Mamzi zare
Mamzi zare
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

هنر شفاف اندیشی فصل 1

چرا باید به قبرستان برویم

سوگیری بازماندگی (تعصب بقا)

مهم نیست ریک به کجا نگاه میکنه ، او ستاره های راک را میبیند . آنها در تلویزیون ، در صفحه اول مجلات ، در برنامه های کنسرت و در سایت های آنلاین طرفداران هستند .

آهنگ های آن ها در مرکز خرید ، در لیست پخش موزیک او و در باشگاه ها اجتناب ناپذیر هست .

ستاره های راک همه جا هستند . تعدادی زیادی از آنها وجود دارد و آنها موفق هستند .

ریک با انگیزه به داستان های بیشمار از اسطوره های گیتار ، گروهی را راه اندازی میکند . آیا اون میتونه اون رو بزرگ کنه ؟

احتمال کسری بزرگ تر از صفر هست . مانند خیلی های دیگر، او به احتمال زیاد در قبرستان موسیقی دانان شکست خورده قرار خواهد گرفت . این گورستان 10000 برابر بیشتر از صحنه موسیقی ، نوازندگان را در خود جای داده است ، اما هیچ روزنامه نگاری علاقه به شکست ندارد به استثنای داستان های سوپر استار های شکست خورده در یک اتفاق ، به این دلیل این قبرستان برای افراد خارجی نامرئی است .

در زندگی روزمره ، پیروزی بیشتر از شکست قابل مشاهده است ، شما به طور خودکار شانس خود را برای موفقیت بیش از حد ارزیابی میکنید ، یا به عنوان یک فرد خارجی (مانند ریک ) تسلیم یک توهم میشوید و اشتباه میکنید که احتمال موفقیت چقدر ناچیز است و مانند بسیاری دیگر قربانی تعصب بقا (سوگیری بازماندگی ) میشوید .

شما میتوانید پشت هر نویسینده محبوبی پیدا کنید صد نویسنده دیگر که کتاب هایشان هرگز فروخته نشده است . پشت سر آنها نیز صد نفر دیگر هستند که ناشر پیدا نکرده اند پشت سر آنها نیز یکی دیگر هست.

صد نسخه خطی که پایان نیافتند و در حال جمع آوری گرد و غبار کشو ها هستند و پشت هر یک از آنها صد نفر هستند که آرزوی نوشتن یک کتاب را دارند ، با این حال شما فقط نام نویسندگان موفق را میشنوید و همین امر در مورد عکاسان ، کار آفرینان ، هنرمندان ، ورزشکاران ، معماران ، برندگان جایزه نوبل ، مجریان تلویزیون و ملکه های زیبایی صدق می کند و نمیدانید که موفقیت ادبی چقدر دور است . رسانه به حفاری در قبرستان عادت ندارد ، این هم کارش نیست .برای فرار از تعصب بقا خودتان باید حفاری را آغاز کنید . همچنین هنگام مقابله با پول و ریسک با تعصب بقا مواجه خواهید شد . تصور کنید دوستی استارت آپی را تاسیس کند . شما به دایره سرمایه گذاران بالقوه تعلق دارید و یک فرصت واقعی را حس میکنید : این میتواند سرچ بعدی شما باشد .شاید شما خوش شانس باشید اما واقعیت چیست ؟

محتمل ترین سناریو این است که شرکت حتی از خط شروع خارج نشود .

دومین نتیجه محتمل این است که ظرف سه سال ورشکت میشود .

از بین شرکت هایی که در سه سال اول زنده مانده اند اکثر آنها به بیش از ده کارمند رشد نمیکنند .

بنابراین هرگز نباید پولی که به سختی به دست آورده اید را در معرض خطر قرار دهید ، اما باید بدونید که تعصب بقا در کار است و احتمال موفقیت را مانند شیشه های برش خورده مخدوش میکند . شاخص صنعت داو جونز را در نظر بگیرید . این شامل بازماندگان خارج و خارج شده است . کسب کار های شکست خورده وارد سهام نمیشوند ، و با این حال اکثریت سرمایه گذاری های تجاری را نشان میدهد . شاخص سهام نشان دهنده اقتصاد یک کشور نیست . به طور مشابه ، مطبوعات به طور متناسب درباره همه موسیقیدانان گزارش نمیدهند . تعداد زیاد مربیان و کتاب ها که با موفقیت سر و کار دارند نیز باید شما را مشکوک کنند : افراد ناموفق کتاب نمینویسند و درباره شکست های خود سخنرانی نمیکنند.

سوگیری بقا می تواند به ویژه زمانی که شما عضو تیم برنده شوید خطرناک شود . حتی اگر موفقیت شما ناشی از تصادف محض باشد ، شباهت هایی با دیگر برندگان خواهید یافت و وسوسه خواهید شد که آنها را به عنوان عوامل موفقیت علامت گذاری کنید . با این حال ، اگر روزی به قبرستان افراد و شرکت های شکست خورده بروید ، متوجه خواهید شد که مستاجرین آن دارای بسیاری از ویژگی هایی هستند که موفقیت شما را مشخص می کند .

اگر دانشمندان به اندازه کافی یک پدیده خاص را بررسی کنند ، تعداد کمی از این مطالعات از طریق اتفاقی کاملا تصادفی نتایجی به دست خواهد آمد ، برای مثال رابطه بین مصرف شراب قرمز و امید به زندگی بالا . چنین مطالعاته کذبی بلافاصله به درجه بالایی از محبوبیت و توجه می رسند . در نتیجه شما نمی خواهید مطالعاتی با نتایج خسته کننده اما صحیح بخوانید . تعصب بقا به این معناست : افراد به طور سیستماتیک شانس موفقیت خود را دست بالا می گیرند . با بازدید مکرر از قبور پروژه ها ، سرمایه گذاری ها و مشاغلی که زمانی امیدوار کننده بودند ، از آنها محافظت کنید . راه رفتن غم انگیزی است اما باید ذهن شما را پاک کند .

the art of thinking clearly
the art of thinking clearly



فصل اول از کتاب هنر شفاف اندیشی
نوشته : رالف دوبلی
ترجمه : محمدرضا زارع
جایزه نوبلتعصب بقاموفقیتهنر شفاف اندیشیدنترجمه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید