مانا هستم?
مانا هستم?
خواندن ۴ دقیقه·۱۰ ماه پیش

بهمن‌ماه؛ یک عاشقانه آرام


رمان ها و کتب عاشقانه از جمله کتابهای پرطرفدار و پرمخاطبه که معمولا در کتابخانه افراد اهل مطالعه چند جلدی رو می تونی پیدا کنی .علی الخصوص که از نویسنده های نام آشنا و به نام باشند .یک عاشقانه آرام کتابی است ادبی از نویسنده شهیر کشورمان نادر ابراهیمی که علی رغم نثری زیبا دارای پیچیدگی و سنگینی خاصی است که درک آن نیاز به تحلیل و تفکر پیرامون مکالمات شخصیت های داستان داره .یک عاشقانه آرام راوی زندگی عاشقانه دوزوج از دو دیار

و فرهنگ متفاوت آذربایجان وگیلان است که علاوه بر ایجاد رابطه عاطفی بینشان به دلیل تشابه افکار و اعتقادات سیاسی مشترک تصمیم به ایجاد زندگی مشترک می گیرند .چرا که همدلی لازمه هرپیوندی است ومصداق بیت زیبای مولانا که

پس زبان محرمی خود دیگراست

همدلی از هم زبانی بهتراست

را به تصویر می کشد.

یک عاشقانه آرام راوی زندگی عاشقانه ای است که در لابلای مشکلات ومخاطرات زندگی روزمره و جفای دوران وسلطه حکومت مستبد درکمال سادگی و به صورت اتفاقی شکل می گیره و خیلی سریع ،به ازدواج ختم میشه زندگی با عشق آغاز واین عشق تا سالیان سال همچنان محکم و استوار بر زندگی زوجین سایه می اندازه در عین حال گاه نیز به دلیل فراراز عادت زدگی وخمودگی و ایجاد تنوع در زندگی با همفکریی وتصمیم مشترک تغییراتی در روابط و برنامه های زندگیشان ایجاد می کنن چرا که اعتقاد دارن عادت به هر چیزی به مرور می تونه نابود کننده باشه اونا حتی در دوران پیری نیز نه تنها ذره ای از عشق و محبتشان به هم کم نمیشه بلکه برعکس شعله های عشقشان همچنان سوزنده تر از گذشته فرصت زبانه کشیدن پیدا می کنه واین می تونه درسی باشه برا زوج های جوانی که در ابتدای راهند و گاه عشق رو با هیجانات نوجوانی و جوانی اشتباه میگیرن خوندن این کتاب برای کسانی که می خوان راه و رسم عاشقی و عاشق ماندن رو یادبگیرن توصیه میشه .البته جمله مو به این صورت اصلاح می کنم که عاشقی و عشق ورزی یاد گرفتنی نیست فطری است و خدا دادی و از ضروریات زنده بودن چرا که بدون عشق انسان به مرده متحرکی می ماند که وجودش هیچ ثمری ندارد ولی چه بسا راهکار ماندگاریش و حس تازگی عشق رو باید یاد گرفت و زمزمه کرد واین می تونه درسی باشه برای تمامی عاشقان صادق و واقعی چرا که همه می تونن عاشق بشن ولی همه نمی تونن پای عشقشون بمونن و دراین راه ماندگاربشن

واما نکته ای که لازم به ذکره اینه که علاوه برلذتی که از خوندن کتاب به دست آوردم نکات ومطالب آموزشی خوبی نیز در گفتمان های زوجین بود که برام ارزشمند بودوقابل تامل ونکته بعدی که نیاز به بیان داره اینکه بر خلاف تفکرات پوچ بعضی از افراد که خود رو تافته جدا بافته می دونن و سعی در تخریب قومیت های مختلف و دادن نسبت های نامناسب به دیگران رو دارن عسل بانو همسرش روبا افتخار گیله مرد صدا می کرد و در مقابل نیز گیله مرد اونو بانوی آذری من و گاه محبوب آذری من

و اما چنان که قبلا نیز عنوان کردم متن ثقیل و پیچیده کتاب انتظار ی که ازخوندن یک کتاب رمان داشتم رو به صورت کامل برآورده نکرد ونتونستم در فضای داستان غوطه ور بشم و همه اتفاقات رودقیق هضم کنم که چه بسا اگر ساده وروان نوشته میشد و محاورات آن همچون محاورات افراد معمولی نگارش میشد می تونست درذهن ماندگارتر باشه ومخاطب رو بیشتر با جریانات همراه کنه ویا شاید اگه کتاب صوتی اونو گوش می کردم قضیه فرق می کردونظرم عوض میشدو یا از پیچیدگی بیش ازحد بعضی جملات کاسته میشد وماندگاریش در ذهن وخاطرم طولانی

درپایان به قول نویسنده عشق را نباید فریاد زد فقط باید زمزمه کرد.من نیز چون نویسنده معتقدم زمان نمی تواند بلور اصل را کدر کند مگر آنکه تو پیوسته برق انداختن رو از یاد برده باشی

وخدا پیش از آنکه انسان رابیافریند عشق را آفریدچرا که می دانست انسان بدون عشق ،درد روح را ادراک نخواهد کرد و بد ون درد روح،هیچ کس، بخشی از خداوند خدا را در خویشتن خویش نخواهد داشت

به امید روزی که زندگی تک تک انسانها سرشار از عشق ،محبت و دلدادگی به معنای واقعی کلمه باشه

و نفرت و کینه و تنفر از جامعه رخت بربنده وهمه روابط انسانی برپایه عشق وایثار شکل بگیره .


لینک دریافت کتاب از طاقچه

رابطه عاطفیزندگی مشترکعشق ورزیعاشقانهچالش کتابخوانی طاقچه
اینجا مانا می‌نویسه.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید