. به همین علت است که باید ما بتوانیم یک تشکیلاتی برمبنای الگو زن یا به قولی یک تشکیلات دخترانهای داشته باشیم. تا بتوانیم این تکثیر پذیری را هم به اثبات برسانیم و هم تکثیر را انجام بدهیم.
در پایان باید نکتهای را یاد آور شوم که محدودیت های ایجاد شده در قالب جنسیتی بیشتر در ایران و در قالب تمدنهای پیشینی به ارث و به اسلام اضافه شده است. به طور مثال این تفکر تمدنهای هخامنشی بوده است که زنانشان را در خانههای خود پنهان می کردند و از حضور آنان در جامعه جلوگیری می کردند. اما اسلام یک همچین تفکر را نه در خود و نه در سنت ائمه و پیامبر نشان نمی دهد.