سلام به همه دوستان عزیز ویرگولی. حالتون خوبه؟
بهشخصه زیاد به روزمرهنویسی در فضای مجازی و مخصوصا ویرگول، عادت ندارم ولی خب یک سال اخیر، بهخاطر شرایطی که داشتم، اکثر پستهام روزمرهنویسی بودن...
دیگه مرحلهای از زندگیم که قرار بود طی اون، با کنکور سروکله بزنم، تموم شد و وقتشه مرحله بعدی رو شروع کنم. امروز میخوام یه مقدار درباره کنکورم و نتیجهش پراکندهگویی کنم و آخرش هم صحبت کوتاهی با کنکوریها داشته باشم. فقط طبق معمولِ روزمرهنویسیهام، باید همین اول بگم که:
این پست محتوای مفید و آموزنده خاصی نداره، شاید مگر برای کنکوریها و کسایی که میخوام برای بار چندم، کنکور بدن. فقط میخوام کمی با دوستای ویرگولیم، صحبت کنم :)
تقریبا یک سال پیش همین موقعها، اپیزود اولِ «چه خبر از ممد» محسن رو نوشتم و گفتم تصمیم گرفتم یک سال دیگه هم پشت کنکور بمونم و برای بار دوم کنکور بدم:
الان که کنکور دوم رو هم دادم و رتبهها و نتایج نهایی اومدن، خوندن این پست برام حس خیلی عجیبی داره... خاطرات خوب و بد سالی که گذشت به ذهنم میاد؛ یاد سختیها و فشارهای کنکور دوم میوفتم... و البته بعدش حس خوبی بهم دست میده.
پارسال توی همون پست گفته بودم که بعد از کلی تحقیق، تصمیم گرفتم رشته فیزیوتراپی و شهر تهران رو برای هدف قبولیم در نظر بگیرم. بعدش هم رفتم و قول دادم که با خبر خوبِ قبولی برگردم:
بعد از اون هم خیلی از دوستان و بزرگترهای عزیز ویرگولی، برام آرزوی موفقیت کردن و قرار شد چند ماه دیگه، خبرش رو بهشون بدم. مخصوصا آقا مهدی عزیز که چند بار با کامنتهاش خیلی خوشحالم کرد و بهم روحیه داد. از همینجا، از همهتون تشکر میکنم :)
و خب... باید بگم که همینطور هم شد و الان با خبر خوب برگشتم =) خوشبختانه تونستم همون رشتهای رو که میخواستم، توی همون شهر و دانشگاهی که مدنظرم بود، قبول شم. فیزیوتراپی تهران، دانشگاه علوم پزشکی ایران قبول شدم :)
البته قابل ذکره دقیقا دو دقیقه بعد از اومدن نتایج، برق رفت و توی تاریکی و با نور شمع و در فضایی عارفانه (!)، برای خودم جشن پیروزی گرفتم :/ جالب بود واقعا، اتفاقا همون موقع نصف شب، داشتم با یکی از دوستای ویرگولیم صحبت میکردم که نتایج اومد...
توی عکس قبلی، تصویری که بالای مانیتور لپتاپ میبینین، ویدئوییه که اون لحظه هی پشت سر هم میدیدمش و با خودم شاد بودم? خیلی به موقعیت و حس و حالم میخورد:
جالبه بدونین امسال با رتبهم میتونستم رشته پزشکی و داروسازی خیلی از شهرستانها قبول شم. حتی داروسازی شهریهپرداز کرج هم برام در دسترس بود؛ اما همونطور که پارسال گفتم، با کلی تحقیق و پرسوجو به این نتیجه رسیدم که حداقل برای من، رشته فیزیوتراپی رشته بهتر و آیندهداریه و برای همین، اصلا پزشکی و داروسازیها رو بین اولویتهای انتخاب رشته، نزدم.
حتی بین دانشگاههای تهران که فیزیوتراپی رو ارائه میکردن، میتونستم دانشگاه بهشتی هم برم؛ اما چون تا حد زیادی اطمینان داشتم که کیفیت آموزشی و امکانات رشتههای توانبخشی دانشگاه ایران از بقیه دانشگاههای کشور قویتره (در رشته فیزیوتراپی)، دانشگاه ایران رو توی اولویتهای بالاتر انتخاب کردم. درسته که خیلیها برخلاف اینکه دانشگاه ایران، سومین دانشگاه علوم پزشکی برتر کشوره، حتی اسمش رو هم نشنیدن، ولی خب این چیزها برام مهم نبود :)
این کارم از نظر خیلیها عجیب و البته اشتباه بود و بهم گفتن دارم رتبه خوبم رو «تلف میکنم» (درحالی که طی سالهای اخیر، قبولی رشته فیزیوتراپی و مخصوصا در شهر تهران، اصلا کار آسونی نیست و الان طوریه که رتبه قبولیش به پزشکی و داروسازی بعضی از شهرستانها رسیده)!!
به هرحال بین اکثر مردم، دیدِ سنتیِ سنگینی از «بهشت پزشکی» شکل گرفته که تغییرش کار سختیه. احتمالا سال بعد که کمی تجربهم بیشتر شده باشه، نزدیکای زمان انتخاب رشته کنکوریها، پستی مینویسم و کامل توضیح میدم چرا برخلاف همه، رشته فیزیوتراپی رو به سه رشته اول تجربی ترجیح دادم. امیدوارم اون پست بتونه توی تغییر دیدگاه سنتی و اشتباهی که در ذهن پدر و مادرها و بچهها شکل گرفته کمک کنه.
اول از همه، میخوام به بچههایی که امسال از کنکورشون نتیجه نگرفتن یا نتیجه اونی که میخواستن نشده، بگم فدای سرتون!
درسته... با توجه به رشتهای که میخواین برین، این قبولی میتونه اثر خوبی روی آینده داشته باشه ولی خب ارزشش از خیلی چیزها کمتره. نمیدونم الان رشتههای پایینتر از هدفتون رو انتخاب کردین یا اینکه میخواین یک سال دیگه کنکور بدین یا اصلا کلا بیخیال این آزمون شدین... ولی هرچی هست، سعی کنین دوباره بلند شین و روی پای خودتون بایستین. خودم چون یه بار کنکور رو خراب کردم، خیلی خوب میدونم چه حسی داره؛ ولی تا وقتی که ازش درس نگیرین و دوباره روی پای خودتون نایستین، اوضاع بهتر نمیشه.
اگر هم پشت کنکور موندین و برای کنکور بعدی آماده میشین (که به نظرم مگر در مواقع خاص، بهتره این سختی اضافی رو به خودتون تحمیل نکنین)، دیگه امسال واقعا با تمام وجودتون تلاش کنین و از اشتباهات و تجربیات سال قبل، به خوبی استفاده کنین تا امسال نتیجه بگیرین... سعی کنین دیدگاهتون رو نسبت به کنکور تغییر بدین و اون رو به جای اینکه به شکل دیواری بلند که بین شما و آسایش کشیده شده، پلی ببینین که بهتون دوباره فرصت میده برای ساختن آینده، تلاش کنین. یه جور فرصت مجدد!
همین تغییر دیدگاه، در کنار دوری از اشتباهات پارسال و حفظ روحیه و تلاش پیوسته در کل مسیر، واقعا میتونه باعث نتیجه گرفتنتون بشه. حواستون باشه که زیاد از حد به خودتون سخت نگیرین و در کنار درس خوندن، در حد معقولی برای تفریح و استراحتتون وقت بذارین، اینطوری میتونین به شکل پیوسته و با نوسان کمتری، مطالعه خودتون رو ادامه بدین.
رتبه کنکور امسال خودم، تقریبا یه صفر از رتبه پارسالم کمتر داشت :) از رتبه نزدیک سی هزار (سال 99)، به 2900 منطقه دو رسیدم که واقعا پیشرفت خیلی خوبی محسوب میشه. شما هم اگه به مقدار کافی و با روش درست و البته به شکل پیوسته، این مدت کمتر از یک سال رو تلاش کنین حتما میتونین نتیجه بهتری از من هم بگیرین!
تصمیم گرفتم امسال تا اونجایی که وقت و توان و البته دانشم یاری کنه، به بچههای کنکوری از لحاظ مشورت برای بهتر درس خوندن کمک کنم. چه کسایی که کنکور اولشونه و چه کسایی که برای چندمین بار کنکور میدن و حتی بچههای پایه! اگه سوالی داشتین، میتونین توی کامنتها یا ایمیل (در توضیحات پروفایلم گذاشتم) یا تلگرام (mamadmohsen@) ازم بپرسین.
خب اینم از این اپیزودِ اخبار ممد محسن?
خیلی خوشحال میشم اگه هر حرفی، صحبتی، نظری، نصیحتی، تجربهای برای یه ورودی جدید دانشگاه دارین، توی کامنتها بهم بگین و با هم صحبت کنیم:)
امیدوارم همهتون، در هر حالی که هستین، به چیزهایی که میخواین برسین و با شادی و سلامتی اوقات رو سپری کنین ;)
پ.ن (خطاب به آذرخش خان): آقا بالاخره وقتشه اون شیرینیای که یک سال و نیمه صحبتش هست رو تقدیم کنم خدمتتون =)
دو پست آخرم (اگه به شنیدن موسیقی خوب علاقه دارین، حتما یه نگاهی به پست اجراهای برتر گیتار بندازین):